خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

اولین پست من

سلام به تمام هم محله ای های عزیز. تولد شش ساله شدن گوشکن رو به همه تبریک میگم. من عضو جدید محله هستم و دوست داشتم صرفا جهت آشنایی بیشتر شما با خودم ی صحبت خودمونی داشته باشم. این روزا کار به خصوصی ندارم فقط منتظر نتیجه کنکور ارشد هستم و از این بابت تا حدودی نگرانم. چون این روزا زیاد وقت آزاد دارم سعی می کنم بیشتر برا کارایی که دوست دارم انجام بدم وقت بذارم مثلا بیشتر سراغ پیانو میرم تا بتونم اشکالاتم برطرف کنم. موضوع دیگه ای که این روزا خیلی براش خوشحالم این هست که من از سال ها پیش دوست داشتم نویسنده بشم ولی هر بار که شروع می کردم وسطش می موندم. بالاخره زمستون پارسال شروع کردم به نوشتن اولین رمانم به نام با هم می مانیم و چند هفته پیش تموم شد. الانم شروع کردم به نوشتن رمان خواهران خوب که یه جورایی جلد دوم رمان قبل محسوب میشه البته موضوعش هیچ ربطی به رمان اول نداره تنها سه سال از اون وقایع گذشته و زندگی همون شخصیتا ادامه پیدا می کنه ولی با مسایل جدید. هرچند از نظر محتوا زیاد پر مایه نیستن و تا حدودی ناشیانه نوشته شدن ولی امیدوارم بتونم بهتر از این بنویسم. خوب دیگه سرتون بیشتر از این درد نیارم خوشحال میشم نظر شما رو بدونم.

۳۶ دیدگاه دربارهٔ «اولین پست من»

سلام.
همیشه اولین ها حس خوبی رو به ما میده.
اولین روزی که پا به این دنیا میذاریم، اولین روز مدرسه، اولین پیتزایی که می خوریم و خیلی اولین های دیگه.
امیدوارم منم اولین کسی باشم که گوش کنی شدنتون رو تبریک گفته باشم.
همچنین ارشد هم خوب بوده باشه و اونی که میخواید بشه.
خیلی خوبه که شروع کردین به پرداختن به علاقه مندی هاتون.
نوشتن هم مثل بالا رفتن از سراشیبی می مونه.
اولش سخته ولی کم کم براتون آسون میشه.
منتظر نوشته های خوبتون هستیم.
موفق باشید.

درود بر شما.
اولین پستتان را تبریک میگم و ورودتان را به محله خوش آمد می گویم.
اینکه نویسندگی می کنید واقعا خوب هست و نویسندگی حس خوبی به آدم میده. امیدوارم در این مسیر و البته امتحان کنکور موفق باشید.
شاد باشید.

درود بر پریسای گرامی اونم از نوع ناسوتیش. حرفی نیست جز اینکه بخاطر همه چیز بت شادباش بگم بخاطر نویسنده شدنت، بخاطر به پایان رسیدن اولین رمانت، بخاطر ورودت به محله خودمون و آرزو میکنم که در ارشد هم پذیرفته بشی و خوشحالمون کنی. شاد باشی مهر دخت ایرانی آریایی.

سلام!
حضورتون در محله رو در ششمین سالگرد تولد محله تبریک میگم.
در پستی با نام «درنگ خودمونی (۲): در آستانه شش‌سالگی محله» که می‌تونید در اولین صفحه جدیدترین مطالب پیداش کنید، درباره یک کارگاه داستان‌نویسی از دوستان نظرخواهی کردم. خوشحال میشم شما هم که دستی به قلم دارید، ما رو همراهی کنید.

سلام.
امیدوارم تا وقتی من زنده هستم کتاب دوم رو هم تموم کنی بدی من بخونم.
ورودت به محله رو تبریک میگم.
محتوا بهتر میشه به شرطی که همیشه بنویسی و دست از نوشتن نکشی.
پیانو رو هم ادامه بده که کارت درسته.
دیگه چی بگم؟

درود بر شما و خوش اومدید پس رمانت کو؟ این جا چندین خوره کتاب و رمان داریم که می تونن توی بهتر شدن کار هات بهت کمک کنن فقط گفته باشم اگه رمانت را خوندم و انتقاد کردم ناراحت نشی هاآآآآ امیدوارم همیشه موفق و عاقبت به خیر باشی

سلام پریسا خانم .
ورودتون رو به جمع دوستان تبریک میگم .
امیدوارم در زندگی و تحصیلتون موفق باشید .
داستان نویسی رو من هم اینقدر دوست داشتم که اولینش رو به معلم کلاس پنجم دبستانم دادم و خیلی تشویقم کرد به ادامه .
اما متاسفانه همیشه نمیشه به علایقمون بطور یکپارچه تو زندگی برسیم . احساس خوبیه که هر چی تو مغزت هست رو میاری رو کاغذ و میتونی برای مدتی , در نقش قهرمان داستانت زندگی کنی و باهاش شاد , یا عمگین بشی .
اگه صلاح دونستی میتونی با دوستان به اشتراک بذاری , هر چند کار اول , همیشه کمی دلهره برانگیزه و اینو همه میدونند .
موفق و پیروز باشی

دُرود خانوم ناسوتی منم ورود شما رو به محله خوش اومد میگم و برا تون لحظات خوبی رو اینجا آرزو مندم و انشا الله که نوشته ها و رومان ها تون بدرخشه هر چه بیشتر و با همشهریم هم محسن غلامی به شدت موافقم هیچ چیز نمیتونه تداعی کننده ی لحظه ی اولین باشه حالا ورود به هر جایی برای مثال اگه صد سال از بودن من تو فضای مجازی بگذره هیچ چیز نمیتونه اون لحظات سال ۹۴ رو برگردونه این شامل چیز های دیگه هم میشه برای من تو محیط های دیگه! موفق باشید!

دیدگاهتان را بنویسید