سلام سلام دوستای عزیز و کتاب خون، رهگذر به فداتون کجایید خبری ازتون نیس؟ منم که هم هستم و هم نیستم این روزا. اهل محل فدات شن رهگذر کجایی؟ خخخخخخخخخخ و اما از اتفاقای این چن ماهه بگم. اولندش که بابام بشدت کمر درد گرفتن و پرستاری از ایشون افتاد گردن منِ منِ کله گنده. دومندش از عالم گویندگی تقریباً خارج شدم و وارد فضای نقاشی خودم شدم. سومندش چن تا از دوستای گل محله رو دیدم که خیلی بدلم چسبید و شاد شدم. که از همه بهتر و عالیتر مامان بزرگمهر بودن که سورپرایز فوق العاده ای بودن برام. چه خانم نازنین و با کلاس و بین خودمون