خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
کارگاه مثبت اندیشی رعد 8

موضوع: نا خواسته ها
****
سلام دوستان همراه و هم فکر. این قسمت 8 و ما ماه هاست که سعی میکنیم شاد و به دور از منفی ها و اخبار بد باشیم. ☺ با خودتون فکر کنید آیا چیزیو از دست دادید و ضرر کردید یا بالعکس؟
از اینکه توی بحثها و بگو مگوها و ناله و شکایت و غر زدنها شرکت نکردید دچار ورشکستی اقتصادی یا پایین اومدن پایگاه اجتماعی شدید یا نه ؟
بریم سر موضوع این هفته:
*****
نا خواسته یعنی چیزی که ما نمی خواهیم توی زندگیمون باشه ولی هست. نا خواسته ها خیلی زیادن. فقر، بی کاری، بیماری، تنهایی، نداشتن امکانات و هر چیز دیگه ای.
این جلسه می خوام طرز برخورد با نا خواسته ها رو براتون بگم.
******

خانم اِستر به نا خواسته میگه:وضوح از طریق تضاد. یعنی شما واضح میفهمید چه چیزهایی می خواهید. مثلاً تابستونه، هوا خیلی گرمه من کلافه ام و میفهمم ی جای خنک می خوام، یا من فقیرم متوجه میشم که ثروت می خوام.

با رسیدن به نا خواسته یا همون تضاد ما ناراحت میشیم. اما نباید در مرحله حس بد بمونیم. این تضاد باعث میشه ما به خواستمون فکر کنیم و بهش برسیم.

امکان نداره فردی در زندگی به تضادی بر خورد نکرده باشه.
تضاد باعث رشد و پیشرفت میشه.حل کردن مشکلات باعث میشه که ما بخواهیم حرکت کنیم. تضادها روشن میکنن ما چی می خواهیم.
*******

حالا بریم با هم تمرین کنیم وقتی به ی تضاد رسیدیم چه کار کنیم:

گوشی همراهم مشکل داره و اذیت میکنه. پس این تضاد و نا خواسته باعث میشه که موشک خواسته من پرتاب بشه به کائنات. خواسته من یک گوشی خوب که از قابلیتهاش لذت ببرم. اما ناخواسته فعلا روبه روی منه و اون گوشی خراب. اگه توی این وضعیت بمونیم و مداوم غُر بزنیم :”این دیگه چه گوشی مزخرفیه؟ اه حالمو بد کرده. چقدر اعصاب خورد کنه” مرده شور این گوشی و این شانس و …. . اینجا مداوم داریم به نا خواسته و تضاد فکر می کنیم. و ارتعاش منفی میدیم و به خواستمون که ی گوشی خوب و درست و حسابی نمیرسیم.
با هم ی راهیو بریم و کارایی انجام بدیم که به خواستمون برسیم.

هر چند که خیلی سخته ولی هر وقت هر ناخواسته ای اذیت کرد هی از خواسته ای که می خواهید بگید. من فلان گوشیو می خوام. گوشیه ایکس که فلان کارآییو داره. مرتب توی ذهنتون به اون خواسته و خوبی هاش فکر کنید و حتی در مورد خوبی های اون خواسته با دیگران صحبت کنید. حس پشت کلامتون اگه خوب باشه باعث میشه به اون خواسته برسید. چون هم ارتعاش میشید با خواستتون.
اگه وقتی دارید از خواستتون صحبت میکنید در کلامتون شک و تردید هست دو علت داره: یا هنوز دارید به نا خواسته یا همون تضاد فکر می کنید یا به چه طور و چه جور رسیدن به خواستتون.

در این مثال رعد گوشی خراب داره، غر نمیزنه و مداوم توی ذهنش میگه فلان گوشی رو میخرم که خیلی توپه خخخخ ولی توی دلم میگم رعد خودتو گول نزن، اون گوشی قیمتش بالای ده تومنه. تو هم که پولی نداری خخخخ آخ آخ آفت و اشتباه.
بعد می خوام خودمو امیدوار کنم : فلان وامو میگیرم 5 میلیون. سه تومن هم پول جمع میکنم. شد 8 میلیون. کمی هم قرض میکنم یوووهو درست شد.

ای دل غافل که رعد باز به خواستش نخواهد رسید. چرا چون راه و چه از چه طریق رسیدن به آرزوشو مشخص کردن و این میزنه و همه چیو نابود میکنه.

اگر در موقع حرف زدن در مورد آرزوها شک و تردید دارید، آفت بزرگی به آرزوتون زدید. اصلاً و ابداً به چطور و چه جور شدن فک نکنید. اون راهو بسپرید دست خدا.

هیچ انسانی این چه جور شدنها رو تشخیص نمیده. کار شما فقط اینه که به خواستتون و چرا می خواهید فکر کنید. رعد باید به خصوصیات اون گوشی فکر کنه و بگه چرا می خوادش. و السلام.
******

پس تضاد باعث شد که ما بدونیم توی زندگی چی می خواییم. سریع از تضادها بگذرید و به خواسته فکر کنید.
حالا چه زمانی به خواستتون میرسید؟ باید بگم در بهترین زمان. کسی از زمانش خبر دار نیست ولی به حس خوبتون ادامه بدید تا زمانی که بهش برسید. یقیناً در بهترین زمان بهش میرسید و بعدها هم که بهش برسید تصدیق میکنید که خداوند زمانبندی دقیق و خوبی داره.

دست کائنات رو باز بذارید و زمان تعیین نکنید. ولی به شرطی که ایمان داشته باشید و حس منفی ندید و مدام نگید: پس کو؟ کجاس؟ پس کِی؟ بی قراری نکنید و منتظر اتفاقات خوب باشید. مثل کسی که از بانک بهش زنگ میزنن و میگن در قرعه کشی برنده شدی.یکماه دیگه بیا پولو بگیر. فرد خوشحاله چون درسته که پولو نداره ولی یقین داره که بهش میرسه. ما هم باید مثل برنده قرعه کشی وقتی به قوانین جذب ایمان داریم و به تمارین عمل میکنیم شاد و خوشحال باشیم و مطمئن باشیم به خواستمون میرسیم.

