إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
بازگشت همه ی ما به سوی اوست.
درگذشت مادری فداکار ،دلسوز و همسری مهربان را به فرزندانش و دوست خوب و عزیزم آقای جواد نوعی و خانواده همسرش از صمیم قلب تسلیت میگم و امیدوارم روحش قرین رحمت و آرامش باشه.
متاسفانه ساعت 19یکشنبه 11فروردین1398 با خبر شدم که همسر دوست هنرمندم آقا جواد بعد از 4سال زجر کشیدن و تحمل بیماری سرطان مغلوب این بیماری مهلک شد و به جهان ابدی پَر کشید.
دوستان و هم محله ای ها امروز 12فروردین پیکر این بانو به خاک سپرده می شود ،از عزیزانی که براشون امکانپذیر هست خواهش می کنم که نماز شب اول قبر رو برای این مادر زجرکشیده به جا بیاورند ،امیدوارم که توشه ای باشد برای آخرتمان.
و از دوستانی هم که در اردبیل ساکن هستن در صورت امکان برای تشییع جنازه اگر بروند اطمینان دارم که باعث تسلی جواد جان خواهد بود.
امروز دلم آتش گرفت و دوباره جای خالیت را حس کردم
می دانم جای تو خوب است
و فرشته های آسمان امروز را برایت جشن می گیرند
آخر می دانم که بهشت زیر پای توست….
کاش فقط امروز نگاهت را داشتم
خدایا کاش فقط یک بار دیگر آغوشش را داشتم!
۴۶ دیدگاه دربارهٔ «وقتی که رفتی بهار بود و ازآن روز که رفتی بهار رفت.»
سلام. صمیمانه تسلیت عرض میکنم. از خداوند برای جناب نوعی و خانواده محترمشان صبر، و برای روح همسرشان آرامش ابدی خواستارم.
درود نازنین خانم ممنون از شما انشائ اللاه شما سلامت باشین
سلام. امسال بهار چه تلخ شروع شد! به جناب نوعی از صمیم دل تسلیت میگم. مادر فقط یکیه. کفر اگر نباشه من بهش خدای خاکی میگم. آخه هیچ همتایی واسش روی خاک نیست. خدا روح این مادر تازه درگذشته و تمام مادرهای از دست رفته رو قرین رحمت کنه و به دل جناب نوعی و باقیه مادر از دست داده ها صبر و توانی برای تحمل بده!
درود پریسا جان دوست خوب و مهربانم
ابتدا من از تو تشکر می کنم بابت زحمتی که کشیدی
و اُمیدوارم مادرت سلامت باشه و خودت و مادرت عمری طولانی همراه با تندرستی داشته باشین
سلام من هم بنوبه خودم خدمت این دوست عزیز تسلیت عرض مینمایم و برای ایشون از خداوند طلب صبر میکنم امیدوارم هرچی خاک ایشونه بقای عمر بازماندگان باشه
سلام انشائ اللاه
سلام. تسلیت عرض میکنم
سلام حسین جان ممنون از کامنتت
با سلام و عرض ادب به خدمت دوست بسیار بسیار خوبم آقا جواد نوعی گرامی.
از این اتفاق تلخ بسیار متأثر شدم.
از صمیم قلب درگذشت همسر محترمت رو به تو و سایر اعضای خانواده تسلیت و تعزیت عرض میکنم و برای آن عزیز سفر کرده از درگاه ایزد منان رحمت و غفران, و برای شما و سایر بازماندگان صبر مسألت میکنم.
انشاالله غم آخرتون باشه, هرچند فیالواقع غم آخری نیست و این اتفاق ممکن هست امروز یا فردا برا هر کس از ما پیش بیاد, لیکن این جمله بنظرم میتونه حداقل یه تسلی خاطر باشه.
ارادتمند:
مهدی و احمد عزیززاده.
درود خدمت شما مهدی و احمد جان
متشکر از ابراز هم دردی و پیام تسلیت که فرستادین حتما به جواد جان حضور شما رو خواهم گفت
آقا جواد سلام. تسلیت مرا هم بپذیرید. انشا الله غم آخرتون باشه. از بارگاه الهی صبر جزیل برای شما و رحمت ابدی برای همسرتان خواهانم.
سلام سید جان سپاس گذارم از هم دردی ات
سوز دل درد بیمادری را، بهر هیچکس توان تحمل نیست! و این آتش گرگرفته در دروم را، تمامی آبهای دنیا نیز، خاموش نخواهند کرد
حرف دل من بود داوود جان چون من واقعا بیش از جواد نگران دو فرزندش هستم که باید درد بی مادری رو تو این سن تحمل کنن
سلام.
