قصه کوکو، 36. تا مدتها بعد از اون شب منجمد قصه اتفاقی که واسه خفاش افتاد نقل شبهای شلوغ خونه زمان بود. همه بدون استثنا حسابی از این ماجرا خوشحال بودن و محدودیتی هم در ابراز خوشحالیشون قائل نمیشدن. -دلم خنک شد. بدجوری دلم میخواست حق اون پشمالوی پرنده رو بذارم کف دستش ولی از دست من خارج بود. -آره راست میگه حالم جا اومد. -حق با شماست منم این اتفاق رو دوست داشتم. -تنها تو نیستی ما همه دوست داشتیم. -البته این بلایی که سرش اومد دور از انتظار نبود. باید حدسش رو میزد که با این مدلش عاقبت یک کسی یک جایی به یک دلیلی به
Tag: اتحاد
بسم الله الرحمن الرحیم و سلام! از آن روزی که مجتبی این محله را تأسیس کرد، هدفش خدمت به استقلال و ترقی نابینایان بود. شاید خودش هم فکر نمیکرد روزی اینجا فراتر از یک تارنما، محلی برای آموزش، خبر و اطلاعرسانی، خنده، سرگرمی، همدلی و هر چیزی باشد که بتواند دوستان نابینا را از سراسر کشور گرد هم آورد. حالا مجتبی چنین آیندهای را پیشبینی میکرده یا نه، بههرحال، امروز، اینجا محلهای آرام و صمیمی است. هرکس هرچه در چنته دارد از دیگران دریغ نمیکند. آنچه از دستش برمیآید سخاوتمندانه با دیگران به اشتراک میگذارد. نرمافزارهای تازه و بروز را معرفی میکند. از هر مقولهای که بتواند آموزشهایی
سلام سلام. حالتون که خووووبهههه!؟ کیفتووون که کوووکههه!؟ جوابتووون که مُُُُثبََتهههه!؟ خبر دارین که مجتبی خادمی رو به عنوان مهمان افتخاری دعوت کردن پارک آبیی؟ ببین مدیرخان! روا نیست تنهاخوری! میدونم که قراره گوش کنیهارو هم ببری! مگه نه؟ ….. از شوخی که بگذریم وقتی با خبرهای پیگیری مواجه میشم کلی کیف میکنم که بلاخره نتیجه بخش بوده و ایشالا در ادامه هم خواهد بود. شاید از اینکه هر کدوممون باید دوتا همراه داشته باشیم خوشمون نیاد ولی همین که بدونیم اتحاد و هماهنگی و ارادهی قوی همیشه در هر زمینه ای کارسازه، همین کافیه. پس بیایین با اتحاد بیشتر راههای پیشِ رو رو هموارتر کنیم. از ایرانسپید و
سلاااااااام به تمامی گوش کنیهای عزیز و هم محله ایهای با صفا. خوبین؟ خوشین؟ امیدوارم هرجا که هستید شاد و تندرست باشید. دوستان زیاد حاشیه نرم، بریم سر اصل مطلب. حتما از عنوان متن یه چیزایی متوجه شدید. دوستانی که دانشجوی دانشگاه تبریز هستن مستحضر هستن که بعضی امکانات داخل دانشگاه برا ما نابیناها وجود نداره مثلا استودیوی ضبط کتاب نداره یا مثلا مرکز نابینایانی نداره تا اونجایی که من میدونم و پیگیر شدم. دوستانی که دانشجوی دانشگاه تبریز هستن با من در ارتباط باشن یه سری امکانات محدودی رو دست به دست هم بدیم با یه حرکت جمعی بتونیم فراهم کنیم. از اونجایی که اطلاع دقیقی ندارم که
سلام سلام هم محلی ها. سلام دوستای قدیمی و جدید. سلام ای شفتالو ها، ای آلبالو ها، ای پرنده ها، ای عقاب ها، ای شمبلیله ها، ای هرچی چیز خوب و خنده دار و باحال و درستو حسابی هست ها! پاچه خواریه دیگه. چی کار کنیم! یه کم حرف دارم که جمع شدن، جمع شدن، جمع شدن، حالا قراره پخش بشن! حواستون باشه الان داریم پخش میشیم. همه به همراه حرف های من. الانه همه رو آنتنیم. آی بچه؟ دستتو از تو دماغت درار! مگه نمیگم داری پخش میشی؟ شما، با شمام! چرا اینطوری میکنی؟ درست تو صف واستا! گوش جلوییت رو گاز نگیر! آهان! داری توی گوشش پچ
درود. دوستان عزیز، همانطور که آگاهید سرانجام کار اصلاح قانون جامع حمایت از حقوق معلولین پس از فراز و فرودهای زیادی 10 خرداد در هیئت دولت تقریبا در مسیر قانونی خود قرار گرفت و بر اساس تصمیم دولت، تعدادی از مواد اصلاحیه تحت عنوان مصوبات هیئت دولت، قرار است که مستقیما به وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و نهادهای عمومی جهت اجرا ابلاغ گردد، و برخی نیز که شامل 25ماده میباشد، بعنوان لایحه به مجلس تقدیم گردد. که هم مصوبات هیئت دولت و هم لایحه ی پیشنهادی در روزنامه ایران سپید و سایت گوشکن یعنی همین محله خودمون، منتشر گردیده است. هفته ی گذشته آقای سهیل معینی، سردبیر روزنامه ی