محضر محترم جناب آقای دکتر نحوینژاد معاونت محترم توانبخشی سازمان بهزیستی کل کشور
موضوع: ناشایست بودن پر کردن فرمهای توانبخشی به هر مناسبت
با سلام و احترام به آگاهی میرسانم که اینجانب «حسین موحدزاده» هستم که دو سال پیش برای مصاحبه از طرف سایت گوشکن خدمت رسیدم.
خوشبختانه با تدابیر و حسن نظر جنابعالی قرار بر این شده که نابینایان سهم بیشتری از خرید وسایل کمکتوانبخشی ببرند، به همین منظور حقیر 20-6-1396 به مرکز توانبخشی شهدای هفتم تیر اصفهان مراجعه کرده از مددکار خواستم که در صورت امکان یک عدد voice recorder
برایم تهیه گردد تا برای مصاحبه و تهیه گزارش وسیله مناسبی در اختیار داشته باشم.
مددکار محترم با استقبال از درخواستم خواست که به چند پرسش پاسخ دهم.
پرسشها شامل مواردی همچون وضعیت مسکن و شغل و توانمندیهای فردی و شخصی میشد: اینکه آیا قادر به انجام امور شخصی مثل نظافت رفت و آمد و لباس پوشیدن و اینکه آیا در ماههای اخیر مشکلی بوده که توانسته باشم حل کرده باشم و اینکه آیا رابطه ام با اعضای خانواده خوب هست یا خیر و اینکه آیا مشکلی با همسر و فرزندانم دارم یا خیر یا اینکه آیا فرزندان و همسرم شاغل هستند یا خیر! و بسیاری موارد دیگری که فعلا حافظهام یاری نمیکند!
و این در حالی است که ما قبلا این فرمها را به مناسبتهای دیگر پر کردهایم مثل تقاضا برای کارت معلولیت و…
حال پرسش من از حضرت عالی بعنوان مقامی آگاه و خوشفکر و متخصص در امور معلولین و توانبخشی این است که
آیا صحیح است که مرتب این پرسشها از فرد نابینا پرسیده شود!؟ آیا این پرسشها اعتماد بهنفس و عزتنفس نابینا را زیر سؤال نمیبرد!؟ آیا نمیشود یک بار این پرسشها را پرسید و در سیستم ذخیره کرد تا مددکار و مسؤولین به هنگام ضرورت، به سهولت و آسانی بتوانند به این اطلاعات مراجعه کنند!؟
آیا نباید فرمها با درخواست مددجو تناسب داشته باشد!؟ مثلا در این مورد پرسشهای مطروحه چه ارتباط و نسبتی با درخواست من برای یک دستگاه ضبط صدا دارد!؟ آیا این برخوردها و رفتارها مددجو را به ریاکاری و تظاهر و احیانا دروغگویی تشویق نمیکند!؟ آخر مددجو ممکن است گمان کند که اگر صادقانه به پرسشها پاسخ دهد درخواستش رد گردد لذا خود را هرچه بیشتر عاجز و ناتوان معرفی کند تا شاید به درخواستش جواب مثبت داده شود.
آیا بهتر نیست که سازمان برای هر درخواستی شرایطی بگذارد تا مددجو خود را با آنها مطابقت دهد و لازم نباشد به این پرسشهای عجیب و غریب پاسخ دهد!؟ مثلا بهتر نیست که یک کلام گفته شود که به مددجوی کارمند و حقوقبگیر هیچ وسیله و امکانی تعلق نمیگیرد!؟
با مطالبی که تقدیم شد از شما مقام محترم و آگاه تقاضا دارم در صورت امکان نسبت به تغییر وضعیت تحقیرکنندۀ موجود دستور رسیدگی و پیگیری صادر فرمایید.
با تشکر و سپاس
حسین موحدزاده از اصفهان
21-6-1396
۳۶ دیدگاه دربارهٔ «نامهای به معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی کشور»
سلام
تشکر بابت نامه ای که فرستادید، واقعا اعصاب من با این سوالا و کمیسیونشون خورد شده.
