خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

یه خورده حرف های خودمونی و تشکرات بسیار

سلام و درود بر دوستان عزیز هم محله ای و اون محله ای و سایر اقصا محلات دیگه
امیدوارم که حالتون خوب و ایامتون به کام باشه
من ابتدا از تک تک دوستانی که لطف کردند, محبت کردند و زحمت کشیدند در تکمیل پرسشنامه مربوط به پایان نامه ام همکاری داشتند صمیمانه و عمیقا تشکر می کنم و امیدوارم که در شادیهاتون بتونم براتون جبران کنم ازتون شیرینی نارنجکی بگیرم اونم پر خامه…

خدا رو سپاس گزارم که هرچند من رو جو گرفته بود ولی با موفقیت از این جو هم به در اومدم و پایان نامه رو تحویل دادم تازه نمرم هم 20 شد و استاد هم بهم آفرین و عالی بود و اینا گفت و بدانید و آگاه باشید که خب ما اولش می خواستیم پایان نامه مون رو با یه استاد آبکی بگیریم راحت پاسش کنیم ولی در زمان انتخاب واحد به سه سوت هم نکشید که اون استاد مد نظر ظرفیت درسش پر شد و منم دیگه دیدم این ور طیف نمیشه رفتم اون ور طیف با یه استاد فوق العاده با سواد و البته بسی بسیااار سختگیر و نکته بین پایان نامه برداشتم, با این استدلال کاملا منطقی که حالا که نشد آب خوردن بگذرونیمش پس درست حسابی بگذرونیمش خخخخ کلا من زیاد تو کار متوسط نیستم

راستی امروز هم که رفتم دانشگاه برای اعلام نمره درس پروژه کار های فارغ التحصیلی رو هم انجام دادم و بلهههه کاملا از جو گرفته شده رها شدیم هووووراااااا…

و اما بعد:
الآن دارم فکر می کنم که
یه خلاصه از نتیجه پایان نامه م رو اینجا براتون بنویسم آیا یا اینکه تو یه پست دیگه خیلی خانمانه و محقق مَآبانه خدمتتون ارائه نمایم
باشد که همگی با هم بریم به اردو ….
اصلا هم فکر نکنید اشتباه نوشتماااا
من دلم اردو می خواد خب ….
اردو هم نوعی از رستگاری می باشد ….
بنابر این همون که گفتم
البته اردوی بی کرونا دلم می خواد هاااا…

بگذریم اصلا به نظرم هرکی تا حالا این قاطی پاتی های ارزنده منو خونده, از سرسختی روانشناختی بسی بسیااار فوق العاده ای بهره مند هست که من اصلا حاصل دسترنجم رو تقدییم می کنم به هرکی این پست رو خوند
ولی این منطق همیشه در صحنه شمشیر به دستم وایستاده بالای سرم میگه برو تو یه پست دیگه بنویس تا حد اقل چهار نفر بخونند شاید یه اندک بسی بسیار کمی تونستی که مفید واقع بشی
و البته یه چیز های دیگه ای هم می گه که چون خیلی پررو میشه هم به حرفش گوش کنم هم همه حرفهاش رو براتون بنویسم دیگه نمی گم بقیه ش رو خخخخخخ