وقتی شاگرد آماده باشه استاد از راه میرسه. وقتی حستتون رو خوب کنید؛ اتفاقهای خوب کم کم از راه میرسه. طرز فکرتون رو تغییر بدید تا زندگیتون تغییر کنه. از تضادها عبور کنید و روی نا خواسته ها و مشکلاتش تمرکز و فوکوس نکنید.

سوره بقره آیه 9 میگه:در دلهایشان بیماری بود پس خداوند بر بیماری آنها افزود. به غم ها و بدبختی ها و منفی ها فکر نکنید که باعث افزایش اونها میشه.
تا وقتی که به نا خواسته و تضاد فکر میکنیم اونها بیشتر و بیشتر میشن ولی ای دل غافل که ما می خواهیم اونا محو بشن.
زمانی که در تضادی باید احساست خوب بشه که تضاد از زندگیت پاک بشه.
این قضیه هم عقلانی و منطقیه. مگه شما میگید من اول باید خوش اندام و لاغر شوم بعد رژیم بگیرمو برم باشگاه؟ مگه میگید باید اول مدرک لیسانسو بهم بِدن بعد برم دانشگاه؟
آیه قران داریم که میگه : خداوند سرنوشت هیچ قومیو تغییر نمیده تا خودشون تغییری ایجاد نکنند.
تا من خودمو تغییر ندهم هیچ تغییری در اوضاع زندگی من ایجاد نمیشه. اینکه در تضاد می مونیم و غر میزنیم مثل این میمونه که به یک دانه نگاه کنیم و بگیم تو چرا به یک درخت تبدیل نمیشی و میوه نمیدهی؟ باید در شرایط دانه تغییر ایجاد کرد و ما هم باید برای تبدیل شدنمون به یک انسان شادتر از وضعیت کنونی خارج بشیم.

بزرگی میگفت که حماقته اگه از شرایطمون ناراضی باشیم و باز مثل گذشته رفتار کنیم و انتظار تغییر داشته باشیم.
اندرو متیوس در کتاب آخرین راز شاد زیستن میگه: باید ترتیب کاشت و برداشتو رعایت کنیم. شما هیچ وقت نمی تونید به رئیستون بگید اول به من ترفیع و پاداش بده بعد من کارمند منظم و کوشایی میشم.
پس تلاش به اضافه شکیبایی= مساویست با ثمر. البته دقت داشته باشید که شکیبایی با تحمل فرق داره. در تحمل حس انسان بده ولی در شکیبایی یا صبر انسان راضیه و غُر نمیزنه و شاکی نیست. در صبر کردن تلاشی توام با خوشحالی همراه انسانه.

توجه به چیزی که دوست داریم و نگه داشتن حس خوب مساویست با موفقیت.
*****
تمرین این هفته:
1. هر وقت نا خواسته ای توی زندگیتون مشاهده کردید با خودتون بگید من چیو و به چه دلیلی دوست دارم؟.

۶۱ دیدگاه دربارهٔ «کارگاه مثبت اندیشی رعد 8»

سلام.☺
انتظار دارم اول بشم و با این انتظار کامنتم رو می نویسم.
بله تمرکز بر ناخواسته ها و در حقیقت متمرکز شدن بر مشکلات هیچ دردی رو دوا نمی کنه و ما زمانی می تونیم موفق بشیم که دنبال راه حل بگردیم نه این که هی بگیم چرا ال شده چرا بل شده!
این جوری فقط مشکل رو بزرگ تر می کنیم.
به هر دلیلی حالا فلان اتفاق بد برای ما افتاده وقتی هی روش تمرکز کنیم و انرژی منفی بفرستیم و غر بزنیم فقط و فقط گرفتاری هامون بیشتر میشن.
در مورد تمرین این هفته انتظار داشتم وقتی نوشتید یک؛ دو و سه هم دنبالش باشند.☺☺

سلام بر آگاهی مثبت نگر.
در زمان مشکلاتت مثلا زمانی که میبینی زبان بلد نیستی فقط و فقط به خواسته ات تمرکز کن. مثلا بگو من می خوام زبون انگلیسیم فول باشه، چون می خوام به کمک اون مقاله های روز دنیا رو بخونم. و هر دلیلی که به خاطرش می خوای زبانو بلد باشی. فقط و فقط به این فکر کن به زبان مسلطی و داری اون کارایی که به خاطر دونستن زبان بلدی انجام میدی.
خلاصه باید شاد باشی و هی نگی ای خدا …. نگی لعنت به این وضعیت….
****
واقعیتش خواستم چند تمرین رو بگم که بعد گفتم ولش کن خخخخ مهم و مهم داشتن حس خوب و شاد بودنه

درود مهربان! شما از تغییر در جهت خواسته نوشتید و آیه های قرآنی رو بعنوان بیّنه بر نوشته تون استفاده فرمودید. من اگر بخوام ولی به امکانات تغییر خودم و دستیافت به خواسته ام فکر نکنم، چطور مالک خواسته ام خواهم شد؟ بعبارت دیگر، آیا تغییر بی اندیشیدن ممکن هست؟ از وقتی که گذاشتید و میگذارید سپاسگزارم! سربلند و دلخوش باشید!

سلام بر خانم نهانی خخخخ حدس میزنم خانم باشی. نمیدونم چرا.