سلام بر عموی بزرگوار. راستش من اینجوری که شنیدم ظاهرا فعلا فقط در اصفهان این فرم های مسخره و مسخره تر از فرم ها سوالات هستند که از مددجوها پرسیده میشه. من خودم سال گذشته که برای تمدید کارت معلولیتم به همین مرکز هفت تیر مراجعه کردم با سوالاتی مواجه شدم که دلم میخواست فقط برم یه گوشه بشینم و به حال خودم زار بزنم واقعا مسخره کردن خودشون و ما رو با این فرم های عریض و طویلی که معلوم نیست از کجا اومده بعد از اون ماجرا از چندین نفر در شهرهای مختلف پرسیدم که آیا برای صدور کارت و یا تمدید کارت از شما سوالاتی پرسیدن مبنی بر اینکه مثلا خودت غذا میخوری خودت راه میری خودت میتونی از پله بالا بری خودت میتونی بشینی سرجات خودت میتونی از پله پایین بیای میتونی با آچار کار کنی میتونی برنج تمیز کنی کارهای شخصیت رو خودت انجام میدی و از این دست سوالات از شما هم می پرسند که همه خندشون گرفت و گفتند نه اینجا از این خبرها نیست و ظاهرا این فرم ها فقط در بهزیستی اصفهان پیدا میشه و بس اونم بخاطر اینکه بخوان هیچی به کسی تعلق نگیره واالله ما که هم بیکاریم و هیچ درآمدی هم نداریم بهمون هیچی تعلق نمیگیره دیگه به اونایی که کارمند هستند و درآمد دارند که حتما هیچی نمیدن. منم تصمیم داشتم یه نامه بنویسم به بهزیستی کل کشور و اوضاع بهزیستی اصفهان رو براشون تشریح کنم که برای صدور یه کارت معلولیت و یا تمدیدش چه کارهایی که نمیکنند و چه نظراتی که صادر نمیکنند ولی راستش نمیدونستم باید این نامه رو به کی و کجا بنویسم و بفرستم. چون کمیسیون پزشکی هم که رفتم یک سری مسائل دیگه با سوالات دیگه برام پیش اوردند آقای دکتری که بنظرم فقط اسما دکتر بودند از من پرسیدن بیناییت چقدره گفتم هیچی گفت مگه میشه هیچی نبینی اینجا باید ببینی !!! بعد از روی صندلی بلند شده میگه من ایستادم یا نشستم گفتم که ببخشید از روی صداتون مشخص میشه بهم میگه دیدی دروغ میگی که هیچی نمیبینی و دیدی که من ایستادم !!! بنظرتون با این افراد و این جامعه باید چه کرد من اینقدر از بابت این مسائل ناراحت شدم که دیگه بعد از کمیسیون پزشکی به بهزیستی نرفتم اینقدر ازشون متنفر هستم که فقط به قول آقای خادمی دلم میخواد پرونده ام رو آتیش بزنم به ما که هیچ امکاناتی تعلق نمیگیره اون چهار تا برگه هم تو بهزیستی نباشه روانمون آسوده تره به خداا . خخخ ببخشید که پر حرفی کردم با خوندن پست شما داغ دلم تازه شد خخخ
سلام من گمان میکنم که این پرسشها را برای این مکررن مترح میکنند تا به بهبود و ارتقاعِ حافظه فردِ مورد نظر کمک برسانند به هر حال ممکن است که آدمی نامِ پدر یا مادر و زن و بچه و غیره را فراموش کرده اینجاست که مددکارانِ با فهم و کمالاتِ بهزیستی چهار نعل واردِ عمل شده و شما را از جهل و نادانی و فراموشی خارج میکنند شما نیز دفعه بعد که به بهزیستی مراجعه کردید با فراخِ بال و خوشنودی به پیشوازِ عزیزانِ مدیر و دانشمندِ بهزیستی بروید امیدوارم شما را از گمراهی خارج کرده و به جاده یِ حقیقت باز گردانده باشم همواره سایهتان بر سر ما گناه کارانِ محله باشد
دوستان عزیزم من این نامه را از طریق تلگرام برای جناب دکتر نحوینژاد فرستادم که ایشان جواب پایین را مرقوم فرمودند.
سلام صحیح میفرمایید حق با شماست تذکر دادم
خب این از پاسخ جناب دکتر و امیدوارم که واقعا ترتیب اثر داده بشه حالام کامنتهای شما را برای دکتر میفرستم تا بیشتر در جریان قرار بگیرند از بیان درد دلهاتون هم هم ممنونم که لایق دانستید و هم متاسفم که چرا باید هر روز و بخاطر مسئله ای اعصاب و روانمون بهم بریزه و شخصیتمون زیر سؤال بره. سمانه بانو تشکر از حضورت سیمرغ گرامی و امیر جان از شما هم تشکر میکنم.