خدا بهتون صبر بده.تسلیت منو پذیرا باشید.
درود به شما و تشکر از کامنتتون
سلام. تسلیت ارز میکنم و از خدا براشون آرامش روحی رو طلب میکنم و از خدا میخوام که به جناب نوعی بزرگوار صبر عنایت کنه. خیلی متاسف شدم.
درود محمود جان ممنون از تو عزیزم انشائ اللاه تو و خانمت سلامت باشین و خوشی هاتون آن قدر زیاد باشه که غم درش گم بشه
سلام بر دوست و همنوع گرامی. بنده هم از صمیم دل به شما تسلیت میگم. از خداوند بزرگ میخوام که روح این عزیز تازه گذشته شما رو غریق رحمت بکنه و به شما و خانواده محترمتون صبر بده. لطفا ما هم محلیها رو هم در سوگ و غم خودتون شریک بدونید.
سلام ایمان عزیزم حتما پیامت رو به جواد میگم و قطعا از هم دردی شما هم محله ای ها خوش حال میشه
سلام، من هم به جواد عزیز عرض تسلیت دارم و خیلی واسش ناراحت شدم.
امیدوارم که خدا به خودت و خانواده اون مرحومه صبر عطا کنه.
سخته و با هیچ واژه ای نمیشه بیانش کرد.
به سعید عزیز هم این غم رو تسلیت میگم
سلام بهزاد جان من هم وقتی متوجه شدم واقعا نتونستم واژه ای که باعث کم شدن این درد بشه پیدا کنم و به برادرم بگم
سلام. تسلیت من را نیز پذیرا باشید. خداااااااااااااااااااااااااااا.
ممنون علی جان
سلام انشا اللاه که مشمول رحمت خداوند باشد روحش شاد و برای باز ماندگان طلب صبر بردباری آرزو مند هستم
سپاس از شما و من هم از خدا می خوام که صبرش رو به جواد جان بده
سلام. درک میکنم خیلی سخته نمیدونم باید چی بگم اینجور وقتا.
دلم میخواد همش خبر شادی بشنوم و بخونم و همه شادمان باشن و به آرزوهاشون برسن.
اینجور وقتا آدم واقعا واژه کم میاره برای گفتن.
برای شما و خانواده از خداوند صبر و آرامش و برای آن مرحومه هم غفران، رحمت و نعیم ویژه آرزومندم. مهمان سفره اهل بیت باشند.
متاسفانه خانم آیت دنیا ترکیبی از شادی و غم هستش
خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه
سلام. عجب سال بدی هست این امسال.
تو این مواقع, من بیشتر خوشحال میشم تا ناراحت.
خوشحال از اینکه عزیز از دست رفته, دیگه درد نمیکشه. دیگه راحت راحته. واقعاً بیماری یه ثانیه اش هم سخته, چه برسه به اینکه مدتش زیاد هم باشه.
جواد رو دورادور میشناسم, بهش تسلیت میگم. دیگه واقعاًواژه ها در مقابل غمها و اندوههایی به این بزرگی, خیلی حقیرند. امیدوارم آقا جواد بتونند طاقت بیارند و سعی کنند با تلاشهاشون رضایت مادر رو فراهم کنند و تو زندگیشون موفق باشند.
سلام علی جان متاسفانه چندین سال هستش که شروع خوبی نداشتیم نه عمومی و نه خصوصی
و واقعا منم باهات موافقم همسر جواد واقعا راحت شد هر چند این حرف سخته
شادمهر یه دونه ای.
منم تسلیت میگم.
عزیزم کامبیز و خدا به تو و خانواده ات سلامتی بده
سلام. جواد عزیز من هم تسلیت میگم و همچنین به جامعه ی هنری نابینایان که واقعا همه ی ما مثل یک خانواده هستیم و در غم هم شریک. خدا انشا الله عمر با عزت به جواد عزیز عنایت کنه. تسلیت بنده رو هم پذیرا باشید.
درود امید جان کاملا درست میگی واقعا ما همه اعضای یه خانواده هستیم
و ممنون از هم دردیت
منم به جواد عزیز تسلیت میگم.
خدا صبرتون بده آقا جواد.
متشکر محسن جان زنده باشی
سلام
منم تسلیت می گم. امیدوارم خدا به بازماندگانشون صبر بده و بعد ایشون بتونن آرامش رو هرچند سخت به دست بیارن.