نهانی عزیز چون ما مسلمونیم از اشعار و آیه های قران استفاده میکنم. و الا که هر دینی در کتاب و سخنان بزرگاشون مطالبی دارن که استفاده کنن. ی کتاب خوندم که برای بیشتر حرفها از انجیل و تورات گفته بود.
****
تغییر مسلما به اندیشیدن نیاز داره. باید افکارمونو مثبت کنیم و حسابی در اندیشه مون تغییر ایجاد کنیم.
بریم سر جواب به سئوالتون. ما وقتی افکارمون رو تغییر بدیم و شاد واقعی باشیم شرایطمون جوری تغییر میکنه که لازم نیست کار بدنی سختی داشته باشیم. شرایط ی جور رقم می خوره که با کوچکترین کاری به هدفمون میرسه.
مثلا خانومی ارتعاش خونه مرتب و جمع و جور کردن و خونه تکونی میده. اگر به جای غر زدن به وضعیت موجود فقط حسشو خوب کنه و خوشحال باشه که به زودی کارها انجام میشه، بی شک کائنات شرایطی براش فراهم میکنه که خونه و زندگیش بدون سختی تمیز و مرتب میشه. شاید کسانی بیان و کمکش کن. شاید هم ی کارگر خوب با قیمت خوب خونه این خانومو حسابی تمیز کنه.
پسری قصد ازدواج داره، دختر همسایه رو دوست داره. اگه نگه من فقط و فقط این دخترو می خوام و برای کائنات راه و چاه مشخص نکنه و فقط انرژی مثبت بفرسته که من دختری با فلان خصوصیات می خوام و دوست دارم خوشبخت بشم دست کائنات این شرایطو براش جور میکنه. شاید با اون دختر خوشبخت نشه و چندین صباح دیگه ی دختر دیگه بیاد توی زندگی اون پسر.
پس ببینید ما آدمها فقط در مدار حال زندگی میکنیم و نمیدونیم در آینده چیا ممکنه اتفاق بیفته.
****
من چند وقت پیش خونه ای خریده بودم که منتظر بودم به رهن بره که پولی که قرض کرده بودم پس بدم. اصلا نگفتم خدا کنه خونه به رهن بره بلکه گفتم من می خوام قرضمو پرداخت کنم. بدون اینکه ما خونه رو برای فروش بذاریم یکی از من خواست که خونه رو بهش بفروشم . به محض اینکه ی قیمت همین جوری گفتم قبول کرد. البته الان خونه از دستم رفت ولی دیگه مقروض نیستم و شک ندارم با سودی که کردم شرایط بهتری پیش رو دارم. ارتعاش میدم که بتونم با پولم سود کنم حالا هر جور که خدا خودش میدونه.

سلام عقاب بلند پرواز. دنیای Tm چیه؟
واقعیتش ذهن خودم خیلی دوست داره واقع بین باشه و کمی از اوضاع اقتصادی ناله و به دنیای سیاسی فحش بده خخخخخ
ولی سعی میکنم فکرمو تغییر بدم. خیلی از موارد هم شکست می خورم و از نو دوباره شروع میکنم.
لنایی خیلی خوب و مثبتیه

سلام بابایی. TM (Transcendental Meditation) یعنی چهارچوب‌های منطقی اندیشه رو پشت سر گذاشتن و وصل شدن به همون کائناتی که تو ازش حرف می‌زدی. در واقع پایه کارهایی چون یوگا و تمریناتی از این قبیله. در واقع تمرینهایی که تو میدی بیسش TM هستش. یعنی با تکنیکهای تی‌ام ما می‌تونیم افسار ذهن و اندیشه‌مونو در دست بگیریم، بعدشم به هر سمتی که خواستیم هدایتش کنیم. البته اینی که گفتم اصلا تخصصی نبود. یه بار یه مقاله از یه هندی راجع بهش خوندم. دنیاییست بس غریب. زنده باشی و برقرار. تا های.

عقابی خواهش میکنم توی این موارد حسسسسابی تحقیق کن و به ما هم یاد بده.
تو که زبانت خوبه خیلی راحت میتونی سخنرانی های کوین تورودو و استر رو بدون هیچ سختی گوش کنی و بفهمی. اون مقاله هندی هم پیگیرش شو.
من ذهنم بسیار درهم برهم و بیشتر گرایش به منفی داره خخخخ
ای کاش هر چه زودتر بتونم ذهنمو رام و مطیع کنم.
راستی سخنرانی های کوین تورودو اسمش آرزوی تو دستور توست. از توانایی که خداوند بهت داده استفاده ببر.
ممنون که توضیح دادی برامون

دیروز ظهر یه بازاریاب بهم زنگ زد و اینقد تند تند فک زد که من نفهمیدم چی میگه. فک کردم از همراه اول زنگ زده. دقیقا یک ماه پیش از همراه اول آخه باهام تماس گرفته بودند برا فور جی. روی اون ذهنیت منِ ساده م فک کردم اینم از همراه اوله. نام پدر و شماره شناسنامه و آدرس خونه رو پرسید و گف سیم کارت دائمی میفرسم در خونتون. من گمانم بر این شد که این خانم داره میگه سیم کارت اعتباریت رو برات دائمی میکنیم. و خلاصه گفتم باشه. بعدش گف پول رو هم همون درب منزل بده به اونیکه برات سیم کارتا میاره. گفتم چه پولی؟ گف هفتاد هزار تومن پول سیم کارتیه که الان سند به نامت زدم. و قط کرد. هاههاهاهاهاهاه
فهمیدی چی شد؟ بازاریابه با زرنگی یه سیم کارت کرد بارم کرد و منِ خر نفهمیدم چی به چیه. البته که قیمت خوبی داش میداد هفتاد تومن. ولی پروسه کارش یه جوری بود که من احساس حماقت شدید میکردم. از خودم بدم اومده بود که اینقد گلابی بازی در آوردم. اولش خیلی عصبانی بودم. بعدش گفتم خب جهنم سیم کارتا میاره مجبوری بخری دیگه. بعدش ولی گفتم باید حسم رو خوب کنم و مشکل رو به نحوی حل کنم. برداشتم زنگ زدم به شماره ای که بهم زنگ زده بود. اشغال بود. یکبار دوبار ده بار باز اشغال بود. پیامک دادم که من خط رو نمیخوام. بعد زنگ زدم آزاد بود و گفتم نمیخوام سیم کارتو گف باید جریمه بدی چون سند بنامت زدیم. جریمه چقدر؟ ۱۸۰ هزار تومن. خخخخخخخ. گفتم من حالیم نیس بالا برید پایین بیاید من این سیم کارتا نمیخوام. رعد جات خالی بود که چه دادی زدم سرش. اون روم اومده بود بالا. خخخخخخخخخ. قط کرد. باز زنگ زدم. باز گفتم نمیخوام. ولی میگف نه باید بخای و من میگفتم رفتارتون توهین آمیزه. خخخخ. و خلاصش که امروز در رو روی هیچ احدالناسی باز نکردم. گوشیمم خاموش کردم. خخخخخخ. مشکل حل شد. سیم کارت بزور قالبم نکردن. ولی بابت تلاشی که کردم برا حل مشکل از خودم خیلی راضی ام. هاهاهاهاهاه.
حسم رو خوب نگهمیدارم تا زندگیم قشنگ شه. هر روزش بشه خاطره و خنده.

