خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

تبریکی تلخ یا تسلیتی دردناک؟ یا شاید هم، …

سلام.
بغض دارم اما نه از جنس بغض های معمولی. حسی غریب گلویم را فشار می دهد.
من هم خالی می شوم از شادی. وقتی می بینم جای لبخند روی لبت را، گرد نامرد غم می گیرد.
بیزار می شوم از رنگ ها؛ وقتی که می بینم رخت دامادیت را در می آوری و رخت سیاه ماتم می پوشی.
متنفر می شوم از اشک؛ وقتی جای اشک شوق ورود به خانه بختت را، اشک سرد و بیروح ماتم از دست دادن مادر عزیزت می گیرد.
فرار می کنم از واژه تبریک؛ وقتی می بینم تسلیت می خواهد جایش را بگیرد.
محمدعلی جان.
الان که دارم این پست را می نویسم، دستانم میلرزد از نهایت اندوهی که در شادترین روز زندگیت بر تو فرود آمده و متأسفم از اینکه فقط بلدم بگویم: تسلیت عزیزم. خدا صبرت دهد.

*******

دوستان خوب هم محلی سلام.
متأسفم که باید خبری بسیار ناراحت کننده رو به اطلاع شما برسونم.
جای این پست رو باید پست تبریک عروسی دوست خوبمون محمدعلی محمدی می گرفت که دیشب یعنی پنجشنبه شب عروسیش بوده. ولی باخبر شدیم که مادر محمدعلی که چند وقتی کسالت داشته و مریض بوده، درست شب حنا بندون رفیقمون تنهاش میذاره و دار فانی رو وداع میگه.
محمدعلی جان. من، از طرف همه هم محلی هامون این غم بزرگ رو بهت تسلیت میگم. ما رو هم در غم خودت شریک بدون داداش.

 

۱۶ دیدگاه دربارهٔ «تبریکی تلخ یا تسلیتی دردناک؟ یا شاید هم، …»

محمدعلی عزیز،
نمیدونم حکمت چی بوده ولی برای ما انسانهای ظاهر بین خیلی سخت هست که بپذیریم یه مادر اونم در چه شرایط خاصی ما رو تنها بذاره. شرایطی که آرزوی دیدن هر مادری هست.
ولی زندگی مثل رود در جریان هست و نمیشه جلوش رو گرفت.
امیدوارم ادامه زندگی رو با شیرینی حاصل از سایر بازماندگان ادامه بدی و با هم در این جریان بیپایان تا هستیم برای شادی روحش دعا کنیم.
من ناچیز رو هم در غمت شریک بدون.
محکم باش رفیق که تنها راه ادامه این راه همین هست.
موفقتر از پیش باشی

سلام. گفتنیها رو دوستان گفتن و چیزی باقی نمونده جز تسلیتی و دعایی برای شادی روح عزیز از دست رفته و تمنای صبر و آرامش برای شما و باقی بازمانده ها هممحلی بزرگوار. امید که مادر در آن جهان و شما در این جهان هر۲در پناه لطف و رحمت حضرت حق باشید!

سلام محمد علی جان خیلی ناراحت شدم خبر رو شنیدم خدا بهت صبر بده امیدوارم آنقدر تحمل داشته باشی که این روزهای سخت را پشت سر بگذاری و به روزهای خوشیت لبخند بزنی بچهای محله رو در غم خودت شریک بدون

سلام. وای از این حکمتها که هرگز نمی فهمیمشون. واقعا قلبم به درد اومد. آقای محمدی عمیقا متاسف شدم و از صمیم قلب بهتون تسلیت میگم. برای شما صبر و آرامش و برای مادر عزیز مغفرت و آرامش طلب میکنم. شما هم از خود خدا و روح مادر کمک بگیرید تا آروم بشید.

سلام. باور کنید خودمو تو یه همچین موقعیتی که میبینم, هیچی واسه گفتن ندارم. تصور همچین موقعیتی غیر مکنه چه برسه به اینکه بخوای توش هم باشی.
تسلیت عزیز. هیچی دیه نمیتونم بگم چون هیچی نیست که بگم. خدا صبرت بده و روحش در آرامش ابدی به امید خدا.

سلام به شما همکار ارجمند؛ غم فقدان مادر با هیچ غم دیگری قابل قیاس نیست؛ چرا که همه وجود ما از وجود اوست؛ فقط می‌شود گفت تسلیت؛ اگرچه این واژه به اندازه ذره‌ای هم نمی‌تواند؛ آتش بر افروخته نبود مادر را فرو بنشاند؛ اما چاره ای نیست؛ جز تسلیم و رضا.

سلام. نمیدونم چرا از اول ماه ذیحجه تا بحال، همش خبر درگذشت میشنوم! چند روز مونده به عید قربان، دایی خانمم فوت کرد فردای عید قربان، مادر شوهر خواهرم فوت کرد فردای عید غدیر، دخترعمه خانمم فوط کرد! فردای اون روزم فامیل دیگرمون فوط کرد! اینم از امروز! خدایا نمیدونم میخوای بهمون هشدار بدی که نوبت ما ها هم نزدیکه حواسمونو جمع کنیم خدایا خدایا خدایا

دیدگاهتان را بنویسید