خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

شهر خبر معلولین. انتشار شانزده خبر در شمارگان چهل و سوم

با سلام و احترام به همراهان صمیمی محله نابینایان.
پیش از پرداختن به خبر های گرداوری شده برای این مجموعه، جا داره به این نکته اشاره کنم که من تا دیشب در سفر بودم و امروز صبح فرصت کردم پست
بررسی تیتر های تخصصی روزنامه ی ایران سپید از ده تا سیزده خردادماه 96
رو مطالعه کنم.
جا داره در ابتدا، از نویسنده پست و افرادی که با نقد های سازنده و دلسوزانه ی خود خواهان پیشرفت و ارتقای محتوای تخصصی این روزنامه هستن، تشکر کنم.
وظیفه خودم دونستم پس از مطالعه کامنت های پست مربوطه، مراتب رو به آقای معینی، مدیر مسئول ایران سپید منتقل کنم که امروز ظهر این کارو کردم.

ایشون هم گفتن پست و کامنت ها رو میخونن و در فرصت مقتضی، پاسخگوی نقد ها، ابهامات و سؤالات مخاطبان محله ی نابینایان خواهند بود.

طبیعیه که از نقد درست، به جا و منطقی کسی ناراحت نمیشه، اما حقیقتاً از کامنت های برخی از دوستان گله مندم، کسی که به قول خودش تا به حال حتی یکبار هم دستش به برگه های ایران سپید نخورده، چطور این حق رو واسه خودش قائله که در این ارتباط اظهار نظر کنه.
چطور به خودش اجازه میده با ادبیات سخیف، زحمات یک عده رو نادیده بگیره.
من هم با این اصل که گزارش های تخصصی در روزنامه باید بیشتر بشه و مطالب عمومی هم باید یه چارچوب مشخصی داشته باشن، کاملاً موافقم و به سهم خودم از هیچ کوششی در این ارتباط دریغ نخواهم کرد.
نکته ی دیگه ای که باید بهش اشاره کنم، اینه که اگه قراره مسئله ای رو نقد کنیم، نباید از دایره انصاف خارج بشیم.
به گذشته های دور کاری ندارم، اما در همین سه سال اخیر، آیا شده در خصوص موضوع یا موضوعاتی از ایران سپید درخواست پیگیری کنید اما همکارانم ترتیب اثر نداده باشن؟.
آیا شده با دفتر تحریریه ایران سپید تماس بگیرین و بخواین از فلان مشکل در استان محل زندگی شما گزارشی تهیه بشه و همکاران من هیچ پیگیری ای نکرده باشن؟.
به نظر من، پاسخ هر دو سؤال بالا منفیه.
گواه این مدعا هم خود شما کاربران هستین.
کسانی که مدعی هستن ایران سپید صدای ما نابینایان نیست، چه شمایی که ایران سپید رو مطالعه می کنید و چه شمایی که افتخار میکنید ایران سپید در زندگیتون هیچ جایگاهی نداره، یک مصداق بیارین که ما از ایران سپید خواستیم فلان مسئله رو پیگیری کنه، ولی روزنامه هیچ گزارشی تهیه نکرده و هیچ اعتنایی به درخواست ما نشون نداده.

بگذریم.

نهایتاً بدونید نقد های عزیزانی که در اون پست دلسوزانه ایران سپید رو نقد کردن، حتماً پاسخ داده خواهد شد و شخصاً پیگیر این مسئله خواهم بود.
در چهل و سومین شمارگان شهر خبر معلولین، 16 خبر برای شما گرداوری کردم که امیدوارم واستون مفید باشه.
اگرم مفید نبود و همه ی مطالب منتشر شده در این پست واستون در خبرگزاری های مختلف قابل دسترسه، شرمنده که کپی کاری کردم.
کار دیگه ای از دستم بر نمیاد.
موجودیت ما، کلاً فعلاً در همین حده خخخخ.

ایران سپید: فناوری های امیدبخش. گوشی هوشمند، جایگزینی برای لیبلخوان

یکی از تغییرات قابل توجهی که گوشیهای هوشمند در سبک زندگی ما به وجود آورده اند، این است که دیگر حوصله و توان آن را نداریم که برای هر یک از امور روزمره مان، یک دستگاه مستقل با خود به همراه داشته باشیم و احیاناً این طرف و آن طرف ببریم. یک گوشی داریم که در مواقع لزوم از آن به عنوان دوربین، ضبط صوت، پخش کننده موسیقی و مرورگر اینترنت استفاده میکنیم. هر روز هم دامنه کارهایی که میشود به عهده گوشیها گذاشت، گسترش مییابد. یکی از ابزارهایی که این روزها در دنیا دارد جایش را به گوشیها میدهد، دستگاه لیبلخوان است. دستگاهی که مخصوص نابینایان طراحی شده و به همراه تعدادی برچسب عرضه میشود که فرد نابینا میتواند هر یک از برچسبها را روی چیزی بچسباند و نوک دستگاه را روی برچسب بگیرد و یک پیغام صوتی متناسب با آن ضبط کند تا در مراجعات بعدی، هر گاه نوک دستگاه در مجاورت برچسب قرار میگیرد، پیغام صوتیِ ضبط شده، پخش شود. به طور مثال، شما میتوانید برچسبی را روی ظرف دارچین بچسبانید و کلمه دارچین را هم برای آن برچسب در دستگاه ضبط کنید تا در مراجعات بعدی برای فهمیدن محتوای ظرف، نیازی به باز کردنش نداشته باشید. «Pen Friend»، یکی از معروفترین دستگاههای لیبلخوان در دنیا است که نابینایان ایرانی هم کم یا بیش با آن آشنا هستند. با پیشرفت تکنولوژی، اما این حوزه هم دستخوش تغییر شده و برای استفاده از چنین امکانی دیگر نیاز به یک دستگاه مستقل ندارید. NFC یا near field communication در واقع این امکان را به کاربر میدهد که دو دستگاه را در مجاورت هم قرار دهد و اتصالی میان این دو برقرار سازد. از این امکان به عنوان نمونه در کارتهای اعتباری مترو یا اتوبوس هم استفاده میشود. کارتهای مترو در واقع از یک تگ NFC برخوردارند که به محض قرار گرفتن در آن قسمت از گِیتِ ورودی که دستگاه NFC Reader در آن تعبیه شده، اتصال میان این دو برقرار میشود و از اعتبار کارت شما کاسته و گیت باز میشود. حال میتوان از این امکان برای لیبل کردن چیزهای مختلف هم استفاده کرد. برای این کار لازم است شما یک گوشی داشته باشید که به NFC مجهز باشد که البته بیشتر گوشیهای جدید به چنین ابزاری مجهز شده اند. NFC را فعال میکنید و از اپلیکیشنهایی که برای خواندن و نوشتنِ تگهای NFC طراحی شده و عموماً هم به صورت رایگان در دسترس همه قرار دارد، استفاده میکنید و تگهای NFC را به شکل دلخواه لیبل میکنید. برچسبهای NFC با قیمتهای مختلف در بازار داخل موجود است و شما میتوانید با مبلغی معادل دو تا سه هزار تومان، از ارزانترین انواع این برچسبها استفاده کنید. برتری این نوع برچسبها به انواع معمولی در این است که برخلاف آنها یک بار مصرف نیستند و میتوانید در صورت نیاز، اطلاعات ثبت شده را پاک کرده و لیبل جدیدی برای یک برچسب ایجاد کنید. در این مورد در شماره های بعدی بیشتر خواهیم نوشت.

 

ایران سپید: پنجاه درصد ژن های معلولیت ناشناخته اند/جنین نابینا سقط نمیشود

با هزاران آرزو ازدواج کرده است. حال می خواهد ثمره ی این ازدواج را به دنیا آورد، ثمره ای که 9ماه سال را ثانیه شماری کرده تا اولین صدای گریه اش را بشنود. صدای گریه ای که حتما از شنیدنش خوشحال می شود. اما این رویای شیرین برای بعضی از مادران به کابوسی تبدیل می شود که هیچ وقت از آن رهایی نخواهند یافت.

وقتی برای سونوگرافی به پزشک مراجعه می کند و متوجه می شود جنین در شکمش دچار نوعی معلولیت با مشکل ژنتیک است تمام دنیایش رنگ سیاهی به خود می گیرد و شاید پیش خدا شکوه کند چرا من چرا فرزند من، اما کار از کار گذشته و دیگر نمی تواند این جنین را سقط کرد و باید تمام عمرش از فرزندی نگهداری کند که می خواست عصای روزگار پیریش باشد.

بارها شنیده ایم که ازدواج فامیلی بهتر است، فامیل را می شناسی و می دانید با چه کسی وصلت می کنید به غریبه ها نمی شود اعتماد کرد و دختر را دستشان سپرد. آیا این حرف ها درست است؟ در کشور ما به دلیل آمار بالای ازدواج فامیلی آمار تولد نوزادان معلول هم بالا است و برای پیشگیری از این تولدها سازمان های متولی امر طرحی به نام غربالگری ژنتیک را اجرایی و همچنین اجباری کردند تا از تولد این نوزادان تا حد امکان جلوگیری شود.

برای آگاهی از این طرح و چگونگی مشاوره ژنتیک با معاون پیشگیری از معلولیت های سازمان بهزیستی کل کشور به گفتگو پرداختیم.

همه نیاز به آزمایش ژنتیک ندارند

مینو رفیعی با توجه به اجباری شدن طرح غربالگری ژنتیک می گوید: «با اجباری شدن این طرح افرادی که می خواهند ازدواج کنند باید به مراکز مشاوره ژنتیک سازمان بهزیستی مراجعه کنند و با پاسخ به پرسشنامه های تخصصی استاندارد موجود در این مرکز اطلاعاتی در خصوص شجره نامه خانوادگی زوجین باید به مشاوران ما داده شود.

کارشناسان ما در این حوزه با بررسی اطلاعات هر دو خانواده و گفتگو با زوجین به انها می گویند ایا نیازی به انجام آزمایشات ژنتیک هست یا نه.

چرا که همه مردم به این ازمایشات نیاز ندارند و بعضی هم که نیازمند هستند نمی دانند که با یک مشاوره می تواند از چه مشکلاتی جلوگیری کرد.

انجام مشاوره ژنتیک درسه مرحله صورت می گیرد مرحله اول پرکردن پرسشنامه هاست و ارائه اطلاعات اولیه به کارشناسان مرحله بعد بررسی تعداد ازدواجهای فامیلی، مرگ و میرهای که مرتبط با بیماری های ارثی، تولد نوزادان مشکل دار در خانواده دوطرف، سقط های مکرری و مرده زایی که در خانواده اتفاق افتاده باشد و همچنین وجود فرزند معلول  مورد پرسش و توجه کارشناسان قرار می گیرد. »

 

رفیعی در ادامه صحبتهایش با بیان آنکه بعد از بررسی دقیق کارشناسان سازمان بهزیستی به زوجین اطلاعاتی را می دهند، می گوید:« کارشناسان با بررسی اطلاعاتی که از دو طرف می گیرند به آنها می گویند چند درصد احتمال دارد درآینده فرزندان شما درچار مشکل  یا بیماری شود یا نه.