سلام رهایی.
به نظر من تو هم باید بری و بازار یاب بشی. با این دادهایی که میزنی کسی جرات پس دادن خریدشو نداره ?
بازی فراوانیو انجام میدی؟ تاثیراتی داشته یا نه؟
حس و حالت خوبه؟
شاد و الکی خوش هستی یا نه؟

سلام بر تو رهگذر. کار نکویی کردی. اصلا به این سود‌جو‌ها رو نده. یه بار یکی‌شون بهم زنگ زد. گفتش شما یه سیم‌کارت برنده شدین. گفتم اگه جایزست بفرستین در خونه. وقتی پستچی آورد در خونه گفت باید ۸۰ هزار تومن بدی بعدشم امضا کنی. گفتم یه شاهیم نمیدم. اگه جایزست که تو هیچ کجای دنیا حتی مالیاتم نداره. گفت نمیشه. گفتم خود دانی. سیمکارت ارزونی خودت. گفتم به‌شون بگو: «با مام آره؟» من خودم هکرم. هاهاها. شما می‌خوای سر منو کلاه بذاری. یاروم دمشو گذاشت رو کولش رفت. تو هم لازم نبود اون قدر خودتو اذیت کنی. اگرم می‌آورد در خونت می‌گفتی من یه پاپاسی هم واسش نمیدم. اینا خیلی عوضین. یکی‌شون زنگ زده بود به یکی از شاگردای خیلی گل من. شاگردم دختر خیلی مهربون و ساده ایه. نامرد گفته بود شما به عنوان صاحب حساب نمونه انتخاب شدین و می‌خوایم بهت جایزه بدیم. بعدشم با تردستی عجیبی راضیش کرده بود که بره دم یه عابر بانک و اطلاعات کارتشو طبق دستور اون وارد کنه. خلاصه نامردا در لحظه ۶ میلیون از حسابش کش رفتن. تو حسابش ۱۱ ملیون پول بود. شانس آورد کارتشو سوزوند اون ۵ ملیونو نجات داد. خلاصه شاگردم بیچاره کارش به درمانگاه کشید. خلاصه اینا اون ور پدر سوختگین. شاگردم رفت کلانتری. می‌گفت: اونجا پلیسا می گفتن: «خدا می‌دونه اینا به کجاها وصلن که ما هم نمی‌تونیم اصل کاریاشونو گیر بندازیم. فقط بعضی خورده پاها‌شون گیر ما میفتن.» خلاصه که باید هوای کارو داشت. زنده باشی و برقرار.

سلام رعد جونم.خب قطعا ک با مثبت اندیشی هیچی از دس ندادیم و کلا لذت می برم از زندگی.راستش ی وقتایی همش تو ذهنم میاد پس کی ب تمام خواسته ها میرسم اما خب ناخواسته ی آنچنانی هم فعلا تو زندگین نیست.ی وقتایی بود اما حالا نیست.اصن من نمیدونم چرا انقد کلا کلا عاشق زندگی هستم و حالمم خیلی ب ندرت بد میشه ک خخخ.تغییری ک سبک زندگیم کرده پیاده روی روزانه هست و این باعث شده روابطم با آدما بیشتر شه,آخه حالا یک تیم شدیم خخخ این پیاده روی عصرگاهی معجزه می کنه برام.خب اما من چی میخوام دقیقا؟ی گوشی باحال فعلا تا بعد دستور بعدیو ب جهان عرضه کنم ک ,مرسیییی رعد عزیز که رسالتت تو این روزا تزریق حس خوبه.شاد باشی و تندرست و شاکر.

پیاده روی که عالی. خوب میدونم که فایلهای کوین تورودو رو گوش کردی و میدونی ورزش و تغذیه سالم و آشپزی و پیاده روی چه ارتعاشهای مثبتی برای آدم ایجاد میکنه.
کی به خواستت میرسی؟ اگه توی مسیر نشانه میبینی به خواسته هات نزدیکی.
نشانه شاید گفتگوی دو نفر در خیابان باشه و تو اتفاقی بشنوی. نشانه شاید تصویری و یا حرفی در رادیو باشه و تو ببینی یا بشنویبه حس خوبت ادامه بده ولی قول بده که وقتی به هر کدوم از خواسته هات رسیدی بیایی و بگی.
منم ی گوشی می خوام. پولش هم ندارم ولی شک ندارم که گوشی خودش داره به سمت من میاد خخخ جالبه که من نمیدونم چی می خوام؟ فقط بتونم راه به راه عکس بندازم و نگه بسه. آخه گوشی یکی از ابزار کارمه

هزاران درود.
کریمی علاوه بر تمرکز باید شاد و خوشحال و مثبت هم باشی. به خاطر همینه که من دارم از اول و پایه این کلاسهارو پیش میبرم.
راستی ابر سرور قیمتش چنده؟ اینترنت خونه ما خیر سرش دانلود نا محدوده ولی سرعتش روی اعصابه.
اینی که میگی از کجا و به چه قیمتی باید تهیه کرد؟
*****
کریمی ذهن تو خیلی منطقیه. باید کمی از منطقی بودن خارجش کنی خخخخ تمرین چی میشه رو انجام بده.
اگه ی سرور نامحدود و فوق العاده نصیبم بشه چی؟
و اگه های دیگه که به همین سرور مربوط میشه بگو و بنویس.البته اگه با بریل بنویسی بهتره. لوح و قلم داری؟ بریل بلدی آیا؟ اگه نداشتی توی کامپیوتر بنویس

سلام حسینی .
خیلی ها اعتقادی ندارند. مختاری که راهتو خودت انتخاب کنی.
ولی به نظرم این پستهای من چون مجانیه درش سود و منفعت شخصی وجود نداره.
آرامش بزرگترین سوده حسینی.
به نظرت آروم بودن در سختی ها کم موهبتیه؟
اما خیلی ها هم جذب مالی داشتن. ولی چون ما اول راهیم جذب مالیمون کوچیکه و همه اینها هم نشونه.
شاد و خوشحال باشی

