خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

نکاتی پیرامون دفاع نابینایان از خودشون در درگیریهای فیزیکی

سااام علیکم خخخ.
چه طورید یا بهترید؟
خوب بودید بهتر شدید؟

خب راستش اتفاقی که برای مجتبی و حسین بلوردی تو دور همیمون افتاد و اون شب اون دزد نامرد خواسته بود جیباشون رو خالی کنه باعث شد که جرقه ی این پست تو ذهنم بخوره و به فکر انتشارش بیفتم.

کاملاً مشخص و واضحه که دعوا و کتککاری و درگیری فیزیکی به هر دلیلی درست نیست و محکومه. ولی مواقعی پیش میاد که ما مجبوریم برای دفاع از خودمون یا خانوادمون و حتی دفاع از جان و مالمون درگیر بشیم. این در حالیه که افراد بینا میتونن در این مواقع به اشکال مختلف از خودشون دفاع کنن. حتی خیلی از این برخوردها میتونه غریزی باشه که باعث میشه اون فرد ناخودآگاه دست به حرکات و روشهایی بزنه که اصلاً هیچ وقت ازشون استفاده نکرده. ولی در مورد ما نابیناها وضعیت فرق میکنه. قطعاً اگر یه نابینا با یه بینا درگیر بشه، اون فرد بینا به راحتی میتونه اون فرد نابینا رو بزنه. دلیلش هم اینه که اولاً به اون فرد نابینا خیلی آموزش داده نشده که باید چی کار کنه و دوماً حتی اگر هم بلد باشه، فرد بینا خیلی راحتتر میتونه تشخیص بده که باید ضربه رو کی، کجا و چه طوری وارد کنه. ولی با همه ی اینها، این دلیل نمیشه که ما منتظر کتک خوردن و له شدن بمونیم. حد اقلش اینه که تلاشمون رو برای دفاع از خودمون میکنیم و هرچی بلدیم رو انجام میدیم. من چندتا نکته رو که فکر میکنم به کارم میاد میگم و بقیش رو به شما میسپارم که توی کامنتها پستم رو کامل کنید:

1: در حین درگیری باید تا حد امکان فاصله رو با فرد مقابل کم کنید. طوری که نتونه از شما فاصله بگیره.

2: باید بتونید تا حد امکان تماستون رو با فرد مقابل از دست ندید. مثلاً اون رو محکم بگیرید یا مچ دستش رو بگیرید. چون اگر از شما جدا بشه میتونه بره عقب و یا به اطراف شما جا به جا بشه و از جهات مختلف با مشت و یا لگد یا حتی وسایل تیز به شما ضربه بزنه و باعث آسیب دیدن شما بشه.

3: در حین درگیری، سعی کنید ابتدا طرف مقابلتون رو مهار کنید تا این که بخواید حرکت تهاجمی انجام بدید. مثلاً میتونید اون رو به زمین بندازید یا دستهاش رو به پشتش ببرید و محکم نگه دارید.

4: به هیچ وجه از چاقو و امثال اون استفاده نکنید. چرا که شما نمیدونید با اون چاقو دارید به کدوم قسمت از بدن طرف مقابل ضربه میزنید و همین میتونه باعث اتفاقات جبران ناپذیری برای شما بشه.

5: از هل دادن طرف مقابل هم خودداری کنید. چرا که ممکنه سر و کله ی طرف مقابل شما به جایی برخورد کنه و باعث اتفاقات تلخی برای شما بشه.

6: اگر طرف مقابل به هر شکلی از شما فاصله گرفت و شما دیگه هیچ درکی از موقعیت مکانیش نداشتید، در سریعترین زمان ممکن خودتون رو به کنار نزدیکترین دیوار یا هر چیزی که بشه بهش تکیه کرد برسونید و بهش تکیه بدید. به این شکل شما امکان حمله از پشت سر رو از طرف مقابلتون گرفتید.

7: وقتی به جای مطمئنی تکیه دادید، سعی کنید با پرتاب دست و پا به اطرافتون، به فرد مقابل ضربه وارد کنید که بتونید موقعیتش رو درک کنید. حتی اگه ضربات شما به طرف مقابل برخورد هم نکنه، حد اقل میتونه مانع نزدیک شدن اون به شما و آسیب رسوندن به شما بشه.

8: به محض برخورد اولین ضربه ی شما، باید بتونید به سرعت مجدداً طرف مقابلتون رو مهار کنید و اون رو به هر شکلی که میتونید در اختیار بگیرید تا دوباره نتونه از شما فاصله بگیره.

9: بهترین حالت برای شما اینه که طرف مقابلتون رو به هر شکلی روی زمین بندازید. این حالت برای هر نابینا ایده آل هست و بیشترین کنترل رو روی فرد مقابل در این حالت میتونه داشته باشه.

10: در طول درگیری به هیچ وجه به سر و صورت فرد مقابل ضربات سنگین وارد نکنید. زدن سیلی مشکلی نیست ولی از زدن مشت به صورت طرف مقابل خودداری کنید. چون احتمالاً متوجه نیستید که ضربه رو کجا وارد میکنید و میتونه براتون دردسرساز بشه.

11: در صورتی که طرف درگیری شما بیش از یک نفر باشه، تنها راهی که دارید اینه که به کنار دیواری برید و به اون تکیه کنید و به روشهایی که گفتم از خودتون دفاع کنید. هرچند که شاید خیلی کاری از پیش نبرید. چرا که حتی بیناهاش هم در این شرایط شانس زیادی ندارن چه برسه به ما نابیناها.

12: اگر دوره های دفاع شخصی یا ورزشهای رزمی رو گذروندید، به هیچ وجه در این مواقع از اونها استفاده نکنید. چرا که از نظر حقوقی این کار جرم هست و در صورت اثبات اون میتونه دردسر خیلی بزرگی براتون ایجاد کنه.