عموووو جون. بلدی کامنت بذاری آیا؟
با تلگرام بلدی کار کنی آیا؟
پست گذاشتن را میدونی آیا؟
درج عکس تو پست رو چی؟ میدونی آیا؟
ببین چون این یه مورد آخری رو نمیدونی, با درخواستت موافقت میشه و دستور میدم اقدام شود خَخ.
ولی خو یه سری اَ سؤالاشون ایقد هم بد نیست.
مثلاً اَ اونجایی که مشخصه تو کشور عزیزمون امنیت شغلی وجود نداره, واس همینم میپرسند شاغلی یا نه.
بالاخره سؤالات باید با وضعیت اجتماعی کشور ما مطابقت داشته باشه که داره تا حدودی.
تو که جامعه شناسی خودت باید بیشتر به این موارد دقت کنی.
پَ من شخصاً این نامه و انتقاداتو قبول ندارم و خواستار اصلاحشون هم نیستم.
چون تا زمانی که نگرشها و بینشها همین باشه, شاید تو فرم چیزی ننویسند. ولی تو دل اون مددکار سؤالات زیادی هست و باز هم تو یه جای دیه و به یه شکل دیه خودشو بروز میده.
اَ من گفتن: و اَ تو هم نشنیدن.
من این امیدواری کاذبو واس اصلاح امور نه قبول دارم و نه هم میتونم یه همچنین امیدواری داشته باشم.
باز هم دمت گرررم.
علی مرسی از حضورت کامیاب باشی.
بسیار عالی عمو.
قطعا آقای دکتر میدونن که این سؤالات غیر مرتبط نه الزامی داره و نه در شأن و منزلت معلولینه.
امیدوارم با تذکری که گفتن دادن، واقعا ترتیب اثر داده بشه.
درود بر امیر عزیزم واقعا منم امیدوارم که تغییری اساسی در این امور حاصل بشه هرچند که اگر مدیریت آگاهانه و علمی داشتیم اصلا نباید چنین اتفاقاتی پیش بیاد یعنی اونایی که میشینند این فرمها را تهیه میکنند خودشون نباید فکر این قضیه باشند یا معاونت توانبخشی نباید اشراف بر امور داشته باشه و از بروز اینگونه اختلالات جلوگیری کنه.
سلام عمو جون
کار تون خیلی عالی بوده
من فقط یه بار یکی از کارکنان بهزیستی شهرمون ازم پرسید یه کیلو آهن بیشتره یا یه کیلو پنبه
قبل از اینکه من جوابی بدم شدیدا مورد اعتراضه یکی دیگه از کار کنای بهزیستی واقع شد
خدا کنه که جواب بده
درود بر آقا ابراهیم گل. منم آرزو میکنم که جواب بده. پیروز باشی ابراهیم.
خَخ. دمت گرررم ابی. خداییش اَ خنده منفجر شدم خَخ.
ولی بالاخره نگفتی کدوم بیشتره خَخ.
اگه من بودم, میگفتم یه کیلو مددکار بیشتره.
خدا شاهده امیدوارم که جواب بده منم یک سالیه که کارت معلولیت جدیدم اومده اولا که نوع معلولیت را زده شنوایی رفتم برای تعویض هنوز نیومده وقتیم که بیاد تاریخ انقضاش تموم شده باید دوباره عوض کنم برای ویس ریکوردر شش ماهه درخاست دادم هنوز نیومده فاکتورای بیمارستانو مدتهاست بردم خبری نشده لبتابو شش ساله خریدم فاکتور دادم هنوز خبری نشده بازم بگم یا دل همتون پره اصفهان و شهرستانهاش بهزیستیش واقعا داغونن اصلا راضی نیستم
نسیم تشکر میکنم از حضورت به امید روزی که همه مشکلات شکلاتی اونم از نوع خوشمزه اش بشه.