خب رعد دانای مثبتی ,ب قول عمو کوین جون خخخ قانون جذب از همون اولش ک من نمیدونستمش هم برام کار میکرده,من ی زمانی حدود ۱۵ سال پیش ی کتاب نهج البلاغه خریدم و میخوندمش ک بعضی از مضامین و جملات تو ذهنم حک شدن از اون موقع.آدم ب هر خواسته ای که داره میرسه یا حداقل ب بخشی از اون میرسه.اون موقع ها دانشگاه رفتن تمام آرزوی من بود ,تلاش زیادی نمیکردم اما میخواستمش ,بماند طولانی میشه بگم چرا و چیا شد اما خب وقتی رسیدم باور کردم ک من همونی میشم ک اغلب تصورش میکنم,چهار سال با لذت تمام سپری شد.هر کاری رو دوست داشتمو تجربه کردم ,تدریس ترجمه تایپ کتاب خوندن و حالا دقیقا میدونم خواسته هام چیه و چیا رو نمیخوام.هر حسی رو تجربه کردم و حالا میدونم چیزی ک میخوام عشق ب زندگی و یگانه شدن با خداییه ک همیشه دستش تو دستامه.
جذبام:خونه مون تو این چند ماه ب دلیلی ک حتی تو تخیلمم نمی گنجید اون طوری شده ک من همیشه دوست داشتم,ب لحاظ بنایی و شکل ظاهر,توضیحش طولانیست پس بیخیال خخخ
کسی ک حالمو با گستاخیش و بچه بازیش مدتها بد کرده بود و حال من و خونوادم خوب نبود بابتش رو بخشیدم و حالا با هم خوبیم و حالا همه عالیه حالمون.
دوستی ک همیشه مشوقم بوده تو دانشگاه و تمایلی ب تماس با هیچکس نداشت و افسردگی شدید داشت ب قول خودش,بعد از هفت سال بهم پیام داده و میگه برام ی شعر انگلیسی بگو و … خیلی خوشحالیم هر دو
زانو دردم ب کلی از بین رفته
تازه شم دیروز تو ذهنم بود ب مامانم بگم برام پفک بخره ک یهو داداشم اومد تو گف آجی برات پفک خریدم ک خخخخ مدیونین اگه فک کنین این آخری بی اهمیت بودااااااا خیلی ارزش داشت خو من ک نگفته بودمش
کلا رعد جونم جدا از شوخی و بدون اغراق حس میکنم حالم هیچ فرقی با ثروتمندان دنیا نداره,من خونوادمو خونه مو سلامتیمو دوستامو فامیلای مثل فرشته مو و مهمتر از همه خداوندمو دارم ک همه شون ثروت من هستن و ذهن و فکری دارم ک حس خوشبختی رو همیشه تو وجودم زمزمه می کنه,من عاشق زندگی هستم و سپاسگزارم,همیشه سپاسگزارم.فدای همه ی محبتات عزیز دل???❤❤❤

این جمله ات که گفتی : بدون اغراق حس میکنم حالم هیچ فرقی با ثروتمندان دنیا نداره، رمز موفقیت تو خواهد بود. فقط سعی کن در این حال بمونی.
لنایی من وقتی میرم سر کار اتفاقهایی میفته که میره روی اعصابم.
حسم بد میشه و نمی تونم روی خواسته هام تمرکز کنم
کممممکم کن

امام رضا علیه السلام: به خداوند گمان نیک ببر زیرا خدای عز و جل میفرماید: من نزد گمان بنده مومن خویشم، اگر گمانش به من نیک باشد مطابق با همان با او رفتار کنم و اگر بد باشد مطابق با گمان بدش عمل کنم .
***
سلام رععععد. میگم نظرت درباره این حدیث چیه؟ چند روز پیش دیدمش یاد تو افتادم.
من همیشه به جنبه مثبت قضایا نگاه میکنم و تا حالا هر چی میخواستم بدست آوردم. فقط ۱ ساله تو محل کارم یکی هم اتاقم شده نمیدونم چه طور بپرونمش. خخخخ. خیلی رو اعصابه. خخخ.
مرسی از پستای قشنگت

سلام. خورشید تابان.. میگم نور خورشید در پاییز و زمستون دوست داشتنیه.
چه حدیث جالبی. این جمله ی مهر تایید درست و حسابی بر مثبت اندیشیه. البته تمام ادیان و فرقه ها این اصولو میدونن و ی عده ای که زرنگن ازش بهره میبرن. ترامپ یکس ازون افراده. اینا همشون دوره های مثبت نگریو کامل و درست آموختن و به کار میبرن.
*****
از همکار گفتیو حسابی خندیدم چون خودمم به این مشکل و نا خواسته مبتلا هستم. امون از وقتی که اون آدم ریا کار و مذهبی نما هم باشه و عملش خلاف گفتارش باشه خخخخ بی توجهی به کاراشون و رفتاراشون خیلی جواب میده. مورد بعدی اینه که وقتی اعصابمون خرابه از دستشون بیام پله پله حالمون رو خوب کنیم. مثلا ی خصوصیت خوب در رفتارشون پیدا کنیم. بعد ی پله بالاتر و مدام حس و حالمون رو بهتر کنیم

خورشید جونم معمولا وقتی ما عصبی و ناراحت هستیم و با هر ناخواسته ای روبه رو میشیم بهتره از خودمون سئوال کنیم و حالمونو ی پله بهتر کنیم. مثلا بگیم این همکار چه اخلاق های خوبی داره؟ من چه کاری باید انجام بدم که در این موقعیت به هم نریزم؟ آیا ۶ ماه دیگه یا ۶ سال دیگه این حرص خوردنها برام فایده ای داشته یا بهش میخندم؟
کلا با طرح پرسشها ذهنمون میره دنبال جواب و صد در صد اگه لج نکنیم جواب صحیحو برامون پیدا میکنه که دیگه ناراحت نمیشیم.
بیا از فردا دوتامون شروع کنیم به بهتر کردن حسمون ?

میگم بنظرت اگه یکی از ساعت ۸ تا ۲ بشینه کنارت هی چرتو پرت بگه و منم منم کنه وقتی برا خوب کردن حست میزاره؟ مخصوصا اگه تن صداشم بالا باشه. بعضی وقتا حس میکنم باید خفش کنم. خخخخ. این از اولین حس خوب خخخ

از نظر من تو باید اول اون همکار نامحترم یا نامحترمه را در ذهن خودت بکشی.
دوم به مقامات بالادستی بگی این موجود ناقابل یا ناقابله رو ازت دور کنند چون وجودش روان یک نبینک رو خراب کرده.
میتونی شماره اش رو به من بدی تا پدرشو دربیارم.
اگر خورشید بودی، یه ذره بهش نزدیک میشدی تا از گرمای وجودت آب میشد.

خورشیدکم دقیقا میفهمت و به قول جلال:دیگه حالی به آدم میمونه نه والا !
احوالی به آدم میمونه نه بلا !
ولی بیا از فردا تا شروع کرد به حرف زدن با خودت توی دلت زمزمه کن من ی همکار خوب می خوام. من دوست دارم همکارم کم حرف بزنه و هی توی دلت خصوصیات خوبی که دوست داری همکارت داشته باشه توی دلت زمزمه کن. باشد که خود به خود خفه شود خخخخخ

سلام رعد حسابی پیام رسون از شادی و خوشی
اینم عالی بود.
خدایی رعد باید اعتراف کنم که از وقتی همراه پستات شدم یه جورایی حس میکنم زیادی زندگی بهتر شده.
هرچند گاهی مثبت بودن از دستم در رفته و حسابی منفی شدم ولی از قبلتر ها خیلی بهترم
امیدوارم همیشه شاد باشی کمر دردت خوب شده باشه و بارون هم اونجا شروع شده باشه تا کمی هوا پاک بشه

سلام ابراهیم.
از همون اول که توی گوشکن دیدمت حس میکردم خیلی به آگاهی شباهت داری و چون آگاهیو از نزدیک دیدمش تو رو هم همون جور و همون شکل تصور میکنم. ههههه
الان میبینم که اون حس اولیه بی راه و اشتباه نبوده. دو تاتون ادبی و مثبتی
****
ابراهیم کمردردم بهتره الانم داره بارون میاد و بنا به هزاران دلیل دیگه شادم. راستی من خیلی مثبت بودنم زیر بار نا خواسته ها له میشه خخخ هی یادم میره و سریع به خودم میام. بعضی مواقع هم با اینکه یادم میاد ولی به حس منفی کار ندارم. ولی در کل نسبت به قبل بهترم. چون من آدمی بودم که با دیدن هر دانش آموز فقیر کلی به مدیران و …. فحش میدادم و حرص میخوردم خخخخ اما نتیجه چی شد؟ آیا وضعیت مملکت درست شد؟ آیا دانش آموزان فقیر وضعشون خوب شد؟
الان اما سعی میکنم انرژیمو فقط و فقط برای حل مشکل دانش آموز بذارم. باورم کن از در و دیوار بهم لباسهای نو و دست دوم ترو تمیز میرسه که بدم به دانش آموزان مدرسه. .

بازی فراوانی رو دفعه اول که سوختم جزغاله شدم. برگشتم از اول و الان روز بیست و ششم هستم باز. اینبار حواسمو جم کردم. ببین اونقد سرم شولوغه که گاهی غافل میشم از نشونه ها. ولی باز سعی میکنم حواسم باشه. همین که حالم خوبه و خوشبینم نسبت به خودم و آینده و امیدوارم خودش گمونم موفقیت خیلی بزرگیه.
تو ارتباطات و کنترل احساسات خیلی دارم خوب پیش میرم. با کسیکه بخاطرش تا همین یکماه پیش میخواستم از اصفهان برم که دیگه نبینمش. دیشب در یک فضای صلح آمیز و مهربون نیشستیم حرف زدیم. هنوزم دوسش ندارم ولی میتونم کنترل کنم نفرتم رو. این برام خیلی ارزشمنده.

ای پدربزرگ بوگو تو با کدوم یک از این شیاد‌ها قرارداد بستی!
خودت میدونی که من پستو نمیخونم.
جدا از شوخی یه چیزی میگم، خودت و بقیه دوستان قضاوت کنید.
بهتر نیست بجای دعوت کردن افراد به مثبت اندیشیدن و مدام تکرار این کلمه که مثبت باشیم و مثبت فکر کنیم بگیم ما مثبت هستیم؟
رعد در پستش از جملاتی استفاده میکنه که نقض اصل هدفش هست.

مثال: پس کسی که واقعا دوست داره زندگیش تغییر مثبت داشته باشه با من همراه بشه . و به حرفهام گوش کنه . و اگر در زندگیش اتفاق خوبی افتاد و زندگیش به سمت بهتر شدن رفت قول بده که بیاد بگه . و همین گفتن باعث
زایش خوبی در زندگیتون میشه .

این متن اولین پستِ و معنیش این میشه که مخاطب کسیست که مثبت اندیش نیست، باید به حرفهای من گوش بده تا خوب بشه و اتفاقات خوبی براش بیفته!

دیگه حال ندارم بقیه پستاتو بخونم.
به نظر من موفقیت ما در نخوندن پستاته! خخخخ.

خب ینی هر کی ک مثبته ک مثبت تر میشه هر کی هم منفیه کم کم مثبت میشه دیگه,نه همینه بابابزرگ؟خخخخ تأثیر کتابیه ک میخونما این مدل حرف زدن,مثبت باشید همیشه همگی,من ک شخصا با ی میلیادر قرارداد بستم خخخ

من تا اینجاش همشُ بلدما فقط اونجا که نباید وااسه کاینات تکلیف معلوم کنی همش تو ذهنم میاد که این باید اونطوری بشه اون باید اینطوری بشه. خخخ فکر کنم کایناتم نمیدونه که این اونه یا اون اینه.

سلام جوانمرد دونا و زیل.
وای وای مواظب باش. برای خداوند کائنات به هیچ وجه راه مشخص نکنی. مثلا پول زیاد می خواهیم خیلی شسته و رفته بگیم پول و ثروت می خواهیم. نگیم اگه توی قرعه کشی برنده شم و یا ای کاش ی کار خوب و پر درآمد نصیبم شه و ….
این راه مشخص کردن ها که ناخودآگاه میاد توی ذهنمون آفت بزرگی برای قوانین جذبه.
ممنون از حضور مثبتت

راستی رها از اونجایی ک من امروز حس میکنم جای بابابزرگو گرفتم و کلا حسش اینه ک امروز غصب کنم جای استاد رعد دانا رو خخخ در مورد بازی فراوانی اگه حست باهاش خوبه انجامش بده ها وگر نه ولش خخخخ وای الان استاد منو میکشه الکی تکلیف تعیین میکنم,خب من همش راحت میگیرم خب همه چیو.ها خلاصه هر جوری ک حالت خوشه باش همش.