به قول سنجد
“””بر می گردم”””
البته به شرط حیات

*******

زمین سردش بود، زیرا ایمانش را از دست داده بود ؛ نه دانه ای از دلش سر در می آورد و نه پرنده ای روی شانه هایش آواز می خواند. قلبش از ناامیدی یخ زده بود و
دستهایش در انجماد تردید مانده بود. خدا به زمین گفت: عزیزم ایمان بیاور تا دوباره گرم شوی. اما زمین شک کرده بود، به آفتاب شک کرده بود، به درخت شک کرده بود،
به پرنده شک کرده بود.
خدا گفت: به یاد می آوری ایمان سال پیشت چگونه به پختگی رسید؟ تو داغ پر شور بودی و تابستان شد، و شور و شوقت به بار نشست و کم کم از آن شوق و بلوغ به معرفت رسیدی، نام آن معرفت را پاییز گذاشتیم. اما…
من به تو گفتم که از پس هر معرفتی، معرفت دیگری است، و پرسیدمت که آیا می خواهی تا ابد به این معرفت بسنده کنی؟
تو اما بی قرار معرفتی دیگر بودی. و آنگاه به یادت آوردم که هر معرفت دیگر در پی هزار رنج دیگر است. و تو برای معرفتی نو به ایمانی نو محتاجی. اما میان معرفت
نو و ایمان نو، فاصله ای تلخ و سرد است که نامش زمستان است. فاصله ای که در آن باید خلوت و تامل و تدبیر را به تجربه بنشینی، صبوری و سکوت و سنگینی را. و تو
پذیرفتی.
اما حال وقت آن است که از زمستان خود به در آیی و دوباره ایمان بیاوری و آنچه را از زمستان آموختی در ایمان تازه ات به کار بری. زیرا که ماندن در این سکوت و سنگینی رسم ایمان نیست، ایمان شکفتگی و شور و شادمانی است. ایمان زندگی است
پس ایمان بیاور، ای زمین عزیز !
و زمین ایمان آورد و جهان گرم شد. زمین ایمان آورد و جهان سبز شد. زمین ایمان آورد و جهان به شور و شکفتگی و شادمانی رسید.
نام ایمان تازه زمین، بهار بود.
“عرفان نظر آهاری”

۱۲ دیدگاه دربارهٔ «یه خورده حرف های خودمونی و تشکرات بسیار»

سلاااااااام. ایول. فارغ التحصیلی مبارک باشه. شیرینی نارنجکی که کلا خیلی دلم میخواد ولی فعلا این روزا درسته نخوردم ولی یه جورایی چوب خطم پر شده. کسی منعم نکرده هاااااا ولی خخخ. خودم واسه خوردن شیرینیجات یه سقفی رو گذاشتم که نمیخوام ازش تخطی کنم خب!
امیدوارم حسابی تو همه زمینه ها موفق باشی که شایستگی خیلی خوبیها رو داری و اینو صمیمانه میگم.
مواظب خودت باش حسابییییی.

سلااام. تبریک میگم خیلی خیلی خیلی زیااااد و این رو هم بدون که من شیرینی نارنجکی رو حتما و حتما ازت خواهم گرفت بابت این اتفاق خیلی خوب. یه جایی رو هم میشناسم شیرینی نارنجکیهاش خیلی بزرگن، از اونا من میخوام خخخ. عالیه تبریک میگم مجدد و امیدوارم موفقیتهای روز افزونت رو همچنان شاهد باشم.

سلااام بر سمانه بانوی عزیزم. میگم من قول میدم به شوما از اون شیرینی نارنجکی بزرگا بدم چون خودمم دلم شیرینی نارنجکی بزززرگگگ می خواد….
راستی اونجایی که میشناسی کجا هست آیا؟

من هم برات بهترین ها رو همراه با شادمانی و سر افرازی آرزو می کنم

سلام، اولاً تبریکات این حقیر را پذیرا باشید، منتظر شنیدن خبرهای خوش بعدی از شما هستم. ثانیاً از طرف همه ی بچه هایی که پرسشنامه را جواب دادند عرض می کنم: قبل از این که شیرینی شادی های ما را میل بفرمایید و جبران و این حرفا، فعلاً شیرینی خودتون را مرحمت بفرمایید چون اگرچه کرونا است، ولی اسنپ فود و بقیه ی بر و بچ در کارند تا شما از شیرینی دادن در نرید. خخه! آدرسها را هم براتون می فرستیم. خخه.

سلاام مجدد چقدر خوشحال شدم از این خبر
بعد کلی بدبختی که این چند روز کشیدم با این گوینده جدیدا اومدم و حسابی خوشحال شدم
میگم شماره کارت و پست کار اسنپ اینا که آقای حاتمی گفتن رو انجام میده کدومو بفرستم آیاااا؟؟؟

به امید خبرای خوش و موفقیتهای فراوون

دلتون شاد و ایام بکام

دیدگاهتان را بنویسید