13: نکته ی آخر این که، در حین درگیری سعی کنید با داد و فریاد طلب کمک کنید یا بخواید که کسی با پلیس تماس بگیره. این هم باعث میشه طرف مقابل شرایط روحیش به هم بریزه، هم این که به هر حال این درگیری دائمی نیست و اگر بعد از لحظاتی تموم بشه و از هم جدا بشید، ممکنه طرف مقابل شما بعد از رفتن شما، غافلگیرتون کنه و مثلاً از پشت به شما ضربه بزنه یا بهتون حمله کنه. بهتره که تا اطمینان کامل از این که خطری شما رو تهدید نمیکنه صحنه ی درگیری رو ترک نکنید.

این نکته رو هم اضافه کنم که خانمها فکر نکنن این پست فقط به آقایون مربوطه. شاید شما هم روزی مجبور به دفاع از خودتون بشید. پس این نکات رو بخونید و بهشون توجه کنید و اگر نکته ای به ذهنتون میرسه که میتونه مختص خانمها در این زمینه باشه بیایید در بخش کامنتها با ما به اشتراک بذارید.

خب دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه. به جان خودم من بزن بهادر نیستماااااا خخخ. هیچ کدوم از اینهایی که گفتم رو هم تا حالا استفاده نکردم. البته تو بچگی چرا ولی از زمانی که یه بزرگسال محسوب میشم هیچ وقت دعوای فیزیکی نداشتم. تأکید میکنم که صرف برخورد فیزیکی خوب نیست مگر زمانی که مجبور به دفاع از خودمون باشیم. پس بیایید توی کامنتها به هم کمک کنیم که هرچه بیشتر و درستتر امنیت خودمون رو تأمین کنیم.

منتظر کامنتهای اکشنتون هستم خخخ.

مواظب خودتون و خوبیهاتون باشید.
بدرود.

۱۱۴ دیدگاه دربارهٔ «نکاتی پیرامون دفاع نابینایان از خودشون در درگیریهای فیزیکی»

سلام وقتی راهنمایی بودم خیلی درگیری داشتم و حتی شده با یه پسر بیست و چند ساله دعوا کنم ولی یه سالی میشه که درگیری آنچنانی نداشتم.
یه نکته .
اگه طرف مقابل مچ شما رو گرفت سعی کنید با همون دستاتون بدنشو تکون بدین یا قلقلک بیارین تا مچتون رو ول کنه.
خخخخ

سلام. اتفاقاً جالب میشه. منتها چون معلوم نیست کی کجا میزنه، احتمالاً بعدش دو سه تا جنایزه میفته رو دستمون خخخ. البته دعواهای نابینایی خیلی خشن نیست چون معمولاً شبیه کشتی میشه.
ممنون از لطفتون.
پیروز باشید.

سلام استاد رزمی کار.
خب من در درگیری خودم هفت هشت مورد از توصیه هاتو رعایت کردم
خخخخخخ
ولی چون از این قضیه سالم و بدون هیچ آسیب فیزیکی و ضرر مالی اومدیم بیرون واسم هیجان برانگیز بود و واسه منو مجتبی تبدیل به یه خاطره جالب شد.
نکته جالبش این بود که طرف دست منو محکم گرفت بعد یواش در گوشم گفت: ببین اگه صدا بدی تیکه تیکت میکنم!
دستشو برد طرف جیبم که گوشی منو مجتبی رو در بیاره آخه سر کوچه مجتبی گوشی خودشو داد به من که واسش نگه دارم
یعنی تو جیبم دوتا گوشی بود که اگه میبرد خیلی خوش به حالش میشد!
همین که گفت صدا بدی تیکه تیکت میکنم آنچنان نعره ای کشیدم سرش که صداش تو خونه شهروز اینا رسید داداشهاش متوجه شدند البته تا اونا رسیدند من با مشت و لگد فراریش دادم!
خخخخخخ خخخخخخخ
البته حمله آخر رو مجتبی کرد مثل بز کوهی به سمتش دوید بهش حمله کرد که دیگه طرف بیخیال ماجرا شد!
خخخخخخخخخ
البته اون چیزی که موجب شد من تلاش بیشتری برای دفاع از خودم بکنم این بود که گوشی مجتبی تو جیبم بود و میدونستم اگه گوشی مجتبی رو بگیرن مجتبی اصفهانی سکته رو زده و کارمون به بیمارستان این چیزا میفته و چه بسا خونش بر گردن من میافتاد! البته تا وقتی که گوشیشو بهش دادم یه سکته اونم از نوع ناقص زد که به خیر گذشت!
جالب اینجا بود ما تا آخر برنامه هر وقت به هم میرسیدیم گلوی همو میگرفتیم و آروم در گوش هم میگفتیم صدات در بیاد تیکه تیکت میکنم! ولی چون قرار بود این ماجرا تو جمع مطرح نشه که خدایه نکرده کسی نگران بشه و دور همیمون تحت تاثیر این ماجرا قرار نگیره تهدید هامون هم یواشکی بود و خیلی خنده دار بود!
خخخخخخخ
و نکته آخر این که شهروز خان تو یکی از این نکاتی که گفتی رو نمیتونی عملیاتی کنی یعنی به کل استعدادشو نداری! خخخخخخخخخ
حالا هر کی گفت کدوم مورد هست که شهروز نمیتونه تو درگیری انجام بده جایزشو از خود شهروز دریافت کنه!
خخخخخخخخخخخ
خب ما رفتیم دیگه!

سلام شهروز
خخخخ
من تا حالا فقط یه بار دعوا کردم,اونم زدم دهنو دستشو خونی کردم!‏
خخخ
طرف اومد شوخی خرکی کرد,یعنی با سیم ضبط هی منو میزد,منم چند بار مثل آدم بهش گفتم نزن,نزن,اونم گوش نمیدادو هی میزد,منم دیگه با مشتو لغد به خدمتش رسیدم!‏
این اتفاق دقیقا تو شهید محبی افتاد!‏
تازه جالبش اینه که طرفی که من زدمش کیکبکسینگ کار بود!حالا فکر نکنین که میخوام بگم نتونست کاری کنه,چرا اگه میخواست دهنم صاف بود,ولی خودش نخواست,منم سوعه استفاده کردم!تازه بعدش هم همه جا پخش کردم که فلانی هیچی بلد نیستو این حرفا!‏
خخخخ,این ماجرا رو گفتم که تو حساب کار دستت بیاد,کاری نکن که یه طوری بزنمت که به کلاغ بگی قناری!‏

اوه,کامنتم قاتی پاتی شد یکم!خخخ
ببخشید دیگه با گوشی نوشتم!‏
ولی جدی به نظر من آدم باید مراقب باشه که اصلا تو شرایط خطرناک قرار نگیره که نیاز باشه دعوا کنه و از خودش دفاع کنه
یعنی مثلا جاهایی که میدونه خطرناکه اصلا نره,شب تا جایی که میتونه بیرون نره یا اگر هم میخواد بره از جاهای شلوغ بره,ما باید خودمون رعایت کنیم تا کم اینطور اتفاقا بیفته,حالا اگه یه جایی هم افتاد دیگه چاره ای نیست,باید نکات این پستو عملی کنیم

البته دوستان,یه استاد کاراته داشتیم که میگفت,من با این همه سابقه ی کاراته,بعضی اوقات جرعت نمیکنم با بعضی ها در بیفتم!‏
مثلا میگفت وقتی میبینین یکی با هفت تیر جلوتون واییستاده,دیگه هر کار میخواد انجام بدینو هرچی میخواد بهش بدین
میگفت یه جاهایی شما باید از جون خودت حفاظت کنی,حالا میخواد به غیمت دادن کیفت باشه یا مبایلت,
یعنی میخوام بگم همه جا هم درگیری خوب نیست,بعضی اوقات تو همین درگیری حالا ممکنه یه سر برین قبلرستون!‏

سلام. من که استاد دعوا کردنم.
یه نکته خیلی مهمه.
وقتی دعوا کردی باید آرامش رو حفظ کنی و از ته دل بری توی ماجرا.
اگه ترسیدی و وحشت کردی باختی.
با زانو بری توی شکم یارو.
باید ضربات شوکه کننده بزنی توی صورت یا سینه اش.
یعنی سرعتی باشه تا یارو گیج بشه.
من اقتخار شرکت تیمی و فردی در دعوا های بسیاری را داشته ام

سلام!
ّی ّی ّی ّییَََََََََََََََََََََََ هّ هّ ّه ّه ّه ّه ّه ّه ّه ّه
حَملِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ!
یه شوکر تو این دستم و یه اشکاور تو اون یکی دست!
یه تیزی هم با دهنم گرفتم!
کی جرأت میکنه بیاد جلو؟
من زور دارم! زوووووووور!
به نظرم تو این تهران شلوغ با مردم عصبیش باید آدم یه جلیقه ضد گلوله بپوشه!

حالا از شوخی بگزریم، دو پیشنهاد راجع به چند نوع درگیری دارم که برای بینا ها هم کاربردیه.
یکی از بهترین راه ها اینه که اولاً دهن به دهن افراد وقتی که سر چیزی معتل میشیم یا موارد از این دست نشیم و ثانیاً اگر کسی حرف تحریک کننده ای بهمون گفت سکوت کنیم!
به امید روزی که همه ی ما با گارد و زره بریم تو خیابونا!

یکبار دو تا زورگیر که سوار موتور بودند جلوی ما رو گرفتند و چاقو هم داشتند و کوچه هم خلوت بود چون سرظهر بود با چاقو منو تهدید کرد و گفت از جات تکون نخور هر چی تو جیبات داری خالی کن منم مثل یه بچه خوب دستم رو کردم تو جیبم و گفتم همین ده هزار تومان رو دارم طرف گفت داری خالی میبندی بعد خودش جیبامو گشت فقط یه موبایل پیدا کرد البته موبایل من خیلی به درد نخور بودو بهم پسش داد و اون ده هزار تومانی هم پس داد و خب هیچی دیگه رفتند پی کارشون
این ماجرا تقریبا برای سه سال قبل است
اینم بگم اگر با زورگیری برخورد کردید که قصد دزدی از شمارو داشت اگر مثل من چیز به درد نخوری نداری باهاش درگیر نشید و مثل بچه خوب مالتون رو تقدیمش کنید اما اگر مال با ارزشی دارید مثلا یه موبایل ۳ میلیونی یا طلا خب اینجا قضیه دیگه فرق میکنه من خودم در چنینشرایطی فعلا قرار نگرفتم که مال زیاد داشته باشم وکسی قصد مال مرا داشته باشد واقعا نمیدونم باید چه برخوردی کرد

سلام. چه دزدای مهربونی بودن.
خب منم اگر خیلی چیز با ارزشی همراهم نباشه درگیر نمیشم. ولی به هر حال گاهی پیش میاد که همراهمون چیز با ارزشی داریم که از دست دادنش به جز خسارت مادی خسارت معنوی هم داره. به هر حال ممنون از حضورتون.
پیروز باشید.

سلام آخ جون از آخر اول شدم پس یه مدال جانانه تقدیمم کن که باهش بزنم تو سر هر آنکه نتوان مدال را در دستان من دید
راستی اگه شد با موجودات فرا طبیعی هم یه صحبتی داشته باش ببینیم اونا در چه حالن
خدایی حسابی دلم واسه پستات تنگیده بود دمت گرم
شاد باشی تا همیشه ی ایام

سلام
من اگه درگیری پیش بیاد اصلا برام مهم نیست که چه اتفاقی برای طرف پیش میاد
اگه چاقو داشته باشم بدون شک ازش استفاده می کنم
و حت الامکان تلاش می کنم به سر و صورتش با تمام قدرت ضربات سنگین وارد کنم
که دهنش ساف بشه

سلام بر شما دفاع از خود هم یک مبحث شرعی هست و هم قانونی
هر کس حق داره از خودش دفاع کنه
ولی این کم پیش میاد که اتفاقاتی این چنینی رخ بده
در مورد بحث اتفاق آن شب که نمیدونم ماجرای این چی هست
باید گفت آدم باید خیلی مراقب باشه

هر چند دوستانمون تو ناجا و نیرو ی انتظامی امنیت نسبی را به شهر ها آوردن
و این اتفاقات کم پیش میاد
خیلی با این سارقان برخورد شده
و نسبتا میشه بگیم که وقوع جرم در ایران به حد اقل رسیده
ولی پیش میاد
من اگر دزدی بیاد سراغم به اون میگم هر چی خواستی ببر
حتی اگر تو خانه هم آمد کمک میکنم وسایل را بار ماشین کنه
باید سعی کنیم در اینطور مواقع از روش های دیپلماتیک یعنی مذاکره استفاده کنیم
بشینیم با طرف صحبت کنیم و کار را نگذاریم به درگیری بکشه
یا به توافق برسیم
مبلغی بدیم و کار را تمام کنیم
من ترجیح میدم با سارق بشینم مذاکره کنم
جوری که حقوق هر دو ی ما رعایت بشه
مذاکرهیی که برد برد باشه
اینطور نباشه ما هم درگیر بشیم از طرف کتک بخوریم
هم مالمون را ببرند
یعنی هم آب پیاز بخوریم هم چوب
بهترین راه را مذاکره و توافق با طرف مقابل میدونم

عقلانی نیست وقتی میدونیم تو درگیری از خودمون نمیتوانیم دفاع کنیم درگیر بشیم
بعد دزد ما را بزنه مالمون را هم ببره

اما اگر از راه مذاکره باشه دیگه حد اقلش آسیب جسمی نمیبینیم
تازه احساس شکست هم نمیکنیم
اعتماد به نفسمون هم کم نمیشه

درود. یک دنیا سپاس بخاطر این پست که با تمام وجود به مطالبش احتیاج داشتم. از زمانی که اون اتفاق که بعدا ازش تو خاطراتم می نویسم برای یکی از دوستای صمیمیم افتاد به این فکر افتادم که چطور می تونم از خودم دفاع کنم. حقیقتش احساس می کنم که بیشتر مطالب شما برای آقایون کار برد دارن. مثلا اگر من خانم قرار باشه یه جا با یک به اصتلاح مرد درگیر بشم به احتمال زیاد اون مرد به قدری از من قویتره که نخواهم تونست مچ دستش رو بگیرم و محکم نگه دارم. حالا که شما زحمت انتشار این پست رو کشیدید, از دوستان خواهش می کنم که توی کامنت ها در باره راه های دفاع ما خانم ها در مقابل مرد ها بیشتر بنویسن.
شاد, موفق و سلامت باشید.

سلام فروغ بدقول. بدقول چون خیلی وقته از ادامه ی خاطراتت خبری نیست. ولی در مورد خانمها فکر کنم همون قسمت آخر که کمک خواستن باشه عملی باشه. به خصوص که خانمها اصولاً جیغهای قوی دارن خخخ. یه کم از جیغهاتون رو به جای زدن سر همسر و پدر مادر بیچارتون سر دزد و مردم بزنید تا کارتون راه بیفته.
مرسی از حضورت.
موفق باشی.

سلام
راستش من که تو دعوا واقعا کم میارم. چون هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی ضعیفم. ولی نکات خوبی رو متذکر شدید. در مورد ورزشهای رزمی هم، تا اونجا که اطلاع دارم، اتفاقا توصیه میشه دو جا رو هدف قرار ندند که یکیش شکم و دیگری هم صورته. به نظر میرسه یکی از هدفهای آموزش ورزش رزمی، دفاع کردن از خود باشه ولی قطعا باید از تکنیکها به درستی و در جای خودش استفاده بشه.
جناب ندیمی شکلک تعجب! آخه مگه میشه با دزدی که مسلح هست، مذاکره کرد؟ عجب! هستند شخص یا اشخاصی که حتی اگه باهاشون هم درگیر نشید هم مال رو میبرند و هم آسیب میرسونند. قبول دارم نیروهای امنیتی نهایت تلاش خودشونو میکنند که اینطور مشکلات به صفر برسه. ولی اینطور موارد هرچند کم، باز هم اتفاق می افته و خواهد افتاد.
بازم تشکر بابت نکات مفیدی که گوشزد کردید. امیدوارم هیچ وقت برای هیچ کدوم از ما انجامش لازم نشه. ولی دونستنش لازمه. خودم که نفهمیدم چی گفتم خخخخ. یکی این خط آخری رو واسه خودم ترجمه کنه خخخخخ. موفق باشید.

درود. خَخ مگه دلت درد میکنه بچه جون. فک کنم کتک میخوای ها.
ولی جدی خارج از شوخی, بهتره که این نکاتو عملی تمرین کرد با یه دشمن فرضی.
مثلاً تو اردو جای خوبی واس این کارا هست.
من میگم علاوه بر نکات نابینایی بهتره که نکات عمومی رو هم بیاموزیم.
یاد بگیریم ضربه بزنیم به جا های حساس طرف.
مثلاً با پشت بازو بزنیم تو دل طرف.
ایجوری تعادلشو از دست میده و پرت میشه رو زمین.
بعدشم تا مطمئن نشدیم واقعاً خطری تهدیدمون نمیکنه, بهتره که طرفو ولش نکنیم. وگرنه دیگه نابود میشیم خَخ.
میگم حالا اینا رو میگی, یه وقت با خودت فک کردی ممکنه پریسیما با لِنگ کفش بزنه تو سرت که مغزت بیاد تو دهانت خَخ.
به هر حال از ما گفتن بود.
مرسی. مطلب مفیدی بود, ولی جا واسه تکمیل شدن داره و اینکه باید این موضوعاتو یه نابینا به عنوان مهارت حد اقلی یاد بگیره و به صورت عملی تمرین کنه.
ارادت.

سلام
! چند نکته از دفاع شخصی:
۱: وقتی مچ دست شما گرو بود دست خود را بچرخاید و بیرون بکشید و مچ دست طرف مقابل را گرفته او را به راست یا چپ متمایل کنید و با دست دیگر خود به زیر عصب بازوی فرد زده تا پرتاب شود.
البته, یاد شما باشه که باید مچ خودتون رو جوری از دست طرف در بیارید که سرعت عمل داشته باشید و مخالف اون سمت بکشید بیرون.
۲: رگهای عصبی گرفتن رگهای عصب فرد باعث میشه طرف عاجز بشه.
۳: اگر از پشت شما رو گرفت به سرعت بر روی سِکِن (همون قسمتی که میگن باهاش مشت بزنید) با سِکِنهای خودتون محکم بکشید تا یک شک عصبی بهش دست بده و رها کنه شما رو.
۴: اگر رو به روی شما بود فاصله رو باهاش کم کنید دستش رو به پشت بیارید و بلندش کنید و به یک سمتی پرتابش کنید.

البته توجه کنید که با زور خودش باید این اتفاق بیفته.
این کار توصیه نمیشه چون خطرناکه به شدت اما اگر به باز بودن فضای اطرافتون مطمئن هستید این کار رو انجام بدید.
۵: یکی از رگهای عصب که البته باید مواظب قطع شدنش باشید در دست طرف و متصل شده به کف دست هست که امتداد رگههای عصبی دست هست. ساتوری و محکم البته نه خیلی با ضرب اول دست طرف رو قفل کنید و بعد به صورت ساتوری با دست آزاد به این رگ ضربه بزنید.
البته این راه هم خطرناکه مراقب باشید.
۶ یکی دیگه از راهها فشار به رگهای عصبی گردن طرف هست که ممکن هست بیهوش بشه. پس توضیح نمیدم ولی یک رگ در گردن هست که اگر بهش فشار بیاری طرف بیهوش میشه.
۷ طرف تو رو یعنی یک دستت رو با دو تا دست گرفته که قفلت کنه. خیلی سریع پنجه میندازی توی پنجه ی قفل شدت که البته در حالی که اون فقط مچت رو قفل کرده باشه ها!
ولی پنجه رو ضرب دری و مخالف دستای طرف میندازی یعنی مچت روی مچ طرف قرار میگیره و حالا یک فشار ساده شما رو آزاد میکنه. محکم بکوب تخت سینش با کف گرگی بچگیاش یادش میاد پدر سوخته.
فعلا تا بعد

سلام نفس کشاااااااااا! خخخخخخخ!
من زیاد آدم دعوایی نیستم خخخخ! ولی ی پیشنهاد خخخخ! ی شمشیر سامورایی به خودتون ببندید که هی بچرخهه بعد برید جلو بزنید ناکارش کنید خخخخ!
ولی جدی ی گاز اشک آور بشه گیر آورد خیلی خوبه توی این مواقع که بشه از خودمون دفعا کنیم. یا هم ی چاقو جم جور که مثل من که همیشه همراهتون باشه. منظورم چاقو کوچیک هست که در مواقع ضروری استفاده کرد نه چاقو بزرگ یا قمه!
خودم شاید ۴ ۵ باری بیشتر درگیر نشدم که هیچ کدومشم تنها نبودم و همیشه هم پیروز بودیم هاهاااا×!

بچه ها یک کار میگم بکنید شکر الکتریکی بگیرید
خیلی راحت و آسون دکمه را فشار میدی طرف بی حس میشه
شُُُکر برقی یادتون نره
هر چند من مجدد مذاکره و توافق کردن را ترجیح میدم
ولی خدا وکیلی بچه ها به نظرتون من و شما و پدر مادر ها و مدرسه ها و سیستم اقتصادی کشور
تو این جرم ها نقش ندارن

یعنی اون شخصی که سارق هست
اگر درست در مدرسه در محیط خانواده تربیت میشد دزدی نمیکرد
هر جرمی که اتفاق میافته
هزاران آدم تو گناهش شریکند

اون سرمایه داری که با پولش برای این جوانان شغل درست نمیکنه تو گناه شریکه
پدر و مادر طرف تو گناه طرف شریکند
من نظرم در مورد جرم این هست
یک جرم توسط یک نفر اتفاق نیافتاده
جرم توسط هزاران نفر رخ داده
ولی ما تو دنیا یک نفر را محاکمه میکنیم

کسی که جرم کرد باید اول بریم سراغ خانواده اش و محاکمه کنیم بعد بریم سراغ مدرسه اش
و بعد بریم سراغ سایرین
در آخر هم خودش را محاکمه کنیم
همه مسعول هستیم

این بحث دفاع هم پیش بیاد خود بچه ها بر اساس اون زرورتی که هست تصمیم لازم را میگیرند
یک وقت زرورت گذشتن هست
یک وقت زرورت درگیر شدن هست
اصلا این چیز هایی که میگید کاربرد نداره
وقتی برای طرف چنین اتفاقی رخ بده دیگه از اختیار خودش هم خارجه
شما فرض کن سارق چاقو داشت بلا فاصله اقدام کردی
با چاقو به شما آسیب میزنه دستت به هیچ جا بند نیست
چرا آمدید سراغ دفاع شخصی
به بچه ها راه پیشگیری را یاد بدید
بگید برای پیشگیری از سرقت چه کنند
بعد هم دزد هدفش بردن وسایل هست هیچ آسیبی به شما نمیزنه

سلام آقای حسینی خوشحالم دوباره اینجا هستید پست عالیی بود به نظر من که شما همهچی رو گفتید منم بچه که بودم یه کارایی میکردم! ولی الآن تقریباً به ۰ رسیده ولی باید به نظرم این فنون رو بلد باشی یه روزی به درد میخوره خیلی از پست ممنونم موفق باشید.

درود بر تو مطلب خوبی را انتخاب کردی
من اگر کسی توی خیابون به زن و بچم حمله کنه دیگه فکر نمی کنم سر اون طرف چی میاد در اولین فرصت ضربه مهلکی به زیر شکمش می کوبم می خواد بمیره می خواد ناقص بشه واسه من فرقی نداره بچه ها ببینید در موقع دعوا همه نکاتی که شهروز گفت واجب هست ولی یک فاکتور اگر رعایت نشه هیچ کدوم فایده نداره باید سرعت عمل داشته باشی در این مواقع باید به سرعت نور تصمیم بگیرید و اجرا کنید اگر همراه با خانواده دارید عبور می کنید و دزدی به شما حمله کنه اگر اون سارق بدونه که شما نابینا هستید این به نفع شما هست چون یه تصور عمومی درباره نابینا وجود داره و اون هم این هست که نابینا اصولا ناتوان هست و توانایی دفاع نداره شما از همین نادونی کمال استفاده را ببرید و ابتدا با فرق سر چنان به بینیش بکوبید که همون لحظه تمام اجدادش را ملاقات کنه و سپس واسه تموم کردن کار ضربه نسبتا محکمی به زیر شکمش بکوبید نکته بعدی این که اگر چند نفر همراه شما بودن دقت کنید که به جای طرف مقابل همراهان خودتون را کتک نزنید چون بار ها پیش اومده که فرد نابینا به جای کمک به خودشون یکی از دوستان خودشون را به قصد کشت زده و تا طرف اومده بگه که داری اشتباه می کنی کلی کتک خورده
نکته بعدی این که واسه این که در یک دعوا اول باید کتک خورت عالی باشه یعنی این طور نباشه که با ضربه اول که یارو به شما می زنه مثل ملات سیمان و ماسه پخش زمین بشید پس باید طاقت درد را هم داشته باشید و پیشبینی اون را هم بکنید
درباره ول کردن طرف کاملا حق با شهروز هست من خودم یه بار با یه نفر دعوام شد و چون از نظر من قضیه چندان جدی نبود و زورش هم به من نمی رسید ولش کردم اون هم در کمال نامردی یه سنگ از زمین برداشت چنان به ساق پام زد که تمام اجدادم را ملاقاتیدم یه بار هم با سنگ به سرم زدن بچه ها شما نمی دونید وقتی سنگ به سر می خوره چه دردی داره تازه علاوه بر درد و گیجی انگار یه ناقوس بزرگ توی سر شما به صدا درمیاد
خلاصه که تا جایی که امکان داره از دعوا کردن بپرهیزید

سلام یاران عزیز! این صادق کلا ساز مخالفه. خخخخ! عزیز من شما بدون راه داره که چاقوش بیفته. در ضمن مگه اینجا مملکت قانون نداره تمام خیابونا مجهز به دوربین هستند. بله یه زمانی هست که شما مجبوری بدی بره. ولی زمانی که طرف از تو ضعیفتر باشه نیازی به این کار نیست.
چند تا توصیه.
۱: از ۹ شب به بعد سعی کنید در جاهای خلوت عبور و مرور نکنید.
۲: برای گرفتن مجوز برای حمل دستگاه شُکِر و دریافت نامه از آگاهی و کلانتریهای نزدیک به خودتون اقدام کنید.۳ اگر گاز هم همراه شما باشه نیاز به مجوز نداره.
فعلا.

سلام
عرض کنم که دمت گرم برای توصیه ها
۳ توصیه که کردی بعضی از نکات را در خصوص پیشگیری گفت
۱ از ساعت نه شب به بعد نرید بیرون
تو شهر ما ساعت هشت شب دیگه خاموشی میزنن و ما زود میخوابیم
توصیه اولت را رعایت میکنم
۲ در خصوص حمل شکر هم به هر کسی مجوز نمیدن
اگر اینطوری باشه همه میرن مجوز میگیرند

مجوز به اشخاص حساس داده میشه مثلا طرف قازی هست به اون مجوز میدن
یا طرف دامدار هست برای حفاظت از اموالش میره مجوز میگیره
اینی که به هر کس بدن اصلا ممکن نیست
بعد به نابینا هم اصلا و به هیچ عنوان نمیدن
اگر هم به نوعی از بندر بانه و جاهای دیگه بخواهی بخری
بلا فاصله گرفتن شش تا دو سال زندانی داره
که به تشخیص قازی اعمال میشه

گفتید اگر طرف از ما ضعیفتر باشه میشه باهاش درگیر شد چطور تشخیص میدی
آیا تشخیصش برای شما ممکنه

دوستی گفت کشور قانون داره ما هم منکر نمیشیم که کشور قانون داره
و انصافا دستگاه غضا با اینطور اتفاقات برخورد میکنه
ولی بحث من این هست
مراقب اموالت باش دیگران را دزد نکن
پیشگیری کنید از سرقت ها
پیشگیری بهترین توصیه هست
واقعا بعضی وقت ها من تعجب میکنم چون ماها اصل را رها کردیم به فرعیات چسبیدیم
اون شخص چون بینایی داره قطعا بهتر از خودش دفاع میکنه
بعد هم موارد استثنا پیش میاد که نیاز به دفاع هست که اون هم خیلی کم هست و شاید برای کسی پیش هم نیاد

عزیزم صادق جان! شما به علت نابینا بودن و نقص عضو قادر به دریافت مجوز فقط به شرط دفاع هستی!
۲ یادت نره که شما مشکلی اگر داشته باشی به تشخیص نیازی نیست. همیشه قرار نیست که تشخیص باشه. شما همون مذاکره کنی برات بهتره بابا جان.
فعلا.

سلااااام شهروزی.
بگو ببینم گنده لات محلتون کیه؟ آاااااای نفس کش.
به جون خودم تو دعوا تا طرف رو لت و پارش نکنم بی خیال نمیشم. یعنی چی این ضربه رو نزن اون یکی رو نزن خخخخخخخخخخخخ. من خودم از همه جور ضربه ای استفاده می کنم یعنی تا دهن طرف رو حسابی صافش نکنم بی خیال نمیشم خخخخخخخخخخ.
جاهایی مثل کنار فک، بالای شکم و قفسه سینه رو پیشنهاد می کنم ضربه بزنین که طرف حسااااابی ازتون حساب می بره خخخخخخخخخخ
در کل هر کی خواست اینا رو یاد بگیره بیاد پیش خودم عملی هم بهش یاد میدم. یعنی یه حالی میده که نگوووووو.
مرسی بابت پستت و بازم از این پستا بزار که شدید پایه ام خخخخخخ.
شاد باشی عزیزم.
ارادت

خب تا جناب مستبدالملک نیومده و فحش نداده و بعد هم کامنت ها رو نبسته و نگفته با اونی که فکر می کنه نیست، کامنتم رو می نویسم میرم. به نظرم دفاع شخصی برای آحاد شهروندان جامعه واجبه. تکبیر! اما کسانی مثل ما که دچار ناتوانی جسمی هستیم بهتره به هیچ وجه آغازکننده دعوا نباشیم. اما مواقعی پیش میاد که مجبور میشیم از خودمون و دیگران دفاع بکنیم. در این مواقع، کامنت های جناب بدویان و جناب میرزایی رو از همه و حتی از خود پست مفیدتر دیدم. البته شهروز لطف کرد موضوع رو پیش کشید و باعث شد این دو نفر هم کامنت های عالی خودشونو بذارن و واسه همینم ازش ممنونم. فروغ هم بهتره بره توی کامنت جناب میرزایی دنبال راهکار مقابله یه خانم با یه آقا بگرده. دیگه عرض و طولی ندارم. باقی بقایم، جانتان فدایم.

سلام دکتر. در کل نگاه کنیم کامنتهای این پست و امثال این پست که پستهای تجربی هستن از خود پست با ارزشتر هستن. من هدفم فقط طرح موضوع بود و خوشبختانه نتایج خوبی هم تو کامنتها به دست اومد و امیدوارم هرگز هیچ کدوم از ما در موقعیتی قرار نگیریم که بخوایم از این پست و کامنتهاش استفاده کنیم.
ممنون از حضورت. موفق باشی.

خب؟ دیگه؟ اینا از تجربیاتت بودن دیگه. درسته؟ چند هکتار بادمجون پای چشم ملت کاشتی و چند نفر رو بیمارستانی کردی تا به این تجربیات رسیدی؟ نترس. اینجا همه هم محلیتن به کسی چیزی نمیگن. آمار بده! خخخخخ
واقعا بحث دفاع شخصی برای نابینایان، جاش توی محله خالی بود و مقداری پرش کردی. توی مجلات خارجی خیلی راجع به این قضیه می نویسند و مانور میدن. حتی کلاس های آموزش دفاع شخصی به نابینایان رو به صورت تخصصی دارن اون طرف آب. ولیمن آخرش میگم چرا غربی؟ چرا استکبار؟ به نظرم که اگه ما اقتصاد مقاومتی رو به تولید ملی وصل کنیم، کار رو بدیم دست جوانان مملکت و تقصیر رو گردن مسئولین نندازیم، دفاع شخصی نیازی نیست و همه میتونیم با پرورش قارچ و شترمرغ و بلدرچین، به جای دفاع شخصی، به دفاع جمعی برسیم طوری که از کار ملت دفاع کنیم، از معیشت ملت، از عزت نفسی که ایرانی باید داشته باشه و سر جلوی کسی خم نکنه حتی اگه آمریکا باشه. من دفاع جمعی از کار و اقتصاد و مقاومت ملی برای تولید اشتغال و کار رو انجام بگیره. قراره باشیم های زیادی رو از بودنمون رسونده کنیم.
مدیونی اگه فکر کنی تازه از تیمارستان برگشتم!

سلام مجتبی. ببین قرصای این سری ایرانی هم نبود. حتی چینی هم نبود. مال ویتنامی فیلیپینی جاییه احتمالاً نترس من فکر نمیکنم از تیمارستان در رفتی. چون هیچ تیمارستانی پذیرشت نمیکنه خحخخخ.
لذت ببر از زندگی.