لنایی درست گفتی. معمولا ی عده با این بازی لذت میبرن و احساس ثروت میکنن که خودم از اونا هستم.
ی عده هم اعصابشون خورد میشه. هر تمرینی که ما انجام میدیم اگه حالمون خوب نشه جواب عکس داره.
به نظرم شما و آگاهی الان چند پله از من بالاتر هستید. چون مطالعاتتون خیلی بیشتره و مهمتر از اون حس خوبتونه

جذب امروز من خوشحالی دانش آموزانی بود که براشون کاپشن بردم.
امروز چند عدد کاپشن و لباس گرم دست دوم بهم رسید که بردم مدرسه. بچه ها خیلی خیلی شاد شدن. خودم معذب بودم چون لباسها نو نبود. اما موقع برگشت یکی از بچه ها برام نامه نوشته بود که منو خیلی دوست داره چون فراموشش نکردم و می تونه توی این هوا دستشو گرم نگه داره. گویا طفکلی بیشتر دستش یخ میکرده. و می تونسته دستشو توی جیب کاپشن ببره.
خیلی خوشحال شدم که لباسها رو همون زنگ اول بهشون دادم . حس خوبی دارم.

رعد جونی نه بابا من ک زبان اصلی اینا رو نتونستم پیدا کنم اما چند تکه از سمینارها و فایل صوتی انگلیسی ازشون شنیدم فقط,مثلا ۲۵ روش برای جذب ثروت بود اگه عنوانشو اشتبا نگم از کوین تورودو.بعدشم خب ما پله ب پله میریمو شما با آسانسور یهو یهو ک خخخخ خلاصه ی سپاسگزاری ویژه از خدا ک با دوست خوبی مثل شما دوست هستم که,شاد باشی همیشه

لنای عزیزم هیچ موقع اهل بازی با واژه نبودم و یکی از خصوصیات بارزم رک بودنه. وقتی میگم تو و آگاهی بالاترید چون حس خوبتون شما رو به درجه بالاتری برده.
من هنوز با چیزهای جزیی و سطحی آرامشم به هم میخوره. خیلی نسبت به قبل بهترم. ولی جا داره که تا عید کلی خودمو بالاتر بکشم خخخ

سلام بر رعد بزرگ امشب که مباحث فوق را میخواندم در این فکر بودم که نمیدانم که بعضی از مسائل را شما از مسعولین یاد گرفته اید یا بلعکس چون مسعولین هم در شرایطی که تورم بالای سی در صد است میگویند ما تورم نداریم و در صورتی که بسیاری از داروها در داروخانه ها پیدا نمیشود میگویند ما کمبود دارو و ملزومات بهداشتی نداریم در زمانهایی هم در گذشته میگفتند شتر در خواب بیند پمبه دانه گهی لُبلُب خورَد گه دانه دانه .خخخخ

سلام گوشه نشین. به نظرت چرا این مسئولین دارن ما رو به بیراهه میبرن؟ چون مردم ایران هیچگاه به مطالعه عادت نداشتن و فکراشون بسته بوده. با ی نگاه به مکالمه و فرهنگ ملت هایی که وضعیت بهتر از ما دارن متوجه میشیم که بسیار به شاد بودن اهمیت میدن.
حتی کشورهای مسلمانی که اوضاشون از ما بهتره بسیار خوشبین هستند و اهل شادی و شکر گزاریند
تا وقتی اهل غم و غمبرک گرفتنیم پیشرفتی در افکار مردم و در نتیجه مافوقهاشون حاصل نخواهد شد و روز به روز به روز بنا به آیه قران بر بیماریشان افزوده میشود
خوش و خندان و سلامت باشی گوشه نشین.

سلام بر رعد عزیزم خوبی قطعا همینطوره شرایطی که توی زندگی بوجود میاند هرچند بنظر ما خوب نیستند ولی همه ، ما رو میبرند رو به خوشبختی
تمام تلاشم و کردم و میکنم که مثبت بودن همیشه همرراهم باشه مرسییییییی از کارگاه های شیرینت
شاد باشی رعد جونم

سلام ستاره روشن
در واقع این نگاه و طرز برخورده انسانهاست که شرایط به وجود آمده براشون خوبی ها رو رقم بزنه یا چیز دیگه ای.
ی نفرو میشناسم که اعتقاد داشت انسان به این دنیا اومده تا زجر بکشه و روحشو تطهیر کنه. و هر غمی که به سراغش میومد میگفت اون دنیا برام دارن بهشت میسازن و به خیال خودش با اشکهاش درختهای باغ بهشتشو آبیاری میکرد. من نمیدونم این خانومو کی تربیت کرده بود ولی بر سر بچه هاش بزرگترین بلاها اومد و اون خانوم خودش خیلی بیمار شد. هنوز هم یک پیر زن بیمار و زجر کشیدست. من موندم اگه فک میکرد با بلا و مصیبت روحش مطهر میشه دیگه چرا این هم زجر و گریه و غصه می خورد.
متاسفانه ی عده آدم تحصیلکرده اطرافش هم کما بیش مثل خودش فکر میکردن. آخه خداوند به این مهربونی چرا بخواد بنده اش زجر بکشه.
خداوند رو در شادی میشه شکر کرد. من این حسو واقعا درک کردم .

و اما جذب این دو روزه من: با دو تا دوستام قرار گذاشتیم بریم پاییزگردی. شوهر یکیشونم اومد. شوهرش آدم مبتذلیه که چن وق پیش بمن پیشنهادات شرم آور داده بود. خخخخخخخخخ. رعد بارانی تمام ساعتها و لحظاتی که با هم بودیم در مورد فساد جامعه و فساد تو مدارس و آلودگی هوا و بدبختی مردم و بیماریهای واگیردار و بی پولی حرف زدن خودش و شوهرش. ناهار خوردیم شوهر گف آشغال میخورید. شکلات خورد شوهر گف آشغال دادی بهم. نبات خورد شوهر نباتا تف کرد که عه حالم بد شد. هی بمن نیگا کردن وای دستت میلرزه مریضی تیروئیدت مشکل داره. وای راه رفتی کج شدی ستون فقراتت چوله شده. نیشستم وای صاف بیشین قطع نخاع نشی. خخخخخخخخخخخخ. هیچ لذتی از پاییز نبردم که هیچ از وقتی برگشتم خونه همش دردسر. همش خبرای بد. همش انرژی منفی و اشک و گریه و ناله زاری داشتم. هاهاههاها. امروزم صب وخسادم دیدم گردنم کج شده واقعنی حالا با روغن کنجد چرب کردم و شالگردن پیچوندم بخودم بلکه صاف شم. بدوستانی که کامنت منو میخونن عرض کنم که تا میتونید از آدمای منفی دوری کنید. شرش دامنتونا میگیره. حالا باید کلی تلاش کنم این منفیها رو از کله م و جونم بیرون کنم و مثبت شم باز.