سلام به عمو حسین عزیز. در بهزیستی شخر ما فقط دوبار این سوالات پرسیده شد و برای گرفتن وسایل دیگر زیاد سوال پیچ نمی کنند اما خواستم توصیه کنم که قید voice recorder بهزیستی را بزنی من و چند تا از بچه های دیگر از بهزیستی voice recorder گرفتیم با این که ظاهرا دارای امکانات جالبی مثل ضبط با کیفیت ضبط مکالمات تلفنی و میکروفون مستقل هم بود، با این حال برای من که بیشتر از دو ماه کار نکرد یعنی دیگر امکان تبادل فایل های ضبط شده را با کامپیوتر نداردبرای دو تا از دیگر بچه ها هم دیگر شارژ نمی شود. خلاصه ارزشش را ندارد که این همه برایش وقط صرف کنید. مارک دستگاه lander 74 بود. ضمنا شهر ما هم نوشهر است
درود بر جناب صالحی گرامی از اطلاعاتی که دادید صمیمانه تشکر میکنم به امید روزهای بهتر پیروز باشی عزیزم
سلام بر عمو حسین
پارسال رفتم برای کمسیون کارت معلولیت همه این سئوالات رو از منم پرسیدند بعدش کپی کارت ملی و شناسنامه همه رو دادم مددکار بعد چند ماه زنگ زده میگه کپی به من ندادی اگه داده بودی روی پرونده ات بود بعدش گفت مدارک کمسیونت نیست
فقط بلدند معلولین رو کله کنند
یک تلگرام هم بفرست برای دکتر صادقی ببین چی جوابت میده
با تشکر
۰۹۱۳ ۲۰۸ ۵۰۰۲
اسکایپ
a.mostajeran
ممنون علی جان لطف کردی از حضورت هم سپاسگزارم.
سلام این فرم ها کاملش ۱۵ برگ است که برا هر درخواست ریز و درشتی باید تکمیلش کنی. قبلا یه گزارش مددکاری دو صفحه ای بود سریع تکمیلش می کردن و می رفت حالا باید وضعیت خودت خوانوادت فامیلت دوستانت همسایگانت و احیانا بعدا گروه های مجازی رو هم پشت سرهم برا مددکار بدبخت بگی تا بنویسه. حالا فکرش رو بکنید تو روز بخواد برا ۲۰ نفر گزارش مددکاری ۱۵ برگی پر کنه…. تازه شهدای هفت تیر اصفهان شاید فعلا دولتی هست نمی دونم ولی موسسات دیگه پول این برگه ها رو هم از مددجو می گیرن…!!! مال ما که این طوره پول برگها رو هم می گیره…
عجب پس همه جا شب هست. امیدوارم روزی با تدبیر مسؤولین سازمان و بویژه معاونت توانبخشی این مشکلات لااقل به حداقل برسه. ممنون که آمدی و درد دل کردی پیروز باشی دوست خوبم.
سلام عمووووو خیلی خوبه که پیگیر هستید بلاخره باید صدای اعتراض به گوش مسئولین رسیده بشه . امیدوارم موفق باشید
درود بر اس۳۱۳ گرامی. منم از لطف شما صمیمانه سپاسگزارم. قطعا که باید پیگیر بود وگرنه هرگز مشکلی حل نخواهد شد. تشکر از حضور سبزت نازنین.
سلام ممنون از این نامه عمو حسین بزرگوار، بهزیستی استان خراسان شمالی که مارو مسخره کرده یا دم به دم ازمون خون میگیرن، یا با فرمهاشون اعصابمون رو خورد میکنن اگه بدونید چه کلاه برداری کردن در صورتی که مستمری ۱۵۰ هزار تومنه برای هر مددجویی اینا ۷۸ هزار تومن میدن به بچها به ما دانشجوها که میگن مستمری بهتون تعلق نمیگیره؛ تازه وقتی هم برای لوازم کمک آموزشی ازشون چیزی میخواییم سرمون داد میزنن. میگن ما از کجا براتون بیاریم و… اوضاع اینجا خیلی افتضاحه
درود ساناز گرامی. خیلی متاسفم که رفتار بهزیستی استانتون خاطرتون را آزرده کاش کسی به این مشکلات رسیدگی میکرد کاش تشکلها به مسؤولیت اصلی خود یعنی دفاع از شأن و شخصیت نابینا آگاه بودند و میتوانستند صدای بلند بچهها باشند. به هر حال ساناز و دیگر دوستان عزیز که از برخوردها و رفتارها ناراحت هستید سعی کنید دست بکار بشید با عالیترین مدیر بهزیستی در شهر و استانتون ارتباط برقرار کنید و مشکلات را گوشزد کنید و اگر نتیجه نداشت به بهزیستی کشور بنویسید و خواستار رسیدگی شوید خلاصه که باید گفت باید تلاش کرد و باید مظلومیتها را فریاد زد.
تشکر از حضورت ساناز گرامی.
درود بر عمو حسین گرامی
عمو نمیدونم چرا, اما من هنوز به جز یک عصا و یک ساعت گویا, از بهزیستی چیزی دریافت نکردم.
البته, بهزیستیی که توش پرونده دارم که سوسک مرده هم کف دست مددجو نمیذاره و کارت معلولیت من رو که باید ۹۳ صادر میشد, الآن بهم رسوندن. که البته با پیگیری از اداره کل بهزیستی, تاریخ ۹۶ خورد که یه ماه دیگه مجبور به تعویضش نشم
اما امیدوارم واقعا دکتر نحوینژاد تذکر داده باشن, و واقعا ترتیب اثر داده بشه, و واقعا شرایط از اینی که هست, بهتر بشه.
آهان یادم رفت بگم, اون عصا و ساعت و چندتا چیز دیگه رو هم حقیقتا از مجتمع بهزیستی خزانه که یه زمانی در مهد کودکش میرفتم و رئیس فعلیش, اون موقع مسئول مهد کودکش بود, گرفتم و اونجا هر چیز که بخواهم, به واسطه بند پ در اختیارم قرار میگیرد. خخخ
ارادت.
درود بر محمد خوش گفتار و خوش فکر خودمون. از حضورت سپاسگزارم دوست خوبم. متاسفانه مشکلات یکی دوتا نیست ولی ظاهرا تلاش و پیگیری هم برای رفع آنها وجود نداره. مرسی که آممدی قاسم کفیلی جان. پیروز باشی.
با سلام خدمت شما از آنجایی که این نامه را به معاونت بهزیستی نوشته اید میخواستم بدانم در مورد مستمری هم اطلاعاتی دارید راستش من شنیده ام قرار بر این شده که به مبلغ صد و نود و سه هزار تومان افزایش داشته باشد اما هنوز این اتفاق نیفتاده
با اجازه صاحب پست جواب میدم: دریا جان این صد و نود و سه هزار تومان که شما فرمودید: با احتساب همین یارانه چهل و پنج هزار و پانصد تومان برای هر نفر هستش. یعنی اینطور بگم که یارانه و مستمری بهزیستی رو یکجا حساب کردند و اینطور مطرح میکنند که ماهیانه به مددجویان یک صد و نود و سه هزار تومان پرداخت میشه که اصل مستمری همین صد و چهل و هشت هزار تومان هستش.
بهبه درود بر نازنین بانو سرکار خانم افتخار دادید شوما معمولا کم افتخار میدید. ممنون که پاسخ دریا را دادید. من اطلاع درست درمونی در این خصوص نداشتم. دریای گرامی از حضورت سپاسگزارم امیدوارم که روزی صاحب کاروبار بشی و دیگه نیازی به این پول تو جیبیهای اندک و ناقابل نداشته باشی.
سلام
امیدوارم به قولی که دادند عمل کرده و تذکرشون مؤثر باشه. چند ماه پیش که برای کاری رفتم، مددکار ازم پرسیدند که مجرد یا متأهل؟ هنوز د مجرد رو نگفته بودم که فوری پشتش پرسیدند چند تا بچه داری؟ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خخخخخخ حالا واقعا چندتا بچه دااااری نازنین. کاش زودی زودی زودی اول پدر بچه بیاد بعدشم خود بچه. مرسی از حضورت بانو نازنین. راستی بانو را دیدیش سلام بش برسون بگو پستای عمو حسینم خیلی ام بد نیستاااا یه سری بزنی بد نیست خخخخخخ. پیروز باشی نازنین گرامی.
