سلام به همراهان و همسفران و تمامی یاران محله نابینایان. امید که قلبهاتون همواره سرشار از امید باشن! بسیار پیش اومده و پیش خواهد اومد که ما خواهان انجام کاری باشیم که با توجه به معلولیتمون ناممکن به نظر میاد. در بسیاری از این موارد، خیلی از ما ناممکن بودن تحقق این آرزورو میپذیریم و ازش دست میکشیم. اما هستن افرادی که نظر دیگهای دارن. از نظر اونها، اگرچه تمام دیوارها با سلاح خواستن شکستنی نیستن، اما قدرت اراده ما قادر به شکستن تعداد بیشماری از سدهاییه که در مقابل خواستنها و توانستنهامون قد الم کردن. میزبان امروز سفر ما به جهان آزاد یکی از اون افرادیه که
برچسب: توصیه
سلام بر تمامی آشنایان قدیمی و جدید و در هر حال عزیز محله نابینایان. امید که پاییزتون سرشار از رنگ و لطافت باشه! امروز برای اعضای نابینای محله ما و برای تمام نابیناها روز خاصیه. روزی که عصای سفید به عنوان نماد پیروزی ما بر شب معرفی و شناخته شده و ما این روزرو برای شروع حرکتمون در جهت رسیدن به صