«آدمهای این رمان در گورستانی در دیلمستان خوابیدهاند. امید دارم این کلمات خوابشان را آشفته نکرده باشد.»
یوسف علیخانی، نویسنده رمان «بیوهکشی» با این جمله دریچه جهانی را به روی خواننده میگشاید که در آن، مرگ و نیستی شانه به شانه حیات و هستی آدمیان را احاطه کردهاند. وقایع این رمان در بخشی از گیلان و چنانکه از ظواهر امر برمیآید، در اواخر دوران قاجار یا اوایل دوران پهلوی رخ میدهند. خوابیده خانم، دختر پیل آقا و ننه گل، دست رد به سینه اژدر، پسرخاله خود میزند. در همین گیرودار، حضرتقلی به همراه همسرش قشنگ خانم و هفت پسرش به روستای میلک، محل سکونت خانواده پیل آقا میآیند و چوپانی گلههای روستا را بر عهده میگیرند. بزرگ، پسر ارشد حضرتقلی، خوابیده خانم را خواستگاری میکند و ازدواج آنها برخلاف نظر ننهگل و البته با موافقت پیل آقا سر میگیرد. یکی دو سال بعد، خبر ناپدید شدن بزرگ در روستا میپیچد و زمانی که اهالی روستا برای کمک راهی اژدرچشمه، محل چرای گلهها میشوند، با کمال تعجب مشاهده میکنند که آب چشمه خونآلود شده است، اما اثری از بزرگ نیست.
این رمان به لحاظ فضای روایی بیشباهت به رمان «بلندیهای بادگیر» اثر امیلی برونته نیست. در اینجا نیز آمیزهای فراموشناشدنی از عشق و نفرت آدمی را به تکاپوی معنای زندگی میاندازد. انتخاب منطقه دیلمستان با جنگلهای تودرتو و کوههای سر به فلککشیده نیز با مضمون رمان سازگاری تام و تمام دارد، و ناخودآگاه خواننده را به یاد سریال «پس از باران» میاندازد.
سبک نگارش رمان نیز در نوع خود، اگر نگویی منحصر به فرد، لااقل کمنظیر است. تمامی نقل قولها به گویش اهالی گیلان است و همین مسئله بر جذابیت متن افزوده است. علاوه بر این، در سرتاسر کتاب میتوان رد پای امثال و فرهنگ عامه، باورها و خلقیات مردمان گیل را به خوبی مشاهده کرد. این رمان جذاب و خواندنی را نشر آموت در 302 صفحه روانه بازار کتاب کرده است. نسخه متنی کتاب در فروشگاه فیدیبو، و نسخه صوتی آن نیز از سایت گویا کتاب به سرپرستی جناب عباسی قابل دریافت است.
۲۱ دیدگاه دربارهٔ «معرفی یک کتاب: بیوه کشی، اثر یوسف علیخانی»
سلام!
آمدم به رسم ادب، از شما تشکر کنم.
سلام بر شما. متقابلا از شما کمال تشکر را دارم. موفق باشید.
سلاام سر بهترین فرصت میرم میگیرم میخونمش. میسی ازت
سلاااام. خییییلی قشنگه، سر بدترین فرصت هم تونستی برو بگیر بخونش. الااااادت.
سلام استاد
چند بار از روی کتاب رد شدم تو سایت گویا کتاب
ولی زیاد بهش توجه نکردم
الآن باید برم ببینم کجاست بَرش دارم
بخاطر این معرفی ازتون ممنونم
سلام رفیق. احوالت چطوره؟ ارادتمندیم شدیدا اکیدا. حتما بخونش که حسابی لذت می بری. از ما گفتن بود.
سلام جناب دکتر
اتفاقا این روزا دنبال یه کتابم که سرگرمم کنه حسابی
با این که بیشتر بریلخونم, اما اصلا حوصله شو ندارم این روزا پس حتما میرم این رمان رو میگیرم و میخونم تا چه پیش آید.
ارادت از نوع وافرش.
بَه بَه! رفیق خوشقلم خودم چطوره؟ خوبی؟ همه چی خوبه؟ ممنون که قابل دونستی. امیدوارم بخونی و لذت ببری. راستی هنوزم منو یاد اون رفیقم میندازیا. یادت نره.
سلام. یادش به خیر. دیده ام آقای علیخانی را. چند سال پیش. در غرفه انتشارات آموت در نمایشگاه کتابی در گیلان. باهم از هر دری سخنی گفتیم. صدایش و نوع بیانش را دوست داشتم. بعد از خداحافظی از پشت سر شنیدم که با آهنگ خاصی در صدایش گفت: پر از احساس خوب باشید.
من از میان همان جنگلهای تو در تو سر برآورده ام. روایت این داستان را نخوانده ام. گویا این هم مانند بسیاری از داستانهای سرزمین ما از شادیهای زودگذر می گوید و غمهای بی پایان.
به تازگی کتاب هزار خورشید تابان را خوانده ام و احساس میکنم برای خواندن چنین کتابی به فرصت بیشتری نیاز دارم. سال پیش هم با بادبادک باز و پرواز بر فراز آشیانه فاخته روزگار منقلبی داشتم.
بابت معرفی این کتاب سپاس فراوان.
سلام خدمت شما دوست گرامی. امیدوارم هر زمان که مساعد بود به سراغ این کتاب هم برید و ازش لذت ببرید. من که انصافا لذت بردم. شما هم که به قطع به واسطه آشناییتون با بستر جغرافیایی ماجرا لذتتون چندین برابر منه. باز هم یه دنیا ممنون که قابل دونستید.
سلام آقای صالحی
معلومه رمان قشنگی هست.
خب اهل خوندن رمان متنی که نیستم.
کتاب صوتی رو خیلی دوست دارم.عضو گویا کتاب نیستم اما کتابهای زیادی از اونجا معرفی میشه توسط دوستان انگار سایت پرباری هست.
موفق باشن بعدها میخونمش حتما.
از شما هم برای معرفی ممنونم یادم رفت اینو بنویسم.
سلام خدمت شما دوست گرامی. امیدوارم بتونید سر فرصت کتاب رو بخونید. قطعا لذت می برید. ممنونم از توجه و حضورتون.
سلام استاد عزیز خودم.
از معرفی چنین کتاب با ارزشی تشکر میکنیم.
باشد که از صالحین گردید
خب این یعنی نیستیم. فحش میدی به ظرافت ابریشم، به ضخامت کرباس، به وخامت سرطان!
سلام امید جان خوب هستی عزیز هم نوع
ممنونم از محبتت به ما که این کتاب پُر بار رو معرفی کردی
یه سوال امکانش نبود که لینک دانلود یا لینک پست های مربوطه رو بزارید ؟
سلام به تو دوست گرامی. خب امکانش بود اما به چند دلیل این کار رو نکردم. نکته اول اینکه می تونستم این کتاب رو توی قفسه آپلود کنم و لینک بدم، اما چون در جای دیگری کتاب ذخیره شده بود این کار رو اتلاف حجم سرورهای خودمون تشخیص دادم. نکته دوم اینکه می تونستم لینک رو از سایت گویا کتاب بگیرم و اینجا بذارم، اما هیچ تضمینی وجود نداره که لینک این سایت یا هر سایت دیگه ای تا بعدها هم ثابت بمونه و دیگرانی که بعدها این مطلب رو می بینن بتونن ازش استفاده بکنن. و نکته آخر اینکه لینک نمیدم تا هرکس واقعا طالب خوندن کتاب هست، یه ریزه واسه داشتنش به خودش زحمت بده. ممنون که قابل دونستی.
سلام مجدد به شما امید جان تمام دلایلت رو قبول دارم ولی
شما افراد تازه کار و نا بلد رو هم در نظر بگیر
به طوره مثال من اولین بار هستش که اسم این سایت رو هم میشنوم چون مدت زیادی نیست که وارد دنیای مجازی شدم و چند مدت قبلش هم با کامپیوتر آشنا شدم و تنها سایتی هم که عضو هستم این سایت هستش البته دوست دار یاد گیری هستم ولی باز هم در این سایت وب ویسام هم نه عضوم و نه میدونم چطوری باید ازش استفاده کنم و در کل نو آموز هستم که بخام با وجود معما های گرافیکی بدون کمک یه بینا از این جور صد ها بگذرم
به هر حال متشکرم از پاسخ گویت
سلام مجدد خدمت شما دوست گرامی. سایت گویا کتاب هیچ گونه معمای گرافیکی ندارد و جهت ورود تنها کافیست که معادله امنیتی را که یک جمع ساده ریاضیست حل کنید.
درود بر آقا امید عزیزم. خیلی خوب، جالب و جذاب معرفی کردی. من که این کتاب رو نخوندم ولی آشنایی باهاش منو به یاد کلیدر استاد دولت آبادی انداخت. عجب رمانی بود این کلیدر! به هر حال آفرین بر تو و دستت طلا.
سلام رفیق. حال و احوالت چطوره؟ روبراهی؟ خوشحالم که خوشت اومده. امیدوارم بخونی و حالشو ببری. ضمنا، یادت نره که همه چیز می تونه بدتر از اینی که هست باشه. چرا اینو نوشتم نمی دونم، ولی پاکش نمی کنم چون عادت ندارم حرفمو بخورم. دوستیمون برقرار.