عمو حالا که این بحث باز شده میخوام موارد دیگه ای که برام پیش اومده رو هم بهش اشاره کنم من سال ۸۶ در بهزیستی اصفهان پرونده تشکیل دادم که نوع معلولیت هم برام شدید تشخیص داده شد چون ارتباطی با دوستان نابینا نداشتم و اصلا با سازمان بهزیستی آشنا نبودم نمیدونستم که چه خدماتی به معلولین داده میشه بعد از یکی دو سال شنیدم که چون دانشجو هستی بهت ویس ریکوردر داده میشه وقتی به بهزیستی مراجعه کردم گفتن به شما تعلق نمیگیره یه نامه بهم دادن گفتند فعلا برید هر موقع موجود داشتیم باهاتون تماس میگیریم بعد از اون چندین بار به فراخور نیازی که به اون وسیله برای تحصیلم داشتم مراجعه کردم و هربار یه بهونه اوردند که به شما تعلق نمیگیره بعدها دیدم و شنیدم که حتی به یکسری افراد دو تا و سه تا دادن و یا به کسانی که اصلا نیاز نداشتند و یا سواد نداشتند هم این وسیله رو دادن که رفته بودن فروخته بودنشون به قیمت بیست هزار تومن ولی به من تعلق نمیگرفت چون بهش نیاز داشتم!!! مددکارم بهم گفت شما اگر ارشد قبول بشی بهزیستی بهت لبتاب میده که اونم هربار رفتم گفتند نه الکی بوده و به هیشکی لبتاب نمیدن و ندادن و اگر هم بخوان بدن به شما تعلق نمیگیره که دوباره بعدها شنیدم به کسانی دادن که نه اصلا دانشجو بودن و نه حتی دوره ارشد خونده بودند!!!برای موارد دیگه مثل مستمری هزینه ایاب ذهاب حتی عصا عینک و ساعت هم مراجعه کردم که هیچ کدوم بهم تعلق نمیگرفت نمیدونم واقعا چرا !!!یکبار هم نامه به ریاست جمهوری نوشتم و شرایط حاضر رو تشریح کردم که نامه رو برای پاسخگویی به بهزیستی پاس داده بودند بهزیستی هم بهم گفت که شما کمک هزینه تحصیلی و شهریه بهت داده شده و هیچ امکان دیگه ای بهت تعلق نباید بگیره بعدش هم ادعا کردند که مبالغی به حسابت واریز شده که وقتی پیگیری کردیم مشخص شد دو تا فیش به مبلغ ۳۶۰ هزار و ۲۰۰ هزار به دروغ روی پرونده ی من گذاشته شده که همونجا گفتند نه ببخشید اشتباه شده و فیش های واریزی بانک رو باطل کردند که روی پرونده ی من به دروغ گذاشته شده بود حالا اون پول ها رو به کی داده بودند خدا میدونه. پارسال هم که برای تمدید کارتم رفته بودم پرسیدم که آیا من هم باید حساب بانک رفاه باز کنم گفتند خیر شما مستمری نمیگیری لازم نداری فقط برای کسانیه که مستمری میگیرند درصورتی که من دیدم تمام دوستان شهرهای دیگه حساب بانک رفاه باز کردند. سال گذشته برادرم هم بخاطر مشکل بیناییش تو بهزیستی پرونده تشکیل داد بینایی سنجی که اول مراجعه کردیم برای من خیلی شدید و برای برادرم شدید اعلام کرد ولی کمیسیون پزشکی که رفتیم برای برادرم شدت معلولیت رو ضعیف و برای من متوسط اعلام کردند !!! یعنی من از اون موقعی که تو بهزیستی پرونده تشکیل دادم بیناییم بهتر شده خخخ خدا رو شکر تازه خنده دار تر از همه این بود که مددکاری که اون سوالات مسخره رو از من پرسید میگفت باید پاسخ سوالاتت مثل برادرت باشه وگرنه کمیسیون قبول نمیکنه و پرونده رو برمیگردونه!!!گفتم خانم آخه مگه میشه جواب ها یکی باشه من مشکلم از برادرم شدید تره میگفت نه این قانونه که باید دو نفر از یه خانواده مشکل شبیه به هم داشته باشند!!! و متاسفانه بنظرم مشکل مرکز شهدای هفت تیر اصفهان اینه که از دانشجویانی برای مددکاری استفاده میکنند که برای گذروندن دوره کاراموزی به این مرکز مراجعه میکنند و هر یکی دو ماه یه مددکار جدید بجای قبلی میاد و هیچ چیزی تو اون مرکز ثبات نداره و دانشجویان اصلا به شرایط و قوانین بهزیستی و معلولین آشنا نیستند و عملا هیچ کاری نمیکنند. یکبار هم برای دریافت شهریه به من گفتند که ما اول کارهای معلولین جسمی رو انجام میدیم و امسال بخاطر بودجه ی کم به شما نمیرسه و معلولین جسمی به شما نابینا الویت دارند ؟ میخواستم ببینم که این حقیقت داره یا نه؟ و ما برای احقاق حقمون باید به کجا مراجعه کنیم اوضاع بهزیستی که اینجوریه به ما هیچی تعلق نمیگیره پس باید به کجا مراجعه کرد من به بهزیستی استان و شهرستان هم مراجعه کردم با معاونت و مدیر کل هم صحبت کردم میگن مددکار شما باید نیازتون رو اعلام کنه یا اسم شما رو تو لیستی که هرماه ازشون گرفته میشه رد کنه ولی مددکار قبول نمیکنه و میگه این کار من نیست بهزیستی خودش انتخاب میکنه که به کی چی بده و دست ما نیست!!!! بازم عذر میخام اگر پرحرفی کردم
خَخ. خییییلییی جالبه. ایول به خودم که سالی یه بار هم بهزیستی نمیرم هَه.