خخخخخ دمت گرم واقعا انتقاد خوبی بود
که من معتقدم خطابت بیشتر به نظرات من بود
از اعلام شفاف نظراتت متشکرم

اینی که من میگم کار را بدیم دست جوانان
تجربه ها ثابت کرده هر جا اینها آمدن تو صحنه حماسه خلق کردن مثل همین سایت گوش کن
این سایت دست جوانان هست
اگر سایت موفق بوده دلیلش آمدن جوانان تو صحنه بوده
ولی واقعا از این که نظراتت را شفاف گفتی متشکرم

اوه اوه اوووه! همسر ما رزمی کار بوده و ما خبر نداشتیم؟!
وجود همچین پستهایی تو سایت لازمه و خوشحالم که آغاز کننده ش تو هستی
راستی منم همون شب از ماجرا خبر داشتم فقط به خاطر نگران نشدن بچه ها چیزی نگفتم ولی انگار همه خبر داشتن و دم نمیزدن خخخ
ممنون از پست خوبت

آقا آقا سلااااام! استاد رحیمی یه سایتی زده یک سری سیدی در زمینه ی دفاع شخصی! سوال خانم فروغ در باره ی بانوان! و از این چیزا رو داره میفروشه. من یک طرحی پیشنهادی دارم که به دست مدیران با عشق محله انجام پذیر هست.
۱: با هم این سیدیها رو تهیه کنیم مناسبسازی کنیم و دست بچه ها بدیم.
۲: از استاد بخواهیم بیاد و تمامش رو به صورت صوت توضیح بده و کامل تشریح کنه.
چون این اگر کامل تشریح کنه و توضیح بده بهتره. اینها همه عصبها رو میشناسند و راحت میتوانند تشریح کنند.
باری به هر جهت میشه یک هزینه ای کرد که یک استاد دفاع شخصی که دان ۱ یا ۲ داره بیاد و امتحان کنیم چنین چیزی رو.
البته عملی بهتره.ولی بودش به از نبودشه وا!
حالا از ما گفتن بود بیایید این طرح رو کامل کنیم.
جدی هر کاری لازم باشه حاضرم انجام بدم تا حد اقل سالم باشیم و آسوده عبور و مرور کنیم.
راستی راستی از همه ممنونم.
مرسی!
فعلا

سلام خدمت شما جناب حسینی عزیز. میگم حقیقتش فکر نمیکردم برای نابینایان هم روشهایی برای دعوا باشه. البته خییییییییییییییلی دعوا کردم همین الآنشم با خودم درگیرم خخخخخخخخخخ. ولی خب به هر حال خییییییییییییییییلی مفید بود ممنوووووووووووووون!.

سلام آقا شهروزِ گل چند شبِ پیش خیرِ سرمون با خواهر زاده هام رفتیم پارکِ نزدیکه محله تا کمی قدم بزنیم ۵ دِیقه نگزشته بود که صدای جیق و دادِ چنتا دختر بلند شد ما هم برای بازدیدِ حادصه خودمون رو به محل رسوندیم چشمتون روزه بد نبینه عملن چنتا دختر خانومه خیلی محترم فنایِ کُشتی کج رو با محارتِ کامل رویِ هم اجرا میکردند رو سریها دیگه رو سر نبود خَخَخَ مانتوها رو تن نبود خَخَخَ چنان فحشهای مرد افکنی شنیدم که نزدیک بود خودم رو خراب کنم خلاصه دعواشون از رو سنگ فرشه پارک شروع شد و به وسطِ دریاچه پارک ختم شد جالبه که بیشتر از ۲۰۰ ۳۰۰ نفر مرد دوره این دختر خانومهای خیلی محترم جمع شده بودند و نهایطه لذت رو میبردند و اسلن دخالتی نمیکردند خلاصه اون شب چنان با اعصابه خراب به خونه برگشتم که تا صبح خابم نبرد هنوز هم دود از سرم بلند میشه خَخَخَ این بود انشای من

سلام وااایی چه پست بزن بزن بخور نخوری …… کلا من ترجیح می دم داد و فریاد کنم در این موارد یعنی والا می زنم هم خودم دردم میاد بیشتر از طرف خخخخخ ولی حتما باید این کلاس های دفاع شخصی رو برم گمانم …. راستی نکته شماره ده بچه ها خیییلی مهم هست مضافا اینکه دیه جراحات سر و صورت هم خیییلی زیاد هستش….
راستی چطور شده ماجرای دزد و آقای خادمی و بلوردی من نمی دونم ؟؟؟؟؟؟ پستش رو زدند محله آیا؟ نزدند بگید بزنند یا کلا شرح ماوقع بدید مرسی……
و در پایان امیدوارم که این ماجراها و حوادث حقیقتا برای هیچ کدوم از دوستان و هم نوعان ما پیش نیاد …..
بچه ها یه چیزی گاهی هم بهتر هست البته در بحث انتخاب بد و بدتر و اهم و مهم کردن که اگر دزدی وسایل ما رو خواست بهش بدیم و باهاش درگیر نشیم, فقط در چنین مواردی مثلا اگر کیف پولتون رو خواست پرت کنید به یه جای دور تر از خودتون مثلا داخل حیات خونه بقلی یا یه جای دور تر تا دزده بره سمت کیف و شما بتونید محل رو ترک کنید و درگیری اونم در شرایط نامساوی ندیدن ما و دیدن اون چندان به صلاح نیست

توی کامنتها خوندم آقای بی سایه پیشنهاد حمل شوکر رو داده بودند که بچه ها حملش غیر قانونی هست و اگر خواستید باید مجوز حمل بگیرید براش….
نمی دونم آیا به صرف نابینا بودن به آدم مجوز حمل شوکر یا اسپری فلفل میدند یا نه؟ که بعید می دونم ….
میگما ولی من برم برا خودم یه مجوز بگیرم شکلک اصفهانی بازی در اوردم نرفتم خخخخخ

دیدگاهتان را بنویسید