سلام من هم اُمیدوارم که این جور بشه
ممنونم
سلام و عرض ادب و احترام حضور آقای نوعی گرامی ، تسلیت من و بزرگمهر رو هم پذیرا باشید
تشکر از حضور شما و کامنتتون
مجدد جواد عزیزم تو کامنت ها هم وظیفه خودم دونستم که بهت تسلیت بگم و واقعا خودم رو در غمت شریک میدونم ،و یادم نمیره که از سال ۱۳۹۴ که تو عید خبر بیماری همسرت رو گفتی واقعا از صمیم قلب غصه خوردم
و یک لحظه از فکر نبودن مادر تو این ۴سال در کنار محمد کوچولو و دخترت آسوده خاطر نبودم و نگران تو و شرایط بعد از این غم ،آرامش نداشتم
روحش شاد باشه خیلی زجر کشید امیدوارم حالا روحش در آرامش باشه و اطمینان داشته باش که خدا تنهات نمیزاره و خودش یه جور مشکلاتت رو رفع و رجوع می کنه
من هم هر کاری از دستم بر بیاد دریق ندارم برات برادرم
خداوندا چنان کن سرانجام کار که تو خوش نود باشی یُ ما رستگار
سلام. من هم حضور آقای نوعی گرامی تسلیت میگم.
خداوند به شما صبر بده و روح عزیزتون را قرین رحمت خودش کنه . انشاءالله
درود به شما ریحان خانم و سپاس از هم دردیتون ،من هم امیدوارم که خوشی های زندگیتون بیشتر از …
درود به همگی.
از شنیدن این خبر تأسف بار شوکه و ناراحت شدم. آخه چرا هر چی بلاست باید سر آدم های خوب بیاد؟
مگه گل پسری مثل آقای نوعی که هر چی از خوبی هاش بگم کم گفتم، چه بدی در حق کسی کرده بود که باید یه عمر به عزای خانمش بشینه؟
خدایا! چرا جون اونایی که سرنوشت ما رو گروگان گرفتن و بهمون ظلم می کنن رو نمی گیری!
یعنی رو زمین به این بزرگی، یه خانم جوون و مادر دو تا بچه جا اشغال کرده بود؟
کِی می خوای عدالتت رو نشون بِدی پس خدا؟ هان؟ کِِِِِِِِی؟
کِی نوبت یه خنده ی از ته دل به ما میرسه پس؟
چرا هر چی غمه رو سر ما آوار می کنی؟
واقعا اعصابم خرده بابت این همه جوون مرگی، بابت این همه تلخی، این همه روز بد…
بسه دیگه خدا!
ما اگه کفر هم میگیم، کفرمون رو تو در میاری خدا.
یه ذره بیشتر هوای جواد و امثال جواد رو داشته باش…
آقا جواد: نمی دونم پیامم به دستت میرسه یا نه اما برات آرزوی صبر می کنم. آخه بچه هات چه گناهی کردن؟
خودت که این قدر با مرامی، چرا باید تو این سن دچار چنین مصیبتی بشی؟
اون روزی که داشتم تو ماشین جون می دادم، اون قدر به خدا التماس کردم تا نفس بند اومدم رو بهم برگردوند. منی که این قدر شر بودم، اما چرا به شما فرصت دوباره نداد؟
پس خدا کِی می خواد خوبای واقعی رو تشویق کنه که ما آدم بدا هم تشویق به خوب شدن بشیم؟ امتحان چی رو داری پس میدی آقا جواد?
این بی عِدالتیا کلی علامت سؤال برام به جا گذاشته که جوابشو هیچ وقت دریافت نخواهم کرد.
*تسلیت جواد جان*
درود به شما پوریا جان
فقط میتونم بگم متاسفانه
اون چیزی که من ۴سال بود ازش به خاطر داداش گُلم میترسیدم پیش اومد
با بخشی از حرفات کاملا موافقم
و حتما ابراز هم دردیت رو به جواد عزیز خواهم گفت
ای کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت.
با عرض سلام و ادب خدمت یکایک دوستانی که ابراز محبت نمودند.
از برادر بزرگوارم شادمهر جان هم نهایت سپاس و قدردانی را دارم که همیشه حق برادری را ادا کرده اند.
انشا الله در شادیهاتون بتوانم جبران کنم.
شرمنده دیر خدمتتون رسیدم وظیفم بود همان روزهای اول جواب بنویسم که برادر بزرگوارم شادمهرجان عزیز شرمنده ام کردند.
والا دنیا سرمو با مشکلاتش گرم کرده یه جورایی آواره مانده ام اما چه کنم خدا واسمون اینطوری خواست ما هم در برابرش جز تسلیم بودن کار دیگری نمیتونیم انجام بدیم.