رهایی اولین نکته مثبت: متوجه شدی اونا منفی هستن و دفعه بعد باهاشون نمیری بیرون. دومین نکته: چه عالی که من دیگه با این افراد تشابه رفتاری ندارم پس از دایره دوستانی که قراره پاییز گردی باهاشون خاطره بشه خط خوردن ? خخخ
مورد سوم به تمرینی که دادم هر چند عمل نکردی ولی دفعه بعد یادت می مونه و اون این بود که وقتی یکی داره از منفی ها میگه شما ذهنتون بره جاهایی که دوست دارید یا توی ذهنتون با خودتون ی عبارتیو تکرار کنید.
و جمع بندی: شما بعد از برگشت باید نکات مثبتو جمع بندی میکردی که حال خودت خوب بشه و اون نکته در نظر من این بود که چه عالی این مرد همسر تو نشده یا یکی از این مدلش نصیب تو نشده. تو باید بعد از برگشت با خودت میخوندی که خدایا شکرت که من چه خوشبختم. پس هر اتفاق بد و مرخرفی هم می تونه باعث بشه که ما خدارو شکر کنیم☺
ولی جدی میگم فک کن این آقا یا همین ورژنش اگه نصیبت میشد چه خاکی بر فرق سر و دست و پا و کل وجودت میکردی؟
رهااااایی واقعا خیلی خییییلی خوشبختی

سلام رعد
دیدم اینجا نشستید منم اومدم یه خورده بشینم
آخ آخ اتفاقا منم یکی دو روز قبل با کسی تو مهمانی آشنا شدم یارو نشست و از اول تا اخر واسم از مریضیهایی که داره گفت و گفت سر انجام هم نتیجه گرفت که بیخود تلاش نکنم که اون هر کاری واسه سلامتش بهش گفتن ذره ذره و قطره قطرشو انجام داده ولی حتی نتیجه هم نداده.
وای بعد شمارم رو هم خواست که بهم زنگ بزنه حالم رو بپرسه منم هرجوری شد پیچوندمش ولی دیروز داییم اومده صاف میگه یارو شمارتو خواست منم بهش دادم
ای دااااد حالا موندم یارو زنگ زد چکارش کنم
رهگذر بهترین راه اینه که به شیرین جون خودمون یه مقدار پول بدی و به عنوان بادیگارد ازش استفاده کنی و اگه به اینجور آدما برخوردی طرف رو بسپار دست شیرین جون خودش هم میشورتش هم خشکش میکنه اگه لازم هم باشه واسه رفع چین و چروکهاش اتوشم میزنه تحویلت میده خخخخخ

سلام ابراهیم. مهم نیست شمارتو گرفته. اگه ی مدت به افکار مثبت خودت ادامه بدی این افراد معمولا وقتی به تو برخورد میکنن از منفی ها نمیگن یا اینکه اصلا اطرافت آفتابی نمیشن.
بعد از ی مدتی به درجه ای میرسی که این افراد کوچکترین تاثیری در حال خوبت ندارن.
****
بریم سراغ حال خودم این چند وقته خودم گرفتار چند راس آدمی شدم که با اینکه رکو پوست کنده بهشون گفتم دوست دارم تنها باشم باز میان بهم مثل کنه میچسبن و کلافم میکنن خخخ خودم که موندم چطور بی توجه به حضورشون بشم؟
من متوجه شدم که توی این دوره مثبت اندیشی به خودشناسی هم میرسیم و زمان سخت اونجاست که بفهمی باید خودتو تغییر بدی. خودی که دوسش داری

سخته تو همون لحظه مثبت فک کردن. باید تمرینش کنم. الان گردنم بهتر شده و هی از دیروز دارم فایلای این یارو صدا قشنگه رو میگوشم. خخخخخخخ
کامبیز تو دیگه متاهل شدی نباید به فساد جامعه فک کنی. باس سرتو بندازی زیر بری سر کار و برگردی. کله تو بلند کردی یه گوشکوب میخوره تو ملاجت. خخخخخ
ابراهیم توام شیطونی نکن شمارتو گیر میارم پخش میکنم تو گروههای منفی و بیتربیت جامعه ها. خخخخخخخ

باور کن توی اون لحظه توی ذهنت اگه ی جمله رو تکرار کنی نه کسی میفهمه نه تو به طور کامل روی منفی ها تمرکز میکنی.
البته عبارات تاکیدی ی جور من دراوردی هستند و باید تو با اون جمله حس خوب بهت دست بده. ممکنه یکی با عبارات مذهبی مثل صلوات آروم بشه یکی با جمله های خاص خودش. من اگه بودم توی ذهنم میگفتم روز خوبی خواهم داشت. روز خوبی خواهم داشت خخخ مسلما با تکرار اینا توجه ات به گفته های منفی نصف میشد. امتحان کن ??

اصی عقلم نرسید. تو کتاب پروژه شادی نوشته بود یه راه شاد شدن اینه که کمدت رو تمیز کنی. من ورداشتم زندگیمو ریختم بیرون و اونقدر شستم و سابیدم و برق انداختم اتاقمو که حسابی حالم خوب شد. خخخخخخ. عجیبه گردن دردم کامل خوب شد. همش مال حس بدی بود که داشتم. باید تکرار کنم: من روزام خوبه. دارام رارااااااااااااااام. هیشکی نباس خرابش کنه. درارام رارارااااااااااااااام. هر کی انرژیهاش منفیه بمن نزدیک شه گردنش رفته نصف شده دارام رارارااااااااااام. خخخخخخخ

دیدگاهتان را بنویسید