خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

بچه ها کمیسیون رفتید

سلام بر دوستان . . روز شنبه مددکار بنده با من تماس گرفت و به من گفت باید روز دوشنبه برای کمیسیون پزشکی سوم به سازمان بهزیستی مراجعه کنی و اگر نکنی مستمری تو قطع خواهد شد . قابل توجه دوستان بنده امسال برای کمیسیون پزشکی به دو دکتر رفتم که حزینه ی دکتر ها شد حدود 50 هزار تومان . و این کمیسیون آخری که هیچ پولی نگرفتند . ساعت 7 30 دقیقه بود راهی سازمان بهزیستی شدیم بعد از کلی گشتن سازمان مربوطه را پیدا کردیم وقتی که رسیدیم مجبور شدیم در بیرون سازمان بر روی زمین بشینیم چون سازمان خیلی شلوغ بود و جا هم کم
دسته‌ها
اخبار و اطلاعیه

سازمان بهزیستی واقعاً به زیستی است 1

درود به تمامی دوستان. امیدوارم حالتون خوب باشد. خب کمی که از تاریخ فاصله بگیریم و به مسائل اجتماعی نزدیک شویم شاید برای ما معلولین و به خصوص نابینایان جالب باشد. مسأله ای که همه ما نابینایان با آن سر و کار داریم. حد اقل از زمانی که متولد می شویم و والدین ما می فهمند که فرزندی با معلولیت دارند به سراغش می روند. بله سازمان بهزیستی که داریم یواش یواش به هفته آن نزدیک می شویم. هفته ای که با نام بهزیستی و رفاه اجتماعی حد اقل اسماً در تقویم آن را داریم. این سازمان پس از بررسیها و مطالعاتی که زیر نظر دکتر محمد علی فیاض
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

حکایت این روزهای من ….

سلام حکایت این روزهای ما! نمیدونم باید از کجا شروع کنم؟ از پیگیری برای خرید خونه که تابستون براش اقدام کردم و اون موقع به ما گفتند بیا بهزیستی ثبت نام کن و هرچی ما گفتیم چقدر باید بدیم و چیزی نگفتند فقط گفتند بیا داریم خونه میدیم. ما هم از همه جا بیخبر رفتیم و بدون پرداخت هزینه ای ما رو ثبت نام کردند گفتند 2 ماه دیگه خبرت میکنیم 2 ماه شد 7 ماه و خبر ندادند تا اینکه امروز بالاخره خودم زنگ زدم و در کمال ناباوری بهم گفتند: اگر پول دادی که ثبت نام کردی اگر نه که اصلاً شما ثبت نام نکردی بهشون گفتم:
دسته‌ها
مقاله

هرم وارونه معلولیت، منشور بی‌تدبیری دولت‌ها (تحلیلی بر جغرافیای اجتماعی معلولیت در ایران)

روز 12 آذر در زندگی یک معلول، همیشه پرحادثه‌ترین روز زندگی او است. در این روز او با ویلچیر شکسته و فرسوده خود به پرواز در می‌آید، با عصای سفیدی که دیگر رنگی به رخ ندارد از سخت‌ترین گذرگاه‌ها و موانع زندگی می‌گذرد و زیباترین نواهای امیدبخش را با گوش‌های ناشنوای خود می‌شنود. در این روز تمامی مسؤولین تا کمر در مقابل او تعظیم کرده دست نوازش بر سر او می‌کشند و او را آنچنان بزرگ می‌دارند که فراموش می‌کند این روز نیز مثل تمامی روزهای عمرش غروب می‌کند. اگر بتوانیم روز 12 آذر سال 85 را که معلولان توانستند برای نخستین بار با رئیس جمهور دیدار کنند فراموش
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دانلود میکروفون مخفی اعلام نیاز وسایل توانبخشی و کمک آموزشی از بهزیستی

سلام بچه ها. میگم من امروز با بهزیستی تماس گرفتم و برای وسایل کمک آموزشی و توانبخشی اعلام نیاز کردم. مددکارم قول داد واسم پیگیری کنه و در سامانه ثبت کنه. فقط گفت باید کتبی بنویسی درخواستت رو و بیاریش. من این ماجرا رو به صورت میکروفون مخفی ضبط کردم اگه خواستید از اینجا دانلودش کنید. پنج مگ بیشتر نیست. فقط به کسی ندیدش بدبخت میشما! بای بای، ما رفتیم!
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

ما کجا آنها کجا

به نام خدا. هم محله ای های عزیز سلام به ذهنم رسید پستی رو منتشر کنم و از چندتا مشکل بزرگ حرف بزنم که شاید ما زیاد به فکرش نباشیم پس میرم سر اصل مطلب امروزه در دنیا به نابینایان و معلولین توجه ویژه ای میشه و کسانی برای بهتر شدن زندگی اونا و استقلال بیشترشون تلاش میکنند. قوانینی وجود داره که در تولید محصولات به نیاز معلولین هم توجه زیادی میشه. و اخیرا میبینیم که نیازهای خیلی اثاثی ما توسط شرکتهای خارجی رفع شد. ویندوز Brian و کاری که محمود برای استقلال بیشتر ما در نصب ویندوز با نرم افزار LevTec انجام داد, ما رو تا حد بسیار
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یه سوال که خودم تو طول عمرم به جوابش نرسیدم!

سلام! حال کردم این بار خوب باشید! خودم که یه سوال راجع به این مشکل بیناییم برام پیش اومده که از این باوت خوب نیستم! ولی خوب دیگه بد نیستم! یعنی یه سوال نه!, 1000000 تا سوال! چه جوری تو این پست بنویسمش؟ مگه میخوام همشونو بنویسم! حالا سوال!: چرا ما بهزیستی داریم؟ و یه سوال دیگه که از سوال اولی زاده میشه اینه که چرا بهزیستی مایه ننگ همه معلولاست؟ و یه سوال دیگه که از اون دوتای بالایی به وجود میاد اینه که وقتی مایه ننگه, وقتی کاری نکرده, فلسفه وجودش چیه؟ با عقل کدومتون جور درمیاد که بهزیستی وقتی که کاری نکرده باید وجود داشته باشه؟
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

حال امروز من

در حال گوش کردن به آهنگی از شادمهر هستم با این متن: *** خیلیا دوس دارن شبیه تو باشن ببیننت از دور یا با تو تنها شن ای کاش وقتی چشاتو رو هم میذاری آهنگی باشم که تو خیلی دوس داری وقتی که بیداری آرومی انگاری وقتی خوابی پیرهن من روته مهم نیس چی میگن راجع به تو با من دوست دارم به خودم مربوطه نه خودم نه خدا کی میدونه کجا تو رو از تو میخوام با تموم وجودم از صدا از سکوت تو شب برهوت دنیا داغون شد باز حواسم به تو بود وقتی که بیداری آرومی انگاری وقتی خوابی پیرهن من روته مهم نیس چی میگن