 

بعد از آنها تشخیص دهند با تولد فرزند ممکن است نوزاد دچار معلولیت باشد راه کارهای مناسب از سوی کارشناسان ما به زوجین پیشنهاد می شود تا بتوانیم خطر را به حداقل کاهش دهیم.  شاید گفتن این نکته ضروری باشد که هیچ وقت احتمال این خطرات به صفر نمی رسد چرا که همیشه تعدادی ژن های ناشناخته وجود دارد که از طریق آزمایش های ژنتیک شناسایی نمی شوند. »

 

وی با ذکر مثالی عنوان کرد: « برای جهش ژنتیک ناشنوایی برای این ژن خاص از فرد آزمایش می گیرم این آزمایشات براساس شجره نامه زوجین صورت می گیرد و کارشناسان ما تشخیص می دهند که افراد باید ازمایش یک ژن خاص را بدهند تا اطمینان از وجود یا عدم وجود ژن معلولیت درزوجین حاصل شود. این امر به ما کمک می کند تا تشخیص پیش از تولد دهیم و حتی اگر جنین قبل از 20 هفتگی باشد می توان با توجه به معلولیتی که دارد اجازه سقط قانونی ان را گرفت.

معاون پیشگیری از معلولیت ها سازمان بهزیستی کل کشور  با اشاره به اینکه افرادی که دچار معلولیت مادرزادی هستند حتما باید مشاوره ژنتیک شوند بیان می کند: به عنوان مثال وقتی زن و شوهر ناشنوایی به ما برای مشاوره ژنتیک مراجعه می کنند ما باید جهش ژنتیک انها را بررسی کنیم  و ممکن از جهش ژنی خانم با آقا متفاوت باشد تا بعد از تشکیل جنین و بارداری خانم تشخیص پیش از تولد می دهند.

حتی افرادی که تالاسمی یا بیماری های عصبی عضلانی مادرزادی دارند را می توانیم بررسی و ژن آنها را تشخیص دهیم تا از ابتلا فرزندشان به این بیمارها جلو گیری کنیم.

رفیعی درپاسخ به اینکه چرا برخی ژن های معلولیت ناشناخته هستند می گوید:« تعدادی از معلولیت ها مثل عقب ماندگی های شدید ذهنی تا 50 درصد قابل تشخیص است و مابقی هنوز ژن انها کشف نشده و علت به وجود آمدن این ژن در والدین هنوز مشخص نیست که این امر هم می تواند دلایل متفاوتی همچون بیماریهای مادر در دوران بارداری را داشته باشد. بنابراین میتوان گفت  50 درصد در عقب ماندگی های ذهنی ، ناشنوای  و یا نابینای به عامل ژنتیک مرتبط می شود و50 درصد ان دلایل دیگری دارد.

وقتی خانواده ای برای مشاور پیش ما می آیند بعد بررسی به انها می گوییم با توجه به اینکه همه بررسی ها و آزمایشات  نرمال بوده اما ممکن است 7 درصد احتمال معلولیت در جنین وجود داشته باشد از نظر ما خانواده حتی اگر احتمال معلولیت در جنین کم باشد باید از این امرمطلع شود، خانواده ها  باید بدانند که با مشاور ژنتیک نمی تواند خطر را صفر کند ولی آگاهی ها و راه کار هایی که به انها می دهیم تا حد امکان خطر را برای جنین کاهش می دهیم.»

رفیعی در پاسخ به اینکه ایا می توان با غربالگری ژنتیک و تشخیص احتمال معلویت در فرزند آینده زوجین مانع ازدواج انها شد می گوید:« هیچ مانع قانونی برای ازدواج این گونه افراد و یا حتی زوجینی که هردو دارای معلولیت ژنتیکی هستند وجود ندارد چرا که کار ما مشاوره و گوشزد کردن احتمالات است . ما در غربالگری ژنتیک افراد را نسبت به آنچه ممکن از اتفاق بی افتد اگاه می کنیم تصمیم نهایی با خود طرفین است که می خواهند ازدواج کنند یا خیر .

ما حق نداریم مانع ازدواج دو نفر شویم و فقط می توانیم اگاهی را به افراد بدهیم تصمیم نهایی با خودشان است چرا که با تولد یک فرزند معلول در خانواده کل خانواده دچار مشکلات عاطفی می شوند. این سخنان را خانواده هایی که فرزند معلول بخصوص از نوع عقب ماندگی ذهنی شدید دارند متوجه می شوند.»

جنین نابینا سقط نمی شود

معاون پیشگیری از معلولیت ها سازمان بهزیستی کل کشور درپاسخ به این سوال مبنی بر اینکه  آیا همه معلولیت ها را می توان قبل از 20 هفتگی جنین سقط کرد؟ عنوان می کند:« پزشکی قانونی طبق لیستی که دارد  مجوز سقط های جینین قبل 20 هفتگی را میدهند درکل هر چیزی که باعث عسر و حرج مادر و جنین شود آن را جزو دسته  سقط های قرار می دهند ازجمله عقب ماندگی های شدید، تالاسمی، سندروم های پیچیده که قلب و کلیه را در گیر می کند اما اگر جنین دچار نابینایی باشد اجازه سقط به زوجین داده نمی شود چرا که افراد نابینا در جامعه ما زندگی خوبی دارند جزو افراد تحصیلکرده محسوب می شوند و در جامعه تاثیرگذارند.

در خصوص ناشنوایی جنین باید بگویم، ناشنوایی به خاطر جهش ژنتیکی که دارد باید چندین مرحله آزمایشات روی مادر و جنین صورت گیرد تا ژن ناشنوایی شناسایی شود که ما می توانیم تا قبل از 12 هفتگی این ژن را تشخیص دهیم بعد از آن به خانوده اطلاع می دهیم  و اگر جزو لیست پزشکی قانونی باشد اجازه سقط داده می شود.

طبق اطلاعات من ناشنوایی هم جزو سقط ها محسوب نمی شود اما اما در صحبت هایی که از سوی انجمن های ناشنوایی صورت گرفته پیشنهادهایی شده که این نوع معلولیت را جزو موارد سقط  های قانونی قرار دهند ولی تا کنون خبری مبنی بر تصویب این پیشنهاد به ما نرسیده است. »

رفیعی با توجه به اینکه بیشترین سقط جنین مربوط سندروم های پیچیده است می گوید:« این سندروم ها قالباً باعث عقب ماندگی های ذهنی می شود و همچنین جنین های که که دچار بیمارهای تالاسمی هستند جزو شایع ترین موارد سقط جنین قانونی می شوند وهمچنین معلولیت های که کمتر به انها در سقط ها برخوردیم معلولیت های عصبی عضلانی پیشرفته است که در لیست سقط جنین قرار دارد.»

وی با اشاره به هزینه های آزمایشات ژنتیک می گوید:« برخی از ازمایش های مثل کروموزوم و کاریوتیپ  بیمه هستند و حدودآً بین 30 تا 40 هزار تومان برای افراد هزینه در بر دارند ولی برخی از  ازمایش های ژنتیک، پیشرفته است  و هزینه بالایی برای افراد در پی  دارد زوجینی که بضاعت مالی خوبی ندارد و به ویژه مددجویان سازمان بهزیستی نمی توانند این هزینه های را پرداخت کنند که دراین زمینه سازمان بهزیستی  تا 80 درصد هزینه ها را پرداخت می کند. سقف کمک هزینه ها تا دو سال گذشته پایین بود اما از سال 95 این سقف با حمایت رییس سازمان افزایش پیدا کرد سعی ما این است که افرادی را که بضاعت مالی ندارند حمایت کنیم.

مددجویان باید به ادارات بهزیستی که پرونده دارند مراجعه کرده و حوزه توانبخشی این افراد را به حوزه پیشگیری از معلولیت معرفی می کند. حوزه توانبخشی به علت محدودیت مالی که دارد نمی تواند این هزینه ها را تقبل کند به همین علت کارهای مربوط به آزمایشات ژنتیک در حوزه پیشگیری انجام می شود.»

 

وی در پاسخ به اینکه بعضی از معلولان درخصوص پرداخت هزینه ها دچار مشکل هستند می گوید: « اگر دراین فرایند مددجویی احساس کرده کسی کارش را پیگیری نمی کند باید به معاونت حوزه پیشگیری مراجعه و مشکلاتش را مطرح کند. ما در سازمان چیزی به اسم یارانه و کمک هزینه درمان داریم که اولویت پرداختی ها با مددجویان سازمان بهزیستی است.»

وی درخصوص مراکز مشاوره ژنتیک  در کشور می گوید:« 250 مرکز مشاوره ژنتیک در سطح کشور داریم که  زیر نظر سازمان بهزیستی فعالیت می کنند. طبق آمار بهزیستی از شش ماه دوم سال 93 و کل سال 94  هزار و 500 سقط جنین قانونی داشتیم.

جلوگیری از تولد جنین معلول تنها کار مراکز مشاوره ژنتیک نیست مثلا اگر خانومی قبل از اقدام به بارداری به مشاوره ژنتیک مراجعه کند و ما به فرد بگوییم با مصرف این دارو مشکلات عصبی کمتری روی جنین شما متحمل می شود این اقدام پیشگیرانه است و ما جزو آمار مطرح نمی کنیم در صورتی که انجام این مشاوره ژنتیک کمک بزرگی به مادر و جنین کرده است.»

 

وی  در پایان صحبت هایش با اشاره به ازدواج های فامیلی در ایران می گوید« ما هنوز امار دقیقی از ازدواج های فامیلی در ایران نداریم بعضی آمارها نشان می دهد ما 30درصد ازدواج فامیلی در کشور داریم اما اگر بخواهیم به نسبت شهر و منطقه بررسی کنیم این امر در بعضی از شهرها مثل تهران کمتر اتفاق می افتد و در بعضی مناطق که قومیتی هستند ازدواج فامیلی بیشتری صورت می گیرد.

اما آنچه که آمار مراکز مشاوره ما نشان می دهند 70 درصد مراجعات به مشاوره ژنتیک معمولاً به خاطر ازدواج فامیلی است و در سال گذشته  صد و چهل هزار مراجعه به مراکز مشاوره ژنتیک صورت گرفته است اما این درحال است که آمار ازدواج در سال  به شش صد هزار هم می رسد.  تا کنون افراد قبل از ازدواج برای مشاوره ژنتیک مراجعه نمی کردند اما با اجباری شدن طرح غربالگری ژنتیک پیش از ازدواج در کشور می توانیم امار دقیق تری را ارائه کنیم.

 

ایران سپید: نتایج مقایسه امکانات سه صفحه خوان در محیط ویندوز ۱0

دسترس پذیری صفحه خوانها مسأله ای است که به فراخور نیازهای کاربران و محیطی که بیشتر در آن کار و فعالیت میکنند، متغیر است. یک صفحه خوان ممکن است با توجه به نوع نیازهای یک کاربر، کافی و کامل باشد، اما از نظر کاربر دیگر، همان صفحه خوان نتواند نیازهایش را برطرف کند. در این نوشتار سعی کرده ایم مقایسه ای داشته باشیم میان سه صفحه خوان رایج در بازار و ببینیم کدام یک پشتیبانی قابل قبولتری از ویندوز ۱۰ ارائه داده اند. آنچه میخوانید، نتایج این مقایسه است که به ترتیبِ بالاترین میزان پشتیبانی، در اختیارتان قرار گرفته است. شاید باورتان نشود، اما در مقایسه سه صفحه خوان به خوبی میتوان دریافت که بهترین و پر کاربردترین صفحه خوان در ویندوز ۱۰، Microsoft Narrator است! این صفحه خوان که از ویندوز ۲۰۰۰ به این سو از سوی شرکت Microsoft در ویندوز گنجانده شده، با ارتقاء ویندوزها، روز به روز پیشرفت کرده و ما اوج این پیشرفت را در ویندوز ۱۰ میبینیم. صداهای بسیار با کیفیت و امکاناتی که Narrator را از یک صفحه خوانِ صرفاً دم دستی، به یک ابزار کاملاً کار راه انداز تبدیل کرده است. تنها نقطه ضعف Narrator در این است که از نمایشگرهای بریل پشتیبانی نمیکند و برای خواندن متون فارسی هم دچار مشکل است. این صفحه خوان، امکان استفاده از Microsoft Edge، مرورگر پیشنهادیِ Microsoft را برای کاربران نابینا فراهم میکند. Internet explorer, dropbox و Microsoft Word، از دیگر نرم افزارهایی هستند که با Narrator مورد بررسی قرار گرفتند و از قضا پاسخ مثبتی به این بررسی دادند. ابزاری با نام Scan Mode در Narrator تعبیه شده که به کاربران اجازه میدهد با خاموش یا روشن کردن آن، در محیطهای مختلف با ویژگیهای گوناگون، فعالیت کنند. رتبه دوم در ویندوز ۱۰ از آنِ NVDA است. این صفحه خوان رایگان و متنباز میتواند به عنوان یک صفحه خوانِ تمام و کمال در ویندوز ۱۰ عصای دست کاربران نابینا باشد، اما مشکل بزرگی که دارد، در برخورد با Microsoft Edge آشکار میشود. این صفحه خوان هنوز نتوانسته پشتیبانی کاملی از این مرورگر اینترنت ارائه کند، به طوری که کاربران نمیتوانند متون موجود در صفحات اینترنتی را بخوانند و فقط المانهای مختلف صفحات از سوی NVDA خوانده میشوند که البته تیم برنامه نویس این صفحه خوان وعده داده این مشکل را در بروز رسانیهای جدید، برطرف کند. اما در کمال تعجب، مقام آخر در مقایسه میرسد به JAWS. صفحه خوان محبوبی که همه آنهایی که تقریباً دو دهه پیش، شروع به استفاده از رایانه کرده اند روزهای رؤیایی را با آن به یاد میآورند. اما به جرأت میتوان گفت که در بروز رسانی، از بقیه عقب افتاده. به طور مثال، اختلالی میان راه انداز گرافیکی JAWS با ویندوز ده وجود دارد که کاربر تا زمانی که آن را از سیستم حذف نکند، نمیتواند آخرین بروز رسانی از ویندوز را دریافت کند.

 

ایران سپید: از شش نقطه جهان: زن نابینا-ناشنوا، در سودای خبرنگار شدن با مشکلات میجنگد بخش دوم

زندگی «Vanessa Vlajkovic»»، دختر نابینا-ناشنوای بوسنیایی را تا آغاز دانشگاهش پی گرفتیم. او که از دو سال دوران دبیرستانش به عنوان سختترین سالهای عمرش یاد میکند، در باره ورودش به دانشگاه و چالشهایی که در محیط تازه با آن مواجه شد، میگوید: «مشکلاتی که در ابتدا سر راهم قرار میگرفتند، خسته کننده و اعصاب خرد کن بودند، اما من یاد گرفته ام که از موقعیتهایی از این دست نترسم و از اطرافیانم کمک بگیرم و بدون هیچ دغدغه ای احتیاجاتم را به زبان بیاورم.» خانم ولاجکویچ در دانشگاه دست تنها نیست و «Linni Oliver»، به عنوان چشم و گوش او در دانشگاه همراهیش میکند. افزون بر این همراه همیشگی، دو مترجم زبان اشاره هم در اختیار این دانشجوی نابینا-ناشنوا قرار گرفته که کنفرانسها و سخنرانیهایش را برای سایر همکلاسیها ترجمه میکنند. یک یادداشتبردار بریل هم در اختیارش قرار گرفته که در وقت یادداشت کردن محتوای کلاسها، عصای دست او میشود. خانم اولیور وظیفه دیگری را هم علاوه بر همراهی دختر دانشجو برای خود و تیم همراهش در نظر گرفته و آن هم آموزش چگونگی برخورد همکلاسیها با او و مسأله نابینایی و ناشنواییش است. این تیم، چالشهای تکالیف و امتحانها را با یکدیگر پشت سر میگذارند. ولاجکویچ معتقد است دسترسی به تحصیل یک امتیاز نیست: یک حق است و او هم مثل سایر آدمها حق دارد از این امکان استفاده کند. استادان ولاجکویچ معتقدند او فوق العاده باهوش است و میتوان آینده روشنی را برایش تصور کرد. خودش هنوز تصمیمی برای مسیر آینده نگرفته است. تلویزیون را اولین اولویتش میداند، اما معتقد است نوشتن برای روزنامه ها و مجلات مختلف یا برنامه های رادیویی هم میتواند جذابیتهای خاص خود را داشته باشد.

ولاجکویچ دختری پر جنب و جوش و اجتماعی است و سعی میکند در همه رویدادهای اجتماعی حضوری پر رنگ و تأثیرگذار داشته باشد. این حضور مستمر او در اجتماع باعث شده امسال به عنوان دختر شایسته ناشنوای کشور استرالیا انتخاب شود. او تمام تلاشش را معطوف آن کرده که بتواند نگاه جامعه اطرافش را به پدیده نابینایی و ناشنوایی، تغییر دهد. او در باره شکل برخورد مردم با خودش میگوید: «اینکه من با بقیه تفاوت دارم، غیر قابل انکار است، اما چیزی که من از دیگران میخواهم این است که وقتی به من میرسند، با اندیشه ای روشن و باز با من رفتار کنند و این را در نظر بگیرند که من یک انسان عادی هستم، درست مثل بقیه. تنها نقطه تفاوت من با بقیه در ابزاری است که برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده میکنم.» ولاجکویچ تلاش میکند به جامعه اطرافش این تفکر را القا کند که او کاملاً هم سطح و هم اندازه دیگران است و آنها نباید او را پایینتر از خود تصور کنند.

 

روزنامه ایران: چرخ حمایت از نابینایان لنگ می‌زند

چند روز است زهرا مشتری ندارد. خانه‌اش پر شده از لباس و کوسن‌های دست دوز اما خبری از مشتری نیست. تازه کلی بدهی هم روی دستش مانده.اگرچه چشم هایش نور را نمی‌شناسند و با سایه‌ها انس گرفته‌اند ولی دستان توانمندی دارد. آنقدر توانمند که می‌تواند چشم بسته لباس بدوزد. خودش می‌گوید از زمانی که فهمیده نابیناست تصمیم گرفته قوی‌تر از آدم‌های دیگر باشد اما حالا هیچ آرزوی دیگری ندارد.

8 سال پیش بود که همت و پشتکارش را برای کار کردن با یک ماشین نیمه صنعتی ژاپنی جزم کرد. بعد از آن فهمید نابیناهای دیگری هم هستند که به نان شب‌شان محتاجند، دست آنها راهم گرفت و کار با این ماشین را به آنها یاد داد. پس از مدتی با هم یک گروه تشکیل دادند و تصمیم گرفتند به کمک همدیگر خرج پدر علیل، مادر ناتوان و خواهر برادر‌های کوچک‌شان را دربیاورند. البته آنها علاوه براینکه نابینا هستند، دست یا پای بعضی‌هایشان هم لنگ می‌زند. هرچند با این همه تلاش، پول زیادی دستشان را نمی‌گیرد چون مشتری‌هایشان به همان همسایه‌هایی منتهی می‌شود که با درد «نداری» دست و پنجه نرم می‌کنند… مدتی که گذشت، تصمیم گرفتند صدایشان را به گوش مسئولان برسانند، برای همین نامه نگاری به سازمان‌های مختلف را شروع کردند. نخستین فردی که دستش را برای کمک به آنها دراز کرد نماینده‌ای در مجلس بود اما او هم مشکل‌شان را به شهرداری منطقه 5 محول کرد و شهرداری هم مشکل را به صاحب غرفه‌های بازار «جنت آباد.» زهرا و دوستانش وقتی فهمیدند می‌توانند در این بازار حتی سه چهار متر مغازه برای فروش اجناس‌شان دست و پا کنند، از خوشحالی سر از پا نمی‌شناختند اما خوشی‌شان زیاد دوام نیاورد. مدتی که گذشت صاحب مغازه به دلایل مختلفی عذرشان را خواست و آنها ماندند با هزینه‌هایی که قرض کرده بودند. زهرا می‌گوید صاحب غرفه به خاطر این عذرشان را خواسته که مغازه را به فرد دیگری اجاره دهد و از این راه درآمد کسب کند.

خرید یک ماشین نیمه صنعتی ژاپنی یک تا دو میلیون هزینه می‌خواهد. آنها با هزار زحمت یک ماشین صنعتی برای مغازه کوچک بازار جنت آباد خریده بودند اما حالا نمی‌دانند اصلاً آن ماشین کجاست چراکه هنوز نتوانستند اجناس‌شان را از مغازه خارج کنند: «وقتی از شهرداری به من گفتند اجناست را به مغازه بیاور چیز زیادی نبافته بودیم چون اصولاً مشتری زیادی نداشتیم که بخواهیم آنقدر ببافیم. تصمیم گرفتم با قرض از دوستانی که داشتم مقداری لباس بخرم و در مغازه بگذارم تا بچه‌هایمان شروع به بافتن کنند اما صاحب آنجا وقتی دید تعداد اجناسی که داریم کم است گفت باید از اینجا بروید.»

زمانی هم که به صاحب مغازه اعتراض کردند، او اینطور پاسخ داده است: «شما باید در اینجا بافتنی می‌فروختید و چون لباس در آنجا ریخته اید باید اسباب و وسایل تان را جمع کنید.» البته زهرا و دوستانش گفتند که آنها در حال تهیه لباس‌های تابستانی هستند و کسی در آذر ماه لباس بافتنی نمی‌خرد اما صاحب غرفه گوشش بدهکار این حرف‌ها نبوده است.

ابداع فنون ویژه برای کار

زهرا می‌گوید استفاده از این دستگاه‌ها شاید برای نابینا‌ها غیر ممکن باشد چون او به وسیله ابداع فنون ویژه این کار را فراگرفته است. البته در این راه دوستان و مربیانی هم به او کمک کرده‌اند: «با این ماشین‌ها می‌توان لباس، کوسن، عروسک، مانتو و حتی روکش‌های سطل زباله ساخت. آن زمانی که شروع به کار کردم حتی مسئولان فنی و حرفه‌ای باور نمی‌کردند که بلد باشم با این ماشین‌ها کار کنم اما وقتی کارشناسانشان کارم را دیدند نظرشان تغییر کرد. پس از شرکت در آزمون فنی و حرفه‌ای حتی توانستم مدرک این حرفه را نیز کسب کنم.»

البته متقاضیان او به نابیناها محدود نمی‌شوند بلکه افراد سالمی که دست‌شان برای تأمین مخارج‌های زندگی‌شان کوتاه است هم از او برای آموزش تقضای کمک کردند: «بعد از کسب این مدرک تصمیم گرفتم به نابیناهای مراکز آموزشی مختلف این حرفه را به صورت رایگان آموزش بدهم. حتی افرادی که نابینا نبودند هم تقاضا کردند که به آنها هم آموزش بدهم، من هم با کمال میل قبول کردم. برای خودم به عنوان یک وظیفه قرار داده‌ام که هر ماه برای آموزش رایگان به مراکز توانمندسازی نابیناها سر بزنم.»

هانیه و حنانه دو دختر دوقلوی دیگری هستند که با زهرا لباس می‌دوزند.خرج پدر و مادر پیر و از کار افتاده آنها هم با دوختن این لباس‌ها می‌گذرد. می‌گویند دانشجوی دانشگاه تهران هستند و علاوه بر تأمین هزینه زندگی، مخارج تحصیل‌شان را هم باید تأمین کنند: «دلمان خوش بود که دیگر لباس‌هایمان به فروش می‌رسد و دیگر آواره رفتن از این مغازه به آن مغازه نیستیم ولی همه امیدمان از بین رفت. سؤالمان این است که چرا مسئولان از نابینایان حمایت نمی‌کنند؟ من و خواهرم چطور باید از عهده هزینه‌های خانواده مان بربیاییم و چرا نابینا‌ها در جامعه از حق کوچک‌ترین مسائل زندگی که داشتن آسایش و رفاه است محروم هستند؟»

چاله‌های شهر زمینمان می‌زنند

پای درد دل هر کدام از اعضای گروه که می‌نشینی به درد‌های ریز و درشت‌شان پی می‌بری که جزو حداقل‌های زندگی هر فردی است. درد‌هایی که برای بیان آن مجبور می‌شوند بغض‌شان را پنهان کنند. آنها معتقدند تعداد دفعاتی که یک چاله زمین‌شان زده است کم نیست. گویا وضعیت خیابان‌ها و کوچه‌های شهر برای رفت و آمد استاندارد نیست: «علاوه بر اینکه خرج زندگیمان تأمین نمی‌شود برای راه رفتن در خیابان هم مشکل داریم.آنقدر خیابان‌ها و کوچه‌ها نا امن است که باید یک همراه داشته باشیم تا زمین نخوریم. هرجا هم که برای پیدا کردن کار می‌رویم فقط معلولیت‌هایمان را می‌بینند نه توانایی‌هایمان را. می‌خواهیم کتاب بخوانیم نمی‌توانیم. می‌خواهیم اجناسمان را بفروشیم زورمان نمی‌رسد. انگار برای ما همه راه‌ها بسته است.»

مریم یکی از اعضای گروه، می‌گوید توقع این رفتار را از مسئولان شهرداری نداشته است. گویا روز آخری که آنها را از غرفه بیرون انداخته‌اند تنها او در مغازه بوده اما حتی دیدن دست و پاهای مریضش هم دل صاحب غرفه را تکان نداده است: «با یک برخورد شدید من را از مغازه بیرون انداختند.اصلاً نگاه نکردند که من معلولم ممکن است دچار آسیب شوم. هرچقدر برایشان توضیح دادم که این کار را نکنید به حرفم گوش ندادند و بیرونم کردند. وسایل و لباس‌هایی هم که خریده بودیم هم در مغازه ماند، حتی فرصت نکردم آنها را از آنجا بردارم. من نمی‌خواهم کسی برایم دل بسوزاند ولی این برخورد‌ها لایق هیچ انسانی نیست. در حال حاضر هیچ منبع درآمدی ندارم و هر جایی که برای کار می‌روم قبولم نمی‌کنند.»

او می‌گوید دل برادر و خواهر‌های کوچکش به این خوش بوده که با فروش لباس‌ها صاحب لباس نو شوند ولی هیچ پولی نصیبش نشده تا چیزی برایشان بخرد. حالا شب و روز خواهر و برادرهایش با گفتن ای کاش‌ها سپری می‌شود. ای کاش خواهرمان مغازه‌ای برای خودش داشت. ای کاش کسی حاضر شود لباس‌هایی که خواهرمان دوخته است را بخرد و ای کاش صاحب مغازه بازار کمی مهربان بود.

 

ایرنا: چراغهای راهنما برای نابینایان گویا میشوند

معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران از گسترش ابزارها و ظرفیتهای هوشمند سازی در ناوگان حمل و نقل عمومی و مدیریت ترافیک شهر تهران خبر داد. مازیار حسینی در شورای مدیران سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران با بیان این مطلب افزود: هوشمند سازی ابزارها و امکانات و استفاده هرچه بیشتر از ابزارهای الکترونیک در بسترهای فنآوریهای پیشرفته، از اولویتهای اصلی حوزه حمل و نقل و ترافیک شهر تهران است که در سال جاری با جدیت دنبال میشود. معاون شهردار تهران در این جلسه با تأکید بر اینکه در سالهای اخیر هوشمند سازی در ناوگان اتوبوسرانی روند خوبی داشته است، تصریح کرد: طبق برنامه ریزیهای انجام شده قرار است تا در هر دستگاه اتوبوس سه دوربین به منظور رصد عملکرد راننده اتوبوس از یک سو و از سوی دیگر کنترل کمیت و کیفیت جا بجایی مسافران نصب شود. وی با اشاره به توجه ویژه شهرداری تهران به استفاده معلولان و نابینایان از حمل و نقل عمومی در تهران یادآور شد: از سال گذشته برنامه ریزی در جهت استفاده از سیستم اعلام گویا در ایستگاههای اتوبوس انجام شده است. سیستم گویای اعلام باعث میشود تا شهروندان نابینا به راحتی بتوانند از زمان رسیدن اتوبوس به داخل ایستگاه و همچنین نام ایستگاهی که در آن حضور دارند؛ با خبر شوند. حسینی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه مدیریت ترافیک شهر تهران تنها با استفاده از ابزارهای هوشمند روان خواهد شد، گفت: یکی از اتفاقات جدیدی که قرار است در معابر و تقاطعهای شهر تهران روی دهد، استفاده از سیستم گویای اعلان وضعیت چراغ راهنما در چند تقاطع اصلی شهر به صورت پایلوت و بعد در تمامی معابر و تقاطعهای تهران است. این سیستم به غیر از حفظ ایمنی عابران پیاده در هنگام عبور از تقاطعها، به شهروندان عزیز نابینا نیز این امکان را میدهد تا با امنیت خاطر بیشتری از خیابان عبور کنند.

 

ایران سپید: صدای خاطره ها. با علاقه قلبی و آگاهی کامل به مرکز رفتم (بخش پایانی

قصه حضور محسن حائری، یکی از گوینده های مرکز رودکی که صدایش عموماً در دهه 70 شنیده میشد را، طی یک گپ و گفت تلفنی با او تا آنجا رساندیم که در اواسط دهه شصت، او با مرکز رودکی آشنا شد و طی یک صحبت طولانی با هورگن قدیمی، قرار شد با ضبط یک کتاب، با مرکز همکاری کند. «خلاصه یک ضبط فیلیپس با یک بسته نوار کاست به من دادند تا کتاب با یونگ و هسه، کار دکتر سیروس شمیسا را ضبط کنم. آن روزها وضع مالی خوبی نداشتم و تازه هم ازدواج کرده بودم. چون با شرایط آن زمانِ من، پیدا کردن خانه در تهران آسان نبود، در زورآباد کرج یک خانه کوچک اجاره کرده بودم. خوشحال از اینکه یک دستگاه ضبط صوت با نوار کاست تحویل گرفته ام و قرار است کتاب ضبط کنم، به طرف خانه رفتم. تازه کار را شروع کرده بودم که دوران خدمتم فرا رسید. هنوز جنگ تمام نشده بود. رفتم خدمتِ سربازی در جبهه. وقتی برگشتم، تازه یادم افتاد که ای داد بیداد! هنوز کتاب را کامل نکرده ام. با سرعت کتاب را ضبط کردم و دست بر قضا وقتی به مرکز رسیدم و وارد اتاق هورگن شدم، دیدم با خانم بادرامپور راجع به من صحبت میکنند. خانم بادرامپور هورگن را مخاطب ساخته بود و دائماً میگفت که تو همینطوری یک دستگاه ضبط و ده تا نوار کاست را دادی به کسی که نمیدانی کجا زندگی میکند! در همین حین وارد شدم و گفتم سلام هورگن، من آمدم. خلاصه بعد از آن، هورگن مرا به خانم ارجمندخواه معرفی کرد و قرار شد در قسمت گویندگی بخش بریل کارم را شروع کنم. بعد از مدتی به پیشنهاد آقای گیلانی، به صورت ضبط آزاد شروع به گویندگی کردم و کتابهایی که دوست داشتم را ضبط کردم؛ مثل خاطرات یک مترجم، پدرخوانده، زوربا و… کار کردن در مرکز رودکی و خزانه -چون من دو سال هم در آن مرکز فعالیت کردم-، گنجینه ای از تجربه کار با نابینایان به من داد و آن گنجینه، چراغ راهم در تمام فعالیتها مثل مترجمی در بخش بین الملل روابط عمومی بهزیستی شد.

 

ایران سپید: نتایج تیمی و انفرادی جودوکاران نابینای کشورمان در مسابقات آسیایی ازبکستان

تیم ملی جودوی نابینایان و کمبینایان کشورمان با کسب شش مدال رنگارنگ در بخش انفرادی، عنوان سومی مسابقات آسیایی-اقیانوسیه جودوی نابینایان را از آن خود کرد. در بخش تیمی نیز ملیپوشان کشورمان موفق به کسب مدال نقره شدند.

در وزن -60 کیلوگرم، میثم بنیطبا، اولین نماینده کشورمان در دیدار نخست با غلبه بر حریف قزاقستانی خود راهی دور دوم شد. در دور دوم نماینده چین تایپه را نیز از پیش رو برداشت و در دور سوم و ماقبل فینال مقابل نماز اف، حریف قدرتمند خود از ازبکستان دارنده مدال طلای پارالمپیک 2016 ریو مغلوب شد. میثم بنیطبا برای قرار گرفتن بر روی سکوی سوم آسیا، رقیب هندی خود را ضربه فنی کرد و به مدال برنز دست یافت. بنیطبا با کسب نشان برنز، در رنکینگ A جودوی نابینایان، طبق رده بندی فدراسیون جهانی نابینایان قرار گرفت.

در وزن -66 کیلوگرم، سعید رحمتی ابتدا نماینده قزاقستان را در ثانیه اول ضربه فنی کرد و مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت. نمایش خیره کننده رحمتی در دیدار نخست، حیرت حاضرین در ورزشگاه برگزاری مسابقات را بر انگیخت. رحمتی در مبارزه دوم، در برابر تیموروف، نماینده ازبکستان قرار گرفت و با ضربه فنی کردن وی، راهی دیدار فینال شد. البته این مسابقه، باعث مصدومیت رحمتی نیز شد. در بازی نهایی، رحمتی با پای آسیبدیده مقابل دیگر نماینده قدرتمند قزاقستان رفت و با غلبه بر وی، نشان زرین طلا را از آن خود کرد.