فک کنم اگه بخوایم بنویسیم یه تومار گنده میشه که چه بلاهایی بهزیستی سرمون اورده.
یادش به خیر. چند سال پیش وقتی رفتم بهزیستی شهر خودمون واس ماشین پرکینز, مددکار بهم گفت تو چشت نمیبینه و ماشین نمیتونی سوار بشی.
من فقط میخندم همین. خداییش جوکای خوبی واسه مون ساختند اینا.
خخخخخ. خفه نشی! مُردَم از خنده! خخخخ خخخخ خخخ خخخخ خخخ خخخخ خخخخ خخخخ خخخخ خخخخ.
یه بنده خدایی پرسیده بود که کلاس زبان که می خوایید بذارید، سطح تافل هم دارید؟ جواب داده بودند بله هم تافل یاد میدیم هم ماشین پرکینز خخخ. دیگه خودتون قضاوت کنید من نوعی بی سوادم یا ……………؟
درود بر سمانه بانو. وااااای که چقدر دلت پره. عین کامنتت را برای دکتر نحوینژاد میفرستم باشد که مفید واقع گردد هرچند که بعید میدونم در خانه اگر کس است یک حرف بس است. تذکر شفاهی فایده نداره باید از طریق بخشنامه و دستورالعمل سعی در بهبود اوضاع و شرایط کنند. بازم سپاسگزارم که افتخار دادی به پست سر زدی و درد دل کردی سمانه. کاش این قدرت رو داشتم که بار غم و غصههای همه بچهها را یک جا بر دوش میگرفتم کاش همه گرفتاریهاشون و درد و رنجهاشون به من میرسید ولی اونا عوضش نفس راحت میکشیدند راحت میشدند سرحال و سرخوش میشدند از زندگی راضی و بهش امیدوار میشدند.
درود
خبرنگار محترم تشکر تشکر .
البته که این کاغذبازی در همه ادارات هستش و این مجتمع هم لابد به دلیل همکاری و تکمیل این فرم های مسخره توسط نابینایان در گذر زمان قانون لاینفک شده است و هرگز هم از شجره نامه نابینایان جدا نخواهد شد .یادم هست که خود شما نوشته بودید که از این همه منشور و مواد حقوق شهروندی دو تا و یا چند تا شامل معلولان نخواهد شد که الان من ماده سیزده این منشور را خدمت شما اعلام میکنم که جزء موارد قابل شمول شد برای معلولان .ورود به حریم خصوصی و شخصی افراد ممنوع است و بهتر از این را حتما شما می توانید با مراجعه به آن منشور مرور بفرمائید .بنا بر همین ماده حتی درخواست شما که برای یکبار این اطلاعات را ثبت کنند هم خارج از قانون و ورود به حریم شخصی افراد است .
در ضمن اصلا هم این مطلب درست نیست که چون شاغل و کارمند هستید پس هیچگونه خدماتی به شما تعلق نمی گیرد ! اصلا اصل این بهزیستی برای ارتقای توان معلولان شکل گرفته و باید از کمک های دولت و مردم این امکانات فراهم شده به کلیه معلولان ارائه شود نه اینکه از بودجه و کمک های مردم و دولت ابتدا به فکر تامین منابع حقوق کارمندان بهزیستی شود و بعد اگر باقی ماند به نام معلولان و به کام مسئولان باشد و تبعیض بیداد کند در این مجرا .
