سلام بر دوستان و دوستداران محله نابینایان، به خصوص جویندگان افقهای برتر در جهان آزاد. امید که در این شروع خنک پاییزی، دلهاتون به گرمای وسط مردادماه باشن! مسیرهای رسیدن به موفقیت همیشه طولانی، سخت و پرفراز و نشیبن، به خصوص اگر هدف، هدفی به ظاهر محال باشه! راهش سختتر، اما لذت رسیدنش بیوصفه. تا حالا چند دفعه پیش اومده که قدم در راهی به ظاهر محال گذاشته و از طی سختیهای مسیر بعد از کسب موفقیت به اون احساس لذت بیتوصیف رسیده باشیم! برای خیلی از ما این چند باری پیش اومده و همگیمون خواهان تکرارش هستیم. در سفر این بارمون به جهان آزاد مهمون حقیقتِ قصه کسی
Tag: تعهد
سلام بر همگان امید بر آن دارم که در نهایت حد اعلی حالتان عالی و ایامتان نیز بر چرخ مراد گردان باشد شکلک خداییش چقدر نوشتن این پست سخته هاااا من حال ندارم رسمی و ادبی بنویسم خب آخهههه! در همین مجال جاده خاکی هم بگم من اصل مطلب رو می نویسم بگذریم دیگه از اعداد و ارقام sig و p و انحراف معیار و spss و آمار توصیفی و استنباطی و اون جدول مدول هاش… همگی دستها به زیر چانه برید تو حس توجه و تفکر و تأمل که می خوام براتون بگم چی دریافتم از پژوهش خویش پیرامون “مقایسه سرسختی روان شناختی نابینایان و کم بینایان ورزشکار
سلام بچهها! چطورید؟ خوبید؟ میخوام برای اولین بار به اشتباههای خودم تو اولین سال کاریم اعتراف کنم. اشتباههایی که باعث شد این بلا سرم بیاد. چه بلایی؟ تا آخر بخونید میفهمید. من همیشه عادت داشتم که هر مشکلی برام پیش بیاد، ببینم خودم چقدر و کجا مقصر بودم. ولی چند وقتی سرطان گرفته بودم و دیگه نمیتونستم اینجوری باشم. خخخخ شهروز بیا که یه درمان پیدا شد. قبلا تصمیم داشتم که بدیها و نامردیهایی که بعضیها در حقَم کردن رو بنویسم. خوب که فکر کردم، دیدم خودمم مقصرم و نمیتونم به همه بگم فلانی چنین کرد و بهمانی چنان. به هر حال خودتون بخونید و قضاوت کنید. بگذرم از