در وزن -73 کیلوگرم، مهدی برجلو در اولین دیدار خود مغلوب نماینده ازبکستان شد و در دیدار دوم نیز مقابل نماینده کره جنوبی شکست خورد و از گردونه مسابقات حذف شد. محمد مختاری نیز در وزن -60 کیلوگرم، همین روند را طی کرد و دو مبارزه خود را واگذار کرد و حذف شد.

در وزن -81 کیلوگرم، امید جعفری که در دور نخست با قرعه استراحت رو برو شده بود، در دور دوم توشیف، نماینده قدرتمند ازبکستان را با ضربه فنی مغلوب کرد و فینالیست شد. جعفری در دیدار نهایی، به حریف مطرح خود از کره جنوبی باخت و صاحب گردنآویز نقره شد.

در وزن -90 کیلوگرم، محمدعلی شنانی در دور نخست نماینده کره جنوبی را با ضربه فنی شکست داد، در دور دوم در حالی که با جودوکار ازبکستان به تساوی رسیده بود، با رأی ناحق داوران حریفش از کشور میزبان برنده اعلام شد تا او به مسابقه رده بندی برود. شنانی در دیدار رده بندی، با غلبه بر جودوکاری از تایلند به مدال برنز دست یافت.

در وزن -100 کیلوگرم احسان موسینژاد با کسب 2 برد متوالی مقابل رقبای قدرتمند خود از تایلند، به عنوان قهرمانی و مدال طلا دست یافت.

در وزن +100 کیلوگرم، محمدرضا خیر اللهزاده در دور اول استراحت داشت، در دور دوم به ازبکستان باخت و به دیدار رده بندی راه یافت. خیر اللهزاده در این مرحله، با عبور از نماینده عراق، توانست مدال برنز را از آن خود کند. بدین ترتیب، تیم ملی جودوی نابینایان و کمبینایان کشورمان در مجموع صاحب 2 مدال طلا، یک نقره و 3 برنز شد و برای نخستین بار، در رده سوم آسیا ایستاد.

محمدعلی شنانی و احسان موسینژاد که در این مسابقات موفق به کسب مدال شدند، چندی قبل در مسابقات همبستگی کشورهای اسلامی حضور داشتند که شنانی در آن مسابقات نیز موفق به کسب مدال نقره شده بود.

اما تیم ملی جودوی نابینایان کشورمان در مسابقات تیمی آسیا-اقیانوسیه که در ازبکستان برگزار شد، برای اولین بار در تاریخ برگزاری این مسابقات، به عنوان نایب قهرمانی دست یافت. رقابتهای تیمی قهرمانی آسیا و اقیانوسیه در دو گروه برگزار شد که تیم ملی ایران با قزاقستان و هند همگروه شد و با برتری کامل مقابل این دو تیم، به فینال راه یافت. ملیپوشان کشورمان در دیدار نهایی مقابل تیم مطرح کره جنوبی که از قهرمانان جهان و پارالمپیک بهره میبرد، با نتیجه نزدیک 3 بر 2 مغلوب شد و به مدال نقره آسیا و اقیانوسیه دست یافت. در مسابقه فینال، میثم بنیطبا و محمدرضا خیر الله زاده، دو حریف نامدار کره ای که عنوان قهرمانی پارالمپیک را یدک میکشیدند شکست دادند که خیر الله زاده جودوکار کره ای را ضربه فنی کرد. در 3 وزن دیگر، نمایندگان کشورمان در مبارزاتی نزدیک مقابل حریفان خود شکست خوردند. بدین ترتیب در مسابقات تیمی جودوی نابینایان قهرمانی آسیا-اقیانوسیه، کره جنوبی در جایگاه نخست ایستاد، ایران نایب قهرمان شد و تیمهای ازبکستان و قزاقستان به عنوان سومی مشترک دست یافتند.

 

ایران سپید: پیگیر مستمریهای واریز نشده هستیم

طی تماسهای بسیاری از مخاطبان روزنامه مبنی بر پرداخت نشدن افزایش یارانه برای مستمری بگیران که از فروردین آغاز شده بود و در اردیبهشت به بعضی از مستمری بگیران پرداخت نشد، شکوه کردند. ما نیز گفتگویی با حسین نحوینژاد، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی داشتیم. وی در خصوص این موضوع گفت: «با توجه به یکپارچه سازی سیستمها و هماهنگیهایی که با سازمان کمیته امداد امام خمینی (ره) داشتیم، حدود 2000 نفر از مددجویان مستمری بگیر تحت پوشش هر دو سازمان بودند و از هر دو نهاد مستمری دریافت میکردند؛ لذا برای این تعداد تا اطلاع ثانوی پرداخت نمیشود تا تعیین تکلیف شوند. اما آن دسته از افرادی که به اشتباه به هر دلیلی افزایش یارانه برایشان پرداخت نشده است، اطلاعاتشان را به ایران سپید بدهند تا ما در بهزیستی پیگیری کنیم.» به همین منظور اطلاعیه ای را در سایت و کانال تلگرامی ایران سپید درج کردیم تا این دسته از افراد اطلاعات خود را اعم از کد ملی، شهر محل سکونت، نام بهزیستی که در آن پرونده دارند و شماره تلفن خود را برای ما پیامک کنند. بعد از سه روز حدود 200 نفر از مخاطبان دارای معلولیت در سراسر کشور اطلاعات خود را برای ما ارسال کردند که از این تعداد، افرادی را که اطلاعات کامل و صحیح را برای ما ارسال کردند، جدا کرده و اسامی مخاطبان تهرانی را به معاون توانبخشی استان تهران و مابقی اطلاعات افراد را به دفتر معاون توانبخشی کل کشور ارسال کردیم تا مسئولان ذیربط مستقیماً این مشکل را پیگیری کنند. ما هم پیگیر این موضوع هستیم تا این مشکل برطرف گردد. هر زمان از طرف دفتر این دو مسئول سازمان بهزیستی اطلاعات یا جوابیه ای به دستمان رسید، حتماً برای آگاهی شما عزیزان در روزنامه، سایت و کانال ایران سپید درج خواهیم کرد.

 

ایران سپید: اعلام اسامی ملیپوشان گلبال بانوان و آقایان در بخش بزرگسالان

اولین مرحله اردوی آماده سازی تیم ملی گلبال بانوان در رده سنی بزرگسالان اعزامی به مسابقات قهرمانی آسیا-اقیانوسیه 2017 تایلند، در تهران در حال برگزاری است. اسامی 15 ورزشکار دعوت شده به این مرحله از اردو که از روز شنبه 6 خرداد در مجموعه ورزشی شهید هرندی گرد هم آمده اند، به شرح زیر است: فاطمه دلیری، طیبه استکی، زهره مظاهری، زینب قنبری، فاطمه قمصری، فائزه مظفری، مریم حسامآبادی، رعنا نیازی، مریم آهوان، سمیرا جلیلوند، ریزان دژاهنگ، نگین رستمی، مرضیه لگزافرانی، سارا شایگان و آرزو محبیمنش. محمد بیدگلی که در سالهای اخیر سرمربیگری تیم ملی گلبال آقایان را بر عهده داشته است، به عنوان سرمربی، مژگان کربی و محبوبه عباسی نیز به عنوان مربی تیم را هدایت و رهبری میکنند. این مرحله از اردو تا 13 خرداد ماه در جریان خواهد بود و محجوب کیانپور به عنوان سرپرست، در کنار ملیپوشان حاضر در اردو حضور دارد.

اما اولین مرحله اردوی آمادگی تیم ملی گلبال آقایان جهت اعزام به مسابقات قهرمانی آسیا-اقیانوسیه در تایلند، از روز دوشنبه 15 خرداد در تهران آغاز شد. 14 ورزشکار دعوت شده به این اردو، تمرینات خود را زیر نظر مهدی نباتی به عنوان سرمربی، محمد ابراهیمزاده و حسین اسکندری به عنوان مربی، در مجموعه ورزشی شهید هرندی تهران دنبال میکنند. اسامی دعوت شدگان به اولین اردوی آماده سازی تیم ملی گلبال آقایان به شرح زیر است: محمد پرنیا، مصطفی شهبازی، یونس میرزایی، محمد سرنجی، محمد منصوری، محمدصادق افشاری، رضا توکلی، جواد شیردل، سید مهدی سیاحی، محسن جلیلوند، مجید فلاح، خلیل شهریارنسب، میلاد سوری و مصطفی نصیری. این مرحله از اردو، تا روز 22 خرداد ادامه دارد. مسابقات گلبال قهرمانی آسیا-اقیانوسیه 2017 تایلند، 27 مرداد تا 6 شهریور در بانکوک برگزار میشود. اولین دیدار تیم ملی گلبال کشورمان روز 30 مرداد، در مقابل قزاقستان برگزار خواهد شد.

 

ایران سپید: از شش نقطه ی جهان: سریعترین نابینای دنیا از رکوردشکنیهایش میگوید

«Hein Wagner» نابینا است و اهل آفریقای جنوبی. زندگی عجیب و غریبی را پشت سر گذاشته و حالا که در دهه پنجم زندگی به سر میبرد، به عنوان سخنران حوزه انگیزش به گوشه گوشه دنیا سفر میکند و تجربیاتش را در اختیار دیگران قرار میدهد و به مردم میآموزد چطور باید بر مشکلات غلبه کنند. آنچه میخوانید، مختصری است از تجربه واگنر در شکستن رکورد رانندگی یک نابینا در دنیا. در شماره بعد در همین ستون با او و توانمندیهایش بیشتر آشنا خواهیم شد.

واگنر: وقتی پسربچه بودم مانند بسیاری از همسالانم آرزوی رانندگی اتومبیلهای مسابقه را داشتم. دوست داشتم سوار اتومبیلی مثل لامبورگینی یا فِراری شوم. موانع بزرگی سر راهم بود. من نمیتوانم ببینم، امکان گرفتن گواهینامه رانندگی را ندارم. ولی من به غیر ممکن بودن کاری اعتقاد ندارم. این رؤیا سالهای زیادی در ذهنم وجود داشت. ذهن انسان ابزار بینظیر و قدرتمندی است. وقتی بخواهیم کاری را انجام دهیم، راهش را پیدا میکنیم. با فروشندگان اتومبیلهای مسابقه تماس گرفتم. یکی از آنها مرد بسیار سخاوتمندی بود و وقتی توضیحاتم را شنید، موافقت کرد تا اتومبیلی در اختیارم قرار گیرد. مرحله بعد آن بود که کسی را متقاعد کنم در اتومبیل کنارم بنشیند. کسی چنین ریسکی نمیکند که کنار راننده نابینایی بنشیند که با سرعتی بیش از ۲۰۰ کیلومتر در ساعت رانندگی میکند. حدود ۶ ماه طول کشید تا بتوانم فرد مناسبی را بیابم. بالاخره فردی حاضر شد این کار را انجام دهد. او قبلاً در مسابقات اتومبیلرانی شرکت میکرد و فرد بسیار آرام و خونسردی بود. ولی یک مشکل کوچک وجود داشت. او لکنت زبان داشت و در سرعت بسیار بالا کافی بود اطلاعات را با تأخیر به من منتقل کند تا با سانحه ای خطرناک مواجه شویم. او باید حین رانندگی با سرعت زیاد میگفت: چپ، راست، راست، چپ تا من اتومبیل را در مسیر درست هدایت کنم. من نا امید نشدم. فرد دیگری هم در دسترس نبود. دریافتیم که او در ادای کلمات مشکل دارد، ولی در گفتن اعداد مشکلی ندارد و میتواند آنها را بدون تأخیر بگوید.

بالاخره روشی ابداع کردیم تا این مشکل نیز مرتفع شود. عرض جاده را به ۹ قسمت تقسیم کردیم. برای انتهای سمت چپ جاده عدد ۱ را در نظر گرفتیم و به وسط جاده عدد ۵ را منسوب کردیم و برای سمت راست جاده عدد ۹ را. بنا بر این اگر او عدد ۹ را اعلام میکرد، یعنی من به نهایت سمت راست جاده رسیده بودم و اگر عدد ۵ را اعلام میکرد، یعنی دقیقاً در وسط جاده در حرکت بودم. در سال ۲۰۰۵ رکورد ۲۶۹ کیلومتر در ساعت را ثبت کردیم. این رکورد در رکوردهای جهانی گینس ثبت شد. البته این رکورد برای افراد نابینا است. در شماره بعدی بیشتر در مورد هین واگنر خواهیم نوشت.

 

ایرنا: اختراع دار قالی هوشمند ویژه نابینایان

مرضیه سلیمانی’ مخترع جوان کامیارانی برای نخستین بار توانست دار قالی هوشمند ویژه نابینایان و کم بینایان را بسازد و اختراع خود را در سازمان ثبت اختراعات به ثبت برساند.

این کار آموز فنی حرفه ای رشته قالی بافی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه توانجویان نیز مانند کسانی که از سلامت جسمی برخوردارند حق زندگی و استفاده از امکانات روز دنیا را دارند گفت: ایجاد تفکرهای مثبت در جامعه می تواند خالق انسان های بزرگ و مفید برای جامعه بشری باشد.

وی که لیسانس علوم تربیتی دارد با اشاره به اینکه نتوانسته در دانشگاه در رشته ای که در راستای استعداد و توانای هایش باشد فعالیت کند افزود: به گفته پدر و مادرم عشق به مسائل فنی و کنکاش در کشف علت و معلول اشیاء اطرافم از همان دوران کودکی از ویژگی های باز اخلاقی در من بوده است.

وی با اشاره به اینکه در سهیم بودن پیشرفت و آبادانی کشور، توانجویان نیز به اندازه افراد عادی جامعه باید نقش داشته باشند اضافه کرد: فراهم کردن شرایط برای حضور فعال و موثر آنها در عرصه های مختلف تولید و اشتغال از مهمترین دغدغه های من است.

این مخترع خوش فکر که توانجویان را هنرمندان بزرگ خطاب می کرد گفت: با توجه به اینکه هنر فرش بافی یکی از غیرممکن ترین کارهایی است که یک نابینا یا کم بینا بتواند انجام بدهد او تلاش کرده است که با اختراع خود این غیرممکن را از سر راه این افراد بردارد.

سلیمانی با بیان اینکه در عرصه های مختلف برای افراد نابینا با رفع مشکل مربوط به دید به راحتی می توان از توانایی و هنر آنها نیز استفاده کرد افزود: رفع این مشکل در اختراع او با توجه به اینکه دستگاه قالی بافی دارای چله کشی منظم است به تعداد تارهای موجود بر روی گورد شیارهای منظم ایجاد شده و تارها در هر شیار قرار می گیرد.

وی اضافه کرد: به تعداد تارهای موجود میکروسویچ هایی در روبروی شیارها قرار می گیرد که این میکروسویچ ها بر روی مدار الکتریکی نصب شده و به گورد قالی وصل می شود و در جعبه الکتریکی مدار حافظه گذار و بلندگو قرار گرفته است.

سلیمانی اظهار کرد: تمام تارهای موجود به ترتیب از چپ به راست شماره گذاری شده و در مدار حافظه گذار شماره مربوط به آن ثبت و به ترتیب با کشیدن هر کدام از تارهای قالی به میکروسویچ روبرو برخورد نموده و شماره آن تار از طریق بلند گو داخل جعبه پخش می شود و بافنده بر آن اساس شروع به بافتن می کند.

این جوان موفق کامیارانی با اشاره به اینکه برای تشخیص رنگ از قطعه صوتی استفاده کرده است گفت: نحوه کار آن این گونه است که با فشار دادن آن بر روی کلافه نخ ، اسم رنگ را برای نابینا بازگو می کند.

به گفته او برای نقشه خوانی، فرد نابینا یا از خط بریل یا از نقشه خوان صوتی که فرد دیگری آن را اجرا کرده است استفاده می کند.

این مخترع جوان با بیان اینکه اختراع وی در سازمان ثبت اختراعات کشور ثبت شده است اضافه کرد: با تایید هایی که بر اختراع وی صورت گرفته است این اختراع قابلیت تجاری سازی را نیز دارد.

وی تجاری سازی این محصول را نیازمند حمایت نهادهای مختلف و افراد توانمند در بخش خصوصی دانست و گفت: کسانی که توانایی کمک در این زمینه ها را دارند باید بدانند که توانجویان نیز به اندازه سایرین حق زندگی کردن و لذت بردن از به کار گرفتن توانایی های خود را دارند.

وی در خصوص مراحل ساخت این دستگاه گفت: با توجه به اینکه دانشجو بودم ساختن نمونه اولیه این دستگاه حدود یک سال طول کشید ولی نمونه صنعتی آن حدود چهار ماه وقت برد.

سلیمانی با بیان اینکه از سال 1391 و 1392 شروع به ساخت نمونه دستگاه کرده است افزود: با راهنمایی و کمک های یکی از استادهای دانشگاه توانست این ایده را عملی کند.

وی در خصوص تفاوت این دستگاه با دارهای قالی عادی اظهار کرد: در این دستگاه به جای گورد عادی از گورد شیار دار استفاده و دستگاه صوتی نیز بر روی دار قالی باید نصب شود.

این مخترع کامیارانی با اشاره به اینکه اختراع او تغییری در نحوه ساختار اسکلتی دار قالی سنتی ایجاد نمی کند گفت: در اختراع من در روش سنتی قالی و دار قالی تغییری ایجاد نمی شود فقط روی دار قالی دستگاه نصب خواهد شد که نه در نحوه بافت قالی تغییری ایجاد و نه اینکه دارقالی مخصوصی برای دستگاه لازم است.

وی با بیان اینکه تا به حال فقط یک نمونه از این دستگاه را درست کرده است اضافه کرد: در مورد قیمت و بازاریابی محصول چون فقط یک نمونه درست شده است فعلا در این زمینه حرفی برای گفتن ندارم.

سلیمانی نهادهای حمایت کننده این اختراع را بسیج علمی پژوهشی و پارک علم و فناوری معرفی کرد و افزود: با توجه به اینکه چهار ایده دیگر برای عملی شدن در زمینه های مختلف طراحی کرده ام از مسئولان شهرستانی و استانی انتظار حمایت و پشتیبانی دارم.

وی به نداشتن توان مالی خود برای اجرای ایده هایش اشاره کرد و گفت: انتظار من به عنوان یک نخبه و مخترع از مسئولان ، اعطای وام های بانکی بدون بهره برای عملیاتی کردن ایده ها، رفع دغدغه های فکری مانند داشتن مسکن، ایجاد شرایط تحصیلی در دانشگاه های مرتبط با توانایی های این افراد و قرار دادن کارگاه ها و افراد ماهر در اختیار قشر نخبه جامعه است.

مدیر موسسات پارک علم و فناوری کردستان نیز در خصوص این اختراع گفت: این اثر به نام دارقالی هوشمند، به شماره اختراع 87947 و شماره اظهارنامه 139350140002005052 در سامانه ثبت اختراعات ثبت شده است.

یاور صلاحی افزود: با توجه به الکترونیکی بودن سامانه ثبت اختراعات، مخترعین می توانند در زمان بسیار کوتاهی اظهارنامه خود را در این سامانه ثبت و مراحل ثبت اختراع را پیگیری کنند.

 

ایران سپید: این قصه امسال باید تمام شود

سهیل معینی در ستون سخن هفته شنبه 13 خرداد ایران سپید نوشت: در دو سال گذشته شبکه تشکلهای نابینایان و کم بینایان چاوش به نیابت از تشکلهای نابینایان، تلاش مستمر پیگیری برای روشن سازی سیاست سازمان بهزیستی در حوزه تأمین تجهیزات توانبخشی و کمک زیستی نابینایان و کمبینایان صورت داد. طی دیدارهای مکرر با بالاترین سطوح مدیریتی سازمان از روند ناشفاف تأمین تجهیزات، به طور مستند شکایت شد. مقرر شد که بر اساس دستور رئیس سازمان شاهد تغییرات ملموس و جدی در چگونگی تأمین تجهیزات باشیم. از جمله تدوین دستور العمل چگونگی تأمین تجهیزات در سال 95 و ارائه گزارش چگونگی عملکرد در تأمین تجهیزات در سال 94، اما متأسفانه نه گزارش سال 94 شفافیت لازم را داشت که این امر نیز در گفتگو با مدیر کل دفتر توانبخشی پزشکی سازمان مطرح شد و نه دستور العمل مشخصی برای سال 95 تدوین شد. در این میان، معاون محترم توانبخشی سازمان از صدور بخشنامه تأکیدی دفتر آن معاونت به سازمانهای بهزیستی استانها در جهت خرید حد اقل 10 درصدی تجهیزات حوزه معلولان در گروه آسیبدیدگان بینایی خبر داد، اما متأسفانه شواهد و قرائن حاکی از عدم تحقق این امر در خریدهای تجهیزات توانبخشی استانهاست. تداوم این امر، یعنی عدم شفافیت در تخصیص بودجه خرید تجهیزات توانبخشی به گروههای مختلف معلولیتی و نیز عدم شفافیت و دستور العمل اجرایی مشخص در زمینه خرید تجهیزات توانبخشی نابینایان باید در همین سال پایان یابد. بر همه تشکلهای افراد آسیبدیده بینایی فرض و واجب است که در این خصوص اقدام کنند و گام نخست، گرفتن گزارش میزان خرید و تأمین تجهیزات نابینایان هر استان است که تصویر کلی کشوری را روشن میکند و متعاقب آن، دیدار با مسئولان و پیگیری جدی این امر با تمام ظرفیتهای قانونی، از جمله ورود نظارت مجلس شورای اسلامی. از همین امروز اقدام کنید تا سال 96، سال سرآغاز گرفتن حق نابینایان از بودجه تجهیزات توانبخشی باشد.

 

کمیته ملی پارالمپیک: نمیتوانیم نتایج رقابتهای آسیایی را در مسابقات جهانی تکرار کنیم

محمدرضا یوسفزاده، سرمربی تیم ملی جودوی نابینایان و کمبینایان میگوید: اگرچه از نتایج شاگردانش در رقابتهای قهرمانی آسیا راضی است، اما مسابقات جهانی را میدان سختتری برای کسب نتیجه میداند و معتقد است نمیتوان نتیجه رقابتهای قهرمانی آسیا را در مسابقات جهانی به دست آورد. یوسفزاده ادامه میدهد: نتیجه گرفتن یک تیم، دلیل بر این نیست که این تیم نقطه ضعف ندارد و برعکس. بازیکنان تیم ملی کشورمان با توجه به اینکه پنج مرحله اردوی دو هفته ای را پشت سر گذاشتند، از لحاظ روانی خودشان را باور کرده بودند و تمرینات مناسبی داشتند، اما این عملکرد، دلیل بر نداشتن نقاط ضعف تیم ما نیست. سرمربی تیم ملی جودوی نابینایان درباره نقاط ضعف تیمش اظهار میدارد: نقاط ضعف تیم ما عدم حضور در کمپهای بین المللی است تا تبادل تکنیک و تاکتیکی انجام شده و ورزشکار بتواند خودش را پیدا کند. این امر میتواند عامل بازدارنده ای باشد تا به هدف گذاریهایمان به طور کامل نرسیم. وی درباره سطح مسابقات قهرمانی آسیا میگوید: به ظاهر، ۹ کشور در مسابقات شرکت کرده بودند و کشورهای اصلی آسیا مثل ژاپن اگرچه نیامده بودند، اما ازبکستان، کره جنوبی و قزاقستان با دو تیم شرکت کرده بودند که به معنای قویتر بودن آنها بود. بازیکن جدید این کشورها در کنار جودوکار پارالمپیکی برای بازیهای پارالمپیک ۲۰۲۰ آماده میشد. یوسفزاده به عملکرد میثم بنیطبا اشاره کرده و می افزاید: برای اولین بار دو ورزشکار نابینای مطلق به مسابقات اعزام کردیم. در حقیقت در سومین اعزامی که با تیم ملی جودوی نابینایان داشتم، در این مسابقه تیم کاملی را اعزام کردیم. میثم بنیطبا ملی پوش کشورمان پنج مبارزه کرد و فقط در یک بازی شکست خورد و آن هم مقابل کسی که مدالآور بازیهای پارالمپیک بود. در بخش مسابقات تیمی هم کره جنوبی را ضربه فنی کرد و باعث شد تیم ملی کشورمان عنوان نایب قهرمانی را از آن خود کند. وی خاطرنشان میکند: تا آغاز مسابقات جهانی، 125 روز دیگر فرصت داریم و برای موفقیت تیم ملی باید در هر ماه، یک اردوی دوهفته ای برگزار کنیم. میبایست در کشوری اردوی مشترک برگزار شود که از نظر کیفی، بالاتر از ما باشد و بتوانیم تبادل تکنیکی و تاکتیکی داشته باشیم. سرمربی تیم ملی جودوی نابینایان از عملکرد شاگردانش در مسابقات قهرمانی آسیا ابراز رضایت کرده و میگوید: در مجموع، از عملکرد بازیکنانم راضی هستم، اما تیم ملی، مسابقات جهانی را در پیش دارد که مدالآوران پارالمپیک در آن شرکت میکنند. با توجه به سطح بالای مسابقات جهانی، نتایج رقابتهای قهرمانی آسیا تکرار نخواهد شد. یوسفزاده در پایان یادآور میشود: در اولین فرصت، نشستی با رئیس انجمن و رئیس فدراسیون نابینایان برگزار و برنامه هایمان را اعلام میکنیم. اگر پیشنهادهای ما را بپذیرند، میتوانیم به موفقیت تیم در مسابقات پیش رو امیدوار باشیم.

 

خبرگزاری فارس: رایگان شدن آزمایش ژنتیک برای خانواده‌های دارای دو معلول

رئیس سازمان بهزیستی کشور از اجرای طرح اجباری مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج در برخی شهرها به صورت آزمایشی خبر داد و گفت: آمار سقط جنین‌های معلول با تأیید مقامات شرعی و قانونی در دو سال اخیر افزایش یافته است.

انوشیروان محسنی بندپی گفت:  آیین‌نامه‌ اجرایی اجباری شدن مشاوره ژنتیک قبل از ازدواج تدوین شده و هم‌اکنون در برخی استان‌ها به صورت پایلوت در حال اجرا است و مقرر شده افراد قبل از ازدواج، حداقل 20 ساعت، مشاوره‌‌ ژنتیک بگذرانند و چانچه نیاز به بررسی‌های بیشتر و آزمایش داشتند، به مراکزی که در آیین‌نامه‌ اجرایی، مشخص شده فرستاده شوند.

رئیس سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه 50 درصد معلولان به دلیل مشکلات ژنتیکی دچار معلولیت می شوند افزود: نگهداری هر معلول در یک مرکز توانبخشی حدود 1.5 میلیون تومان هزینه دارد که بخشی توسط دولت و بخشی توسط خیرین تأمین می‌شود.

وی از افزایش آمار سقط جنین‌های معلول با تأیید مقامات شرعی و قانونی در دو سال اخیر خبر داد و گفت: نباید سالانه 30 هزار معلول در کشور متولد شود.

محسنی‌بندپی گفت: همچنین قرار است مشاوره و آزمایش‌های ژنتیک برای خانواده‌های دارای دو معلول و بیشتر در زایمان‌های بعدی‌ رایگان شود چراکه احتمال تولد فرزندان معلول در این خانواده‌ها بیشتر است.

وی ادامه داد: در سال 94 از میان 40 هزار زوجی که در 30 شهرستان کشور مورد غربالگری ژنتیک قرار گرفتند، 25 درصد نیازمند مشاوره‌ تخصصی تشخیص داده شدند. از این تعداد 20 درصدشان نیاز به آزمایشات ژنتیک داشته و 10 درصد آنان احتیاج به آزمایش گران‌قیمت داشتند که با کمک بهزیستی انجام گرفت.

رئیس سازمان بهزیستی کشور گفت: هنوز نتایج 90 هزار زوجی که در سال 95 مورد غربال قرار گرفتند استخراج نشده اما اطمینان داریم که نتایج بدست آمده، لزوم اجرای برنامه‌ای با وسعت بیشتر و در سراسر کشور را روشن خواهد ساخت.

 

کمیته ملی پارالمپیک: ثبتنام برای فوتبال پنج نفره قهرمانی آسیا

فدراسیون بین المللی ورزش نابینایان (IBSA) از کشورهای آسیایی عضو این فدراسیون درخواست کرده برای حضور در رقابتهای فوتبال نابینایان قهرمانی آسیا، ثبتنام کنند. این مسابقات از ۹ تا ۱۸ دسامبر (۱۸ تا ۲۷ آذر ماه سال جاری) در مالزی برگزار خواهد شد. قهرمان این رقابتها، جواز حضور در مسابقات قهرمانی جهان در مادرید اسپانیا را بدست خواهد آورد. رقابتهای قهرمانی جهان نیز از ۵ تا ۱۸ ژوئن ۲۰۱۸ (۱۵ تا ۲۸ خرداد سال ۱۳۹۷) برگزار خواهد شد. ایران که مدافع عنوان قهرمانی این رقابتهاست و مدال نقره بازیهای پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو را در کارنامه دارد، برای تکرار عنوان خود باید رقابت فشرده ای با چین، ژاپن و کره جنوبی داشته باشد. این هفتمین دوره بازیهای قهرمانی آسیا محسوب میشود. اولین دوره این مسابقات، در سال ۲۰۰۵ به میزبانی ویتنام برگزار شد که با قهرمانی ژاپن به پایان رسید. چین با چهار عنوان قهرمانی، پر افتخارترین تیم مسابقات قهرمانی آسیاست.

۳۶ دیدگاه دربارهٔ «شهر خبر معلولین. انتشار شانزده خبر در شمارگان چهل و سوم»

سلام محمد جان. مرسی.
باشه عکس جدید از بچه ی آرمان رو هم امروز واست میفرستم خخخ.
دیشب تا صبح همش ناله و بی قراری میکرد.
چون واکسن زده، دیشب یکم تب هم کرده بود و خلاصه تا صبح من و مامانش بیدار بودیم و همش پاشویش میکردیم.

سلام آقای سرمدی از مطالب خوبتون ممنون. میشه از آقای معینی خواهش کنید که ترتیبی بدن تا وقتی با ایران سپید تماس میگیریم صحبتهامون ضبط بشه. آخه خانمی که مسئول پاسخگویی به تماسها هستند مرتب میگن آروم بگو تا بنویسم. وقتی فقط تیتروار و خلاصه درخواست ما رو مینویسند روح کلام ما منتقل نمیشه. مخصوصا اگه حرف تازه داشته باشیم. گاهی پیشنهادها رو اگه آقای معینی از زبون خود مخاطب بشنوند بهتره. بهتره صدای مخاطب ضبط بشه و خانمی که مسئول پاسخگویی هست درباره موضوع با مخاطب با خیال راحت صحبت کنند و بعد در ساعت معینی از روز از تماسهای گرفته شده برای مسئولین ستونها یادداشت بردارند و به دستشون برسونند و اگه مسئول ستون خواست بتونه صحبت ضبط شده رو گوش بده تا با آگاهی کامل به موضوع رسیدگی کنه.

درود. بخاطر انتشار تمام قسمت های این مجموعه از شما تشکر میکنم.
جنین نابینا سقط نمیشود! این یکی از جالب ترین قوانین کشور عزیز ماست. بخاطر نداشتن کم ترین درک و فهم از مشکلات و محرومیت های قشر نابینا از قانون گذار های کشورم ممنونم. اگر روزی بدونم جنینم نابیناست بدون لحظه ای تردید و دو دلی سقطش خواهم کرد. حتی اگر بدونم بعد از این کار شدید ترین مجازات ها انتظارم رو میکشه.
همیشه از خوندن این مجموعه لذت میبرم و باز هم تشکر میکنم که زحمت میکشید و تنظیم و منتشرش میکنید. شاد باشید تا همیشه.

سلام فروغ خانوم.
نظرتون قابل احترامه.
ولی این فعلاً جزء قوانین کشور ما محسوب میشه و دلیلش هم اینه که اصولاً نابینایی رو جز معلولیت های بسیار شدید حساب نمیکنن.
نابینا رو فردی میدونن که اگه کمی امکانات در اختیارش قرار بگیره، میتونه همپای سایر مردم جامعه زندگی کنه و به همون اندازه یا شایدم بیشتر به کشورش خدمت کنه.
اینکه یک نابینا میتونه از افراد سالم جامعه مفیدتر باشه، نکته درستیه، هرچند نباید از مشکلات و رنج های احتمالی یک فرد با آسیب بینایی هم به راحتی گذشت.
انشا الله هر وقت ازدواج کردین، خدا یک فرزند سالم بهتون هدیه کنه.
شاد و سربلند باشید.