البته مراحل اشتباه و غلط هم زیاد به چشم می خورد .اینجانب به دلیل ناامنی شغلی و تهدیدهای مکرر از قبل دوستان مسند نشین و مسئول و غیر دوستان به این نتیجه رسیدم که حداقل کارت معلولیت بگیرم .مدارکم را تکمیل کردم و خبری نشد ؟ مسئولی را که خانم بود و در محل نمایندگی حاضر بود بمنظور رفع مشکل با او صحبت کردم که راهگشا بود و مدارک به سادگی به استان ارسال شد بعد از مدتی و بعد هم چند ماهی پیگیر بودم و با تعجب شنیدم که مدارک ارسالی تعدادی از معلولان ناقص بوده و باید بهزیستی آنها را اصلاح میکرده و چون کسی این موارد را اصلاح نکرده بایگانی شده است ؟ بهزیستی شهرستان هم گفت که مدارک اگر ناقص است باید تحویل ما می شده و حالا که نشده پس در مراحل انجام کار است .خلاصه اینکه هیچ کدام حاضر به انجام کار نبودند و مسئول محترم در استان هم جابجا شده بود و پاسخ نمی داد به هر زحمتی که بود با خودم کنار آمدم و با بازرسی صحبت کردم که به دلیل تند بودن و اشکال اداری گرفتن مدیر دفتر روز بعد تماس گرفت و خبر از آن داد که مدارک از بایگانی به سمت اداره شهرستان ارسال شده و پس از تکمیل اطلاعات و اصلاح آن در اسرع وقت این کارت صادر خواهد شد .وقتی که پرسیدم چهاصلاحی باید انجام شود گفت که بعضا جز اموات شده اند و باید خارج شوند و تازه فهمیدم که رئیس بهزیستی می گفت که چند سال طول می کشد تا کارت صادر شود یعنی چه ؟ بعد هم داداش عزیزم این کارت که برای این دنیا نیست و لابد برای ادامه طریقمان در آخرت مورد استفاده شاید واقع شود .
درود مجدد
به دلیل اینکه امکان داشت این موارد به اطلاع برسد ترجیح دادم مجزا باشد تا اشتباها ارسال نشود .
راستش برای کارت شناسائی کارمندی که نه بلکه نامش تک کارت بود در وزارت خانه اقدام کردیم که با ثبت سامانه ای همراه بود و موارد به تائید ثبت احوال و امور اداری می رسید و بانک عامل کارت بانکی با مشخصات متفاوت و درج اداره کل … و عکس کارمند اقدام به صدور تک کارت کرد که در بانک کارت بانکی و در وزارت کارت شناسائی بود ولی بانک صادرش کرده بود و برای تحویل آن فرم بانکی من پر نکردم ولی کارت صادر شده بود و باید فرم های حراستی راکه تعداد هشت صفحه بود را تکمیل میکردم تازه بگم که کارت بانکی تحویل حراست استان شده بود و او هم تحویل حراست شهرستان داده بود وخلاصه اینکه هنوز نتوانستم کارت را تحویل بگیرم و از طریق بانک مرکزی وارد شده ام و شکایت کرده ام و هنوز که چهار ماه گذشته هیچ اقدامی بانک مرکزی نکرده و همواره درخواستم به بانک عامل ارجاع شده است .وقتی که از مقام قبلی سوال کردم گفت این فرم ها الزامی نیستند اما به دلیل اینکه همکاران ما مجبور به تکمیل بوده اند و آن را تکمیل کرده اند حالا قانون شده است و می توانم در دادگاه کیفری اقامه دعوی نمایم به استناد ماده ۵۷۰ و همچنین به دلیل ممانعت از حق طبق ماده ۶۹۰ و همچنین به دلیل ارائه اطلاعات من به بانک توسط مسئولان و عدم نظارت حراست مواد ۱۹ الی ۲۳ حقوق شهروندی و ماده سیزده که مبنای آن قانون تشکیل وزارت اطلاعات سال ۶۰ است اما چه کنیم که فهم اداری و حراستی این قشر عظیم جامعه فنا شده است و حال بنگرید که نابینا و معلولان را با چه دیدگاهی نگاه می کنند .باید تحول را آغاز کرد .باید اعتراض ها منطقی و علنی شود .باید بدانند معلولان نابینا هم تفاوتی با سایر اقشار جامعه ندارند .باید .. باید .داداش خوبم بهترین کار را انجام دادی ممنونم از شما و از سایر دوستان که حمایت میکنند از این عمل شما .هر کدام به اندازه خودمان باید این موانع را برداریم .موفق باشید .