سلام امیر.
من همیشه مطالبی که چه از ایران سپید و چه از خبرگزاری های دیگه گذاشتی خوندم و اگر قابل دونسته باشی، تشکر کردم.
نمیدونم چه کسانی با ادبیات سخیفانه حرف زدن اما اگر استفاده های شخصی از روزنامه مانند خمیر کردن، یا گذاشتن در قفسه و یا بسته بندی کردن کار نادرستیست، بیشتر مردم ایران این کار را انجام میدهند.
به شرفم قسم میخورم که تحت تاثیر هیچ کسی کامنت ندادم و نگرانی شخصی خودم باعث شد نظراتم را بیان کنم.
حرفی که من زدم این بوده که روزنامه زیر نظر دولت نباشه.
چرا این را گفتم؟
بخاطر تغییر دولتها.
بخاطر همین جمله ی خودت که عینا کپی میکنم.”
به گذشته های دور کاری ندارم، اما در همین سه سال اخیر، آیا شده در خصوص موضوع یا موضوعاتی از ایران سپید درخواست پیگیری کنید اما همکارانم ترتیب اثر نداده باشن؟”
امیر تو که از خودمونی و خدا را شاهد میگیرم که سلیم النفس هستی.
چهار سال پیش که گذشته های دور نمیشه. منظور دولت قبلیست که مستقیم هم بهش اشاره نکردی و به گذشته ی دور حواله کردی.
من خودم به روحانی رای دادم چون اعتقادم بر اینه که بهتر از گزینه های دیگر بود اما یک سوال.
اگر چهار سال بعد خدایی ناکرده دولتی مشابه دولت قبلی بیاد سر کار، امیر میتونه تضمین کنه که هیچ نگرانی نخواهد بود؟
در این صورت من حرفم را پس میگیرم و میگم کامنت هایم پاک شوند.
تخریب اشخاص کار غلطیست. نادیده گرفتن زحمات افراد اشتباهه.
من میگم اگر جای اصلاح هست، تخریب معنا نداره اما اما خودت بهتر از من میدونی که با عوض شدن دولت، دیدگاه ها هم به شدت تغییر میکنه.
بخاطر همین گفتم من نمیتونم انتظار اصلاح داشته باشم.
فرض کنیم ۸ سال اصلاح شد، ممکنِ ۸ سال دیگر باز خراب بشه.
از این رو منطق کامبیزی وقتی اینطوری تشخیص بده، میگه روزنامه تخریب بشه، ولی گروهی که خراب میکنه، بتونه بجاش چیز خوبی آباد کنه

سلام کامبیز جان. اولاً باید بگم روش و منش تو برای ما ثابت شدست و نیازی به قسم خوردن نیست.
در کل قبولت داریم عزیز.
اما در خصوص نقدی که داری، باید بگم اصولاً روزنامه ایران سپید سال ۷۵ توسط آقای فریدون وردی نژاد مدیر عامل وقت خبرگزاری ایرنا و مؤسسه مطبوعاتی ایران که شعارش روزنامه ایران برای همه ی مردم بود شکل گرفت.
اینکه امروز در عصر دیجیتال، خیلی از افراد دیگه بر خلاف پانزده بیست سال پیش دسترسی به اینترنت دارن و میطلبه مطالب عمومی ایران سپید کمتر بشه و بیشتر تمرکز روی اخبار اختصاصی باشه، نکته کاملاً درستیه.
اما باید به چند نکته توجه داشت.
یکی اینکه تو میگی ایران سپید زیر نظر دولت نباشه.
خب من میپرسم زیر نظر کجا باشه؟
همین خبرگزاری ایرنا و مؤسسه مطبوعاتی ایران که رسانه های رسمی دولت محسوب میشه و به نسبت کلی تبلیغات واسه روزنامه میگیره و به قول معروف باید دستش پر باشه، به شدت با محدودیت های مالی روبرو هستش و در همین سال های اخیر، تعداد زیادی از نیرو هاش رو تعدیل کرده.
به خاطر همین محدودیت ها، ایران سپید در سه چهار سال گذشته، نه تنها نیرویی رو جذب نکرده، بلکه یکی از نیرو های ثابتش رو هم از دست داده.
الان قرارداد تمام نیرو های ثابت و حق التحریر شش ماهه شده.
خب وقتی خود دولت اینجوری با مشکلات مالی روبرو هستش، کدوم نهاد خصوصی یا NGO ای رو میشناسی که حاضر باشه زیر بار هزینه های بالای انتشار روزنامه بره.
نکته ی دیگه ای که باید بهش توجه بشه، اینه که هر چقدرم که دولت ها تغییر کنن، هر قدرم که جناح های مختلف سر کار بیان، نهایتاً موازع سیاسی مدیران مسئول روزنامه تغییر میکنه نه رویکرد کلی اونها نسبت به معلولین.
بر سر پیگیری حقوق معلولین، اونقدرا هم حساسیتی وجود نداره و خیلی فرق نمیکنه که چه جناحی سر کار باشه. مهم اینه که سکاندار روزنامه فرد کاربلدی باشه یا نه
سر همین بحث لایحه حمایت از حقوق معلولین که دولت خودش چندین ماده رو برای اجرا ابلاغ کرد و به مجلس نفرستاد، تندترین انتقاد ها علیه دولت توسط همین ایران سپید صورت گرفت.
نکته ی دیگه ای که باید بهش اشاره کنم، اینه که کامبیز جان، واقعیت اینه که ما از نظر آزادی رسانه ها و مطبوعات، در یک کشور غیر دموکراتیک زندگی میکنیم.
خط قرمز برای همه ی روزنامه ها وجود داره و همه ی اینها تا یه جایی بیشتر نمیتونن پیش برن.
حالا میخواد روزنامه کیهان، رسالت یا جوان باشه، میخواد روزنامه شرق، اعتماد یا آرمان باشه.
تفاوت عمدتاً بر سر رویکرد ها و نگرش های فکری اونهاست.
بنابر این حتی اگه نهادی هم پیدا بشه که خارج از انحصار دولت ایران سپید رو حمایت کنه، در اصل ماجرا خیلی توفیقی نمیکنه.
به نظرم ما با تجربه تر و کاربلد تر در حوزه کار مطبوعاتی از آقای معینی نداریم.
این رو بی تعارف میگم. ایشون بیش از سی ساله که داره در انواع و اقسام خبرگزاری ها و روزنامه های مختلف کشور قلم میزنه و در حوزه نابینایان کاملاً به قوانین تسلط داره و به قول معروف، به چم و خم کار در این حوزه واقفه.
به نظر من، مشکل جدی الان کمبود نیروی انسانیه. در حال حاضر در دفتر تحریریه چهار تا خبرنگار ثابت بیشتر نداریم و حتی اگه همین افراد به همراه نیرو های حق التحریر بیشتر تلاش کنن، از نظر تولید محتوای اختصاصی اگه مثلاً الان در نقطه چهل پنجاه باشیم، نهایتاً میرسیم به هفتاد.
واقعیت اینه که با توجه به پتانسیل نیروی انسانی فعلی، هرگز به صد نخواهیم رسید، مگر اینکه مؤسسه اجازه جذب نیرو های بیشتر به آقای معینی رو بده.
ممنون از نقدت.

سلام امیر. با سپاس. فقط راجع به خبر مقایسۀ صفحه خوانها، در مورد جاز من از جدیدترین ورژن جاز موجود یعنی ۱۸.۰.۲۹۴۵ به همراه ویندوز ۱۰ build 1703 استفاده می کنم مشکلات خاصی با جاز هست که در خبر اشاره نشده ولی من همیشه جدیدترین به روز رسانی های ویندوز رو با حضور جاز از مایکروسافت دریافت کردم، لطفا از منبع بخواه که توضیح بیشتری راجع به خبر بده. بازم ممنون

سلام جناب مصدق گرامی.
البته در خبر هم اشاره شده بیشترین مشکلات رو با ویندوز ۱۰ همین جاز داره.
اما به خاطر محدودیت صفحات ستون، به همه ی اونها اشاره نشده.
ممنون میشیم اگر شما هم نکاتی رو در این ارتباط میدونید با ما به اشتراک بذارین.

سلام به دوست خوب و کوشا و فهمیده خودم امیر tk بسیار بسیار زیاد با نوشته های اول پستت موافقم
ایراد بزرگ ما ایرانی ها و بخصوص کم بینا و نا بینا ها این هست که دوست داریم استارت نزده به سرعت صد برسیم
درست هست که خیلی زودتر از این ها خیلی از مسایل برای جامعیه ما باید مرتفع میشد و نشده
ولی دلیل نمی شود که افرادی رو که تو هر زمینه پیش قدم شدن و کاری رو در جهت پیش رفت جامعیه ما انجام میدن مورد انتقاد های منفی خودمان قرار بدیم هر خونه ای که ساخته شده اول یه زمین ول بوده و بعد با تلاش جمعی به خونه تبدیل شده پس جای این که کسی رو که می خواد بلند بشه کمک کنیم نه زمینش بزنیم

اخبار هایت رو خوندم بعضی از خبر ها جای امیدواری داشتن و بضی از خبر ها تلاش و موفقیت بود درشون
ولی واقعا دلگیر شدم از امید هانیه و هنانه که نا امید شد و همراهانشون که سَر خورده شدن از بی کفایتی بعضی از مدیران

ناراحتم که چرا اون جور که باید شرایط و حال قشر ما درک نمی شود توسط مَردم
البته یه دلیلش هم خوده ما و رفتار های عجیب بعضی از ماهاست که واقعا در خور ماها نیست و فعلا جای صحبتش هم اینجا نیستش
امیر جان از زحمتت بسیار سپاس گذارم رفیق

سلام شادمهر جان.
البته که انتقاد ولو شدید و کوبنده هیچ اشکالی نداره.
مشکل به نظر من حمایت های کورکورانه برخی ها هستش.
امیدوارم همه کسانی که تلاش میکنن شغلی رو برای خودشون دست و پا کنن، با سرنوشت افراد اشاره شده در گزارش روبرو نشن.
ممنون از محبتت.

درود بر تو عالی بود مثل همیشه
راستی یعنی تب بعد از واکسن آرمان این قدر بالا بود که پا شویش کردید؟! آخه آرتیمان و همین طور آرتین تبش با یه قاشق شربت استامینوفن و یا یه قاشق شربت بروفن کاملا کنترل می شد شایدم نخواستید بهش مواد شیمیایی بدید فقط یه نکته را بازم تکرار می کنم اگر می خوای بچه کمتر مریض بشه همیشه مواظب عرق کردنش باش همیشه پیشونی و دور گردنش را کنترل کنی البته در تمیز کردن بسیار دقت کن چون پوست بدنش خیلی حساس هست و به راحتی ممکن هست که آسیب ببینه خیلی آروم دست بکش و از دستمال های بسیار نرم استفاده کن آ راستی داشت یادم می رفت الآن که داریم وارد فصل گرما میشیم به شدت مواظب باشید قسمت های بدن که داخل پوشک هست دچار سوختگی نشه برای جلوگیری از این قضیه هم از پوماد مخصوص و پودر مخصوص استفاده کنید و حتما تاکید می کنم در انتخاب برند یا مارک این دو تا خیلی خیلی دقت کنید چون افرادی را دیدم که دقت نکردن و مشکلات جبران ناپذیری واسه بچه به وجود اومده
خلاصه ببخشید که همیشه با آگهی بازرگانی وارد پستت میشم خخخخخخخ

درود به پدر آرتیمان و آرتین عزیز و گرامی.
خیلی دوست نداریم تا جایی که امکان داره بهش دارو های شیمیایی بدیم.
بچه تا شش ماهگی بهتره فقط شیر بخوره.
تبش اونقدر بالا نبود و با پاشویه بدنش خنک میشد بعد که یکی دو ساعت میگذشت دوباره یکم بیشتر میشد.
الان بهتره خدا رو شکر.
در خصوص استفاده از پودر و پماد بچه و نوع خود پوشک هم از برند های خوب استفاده میکنیم تا نکاتی که شما گفتین به وجود نیاد.
خلاصه که هم من و هم مامانش حسابی حواسمون بهش هست.
از شما هم ممنونم که همیشه ما رو راهنمایی میکنید.
خدا گل پسراتون رو واستون حفظ کنه.

دیدگاهتان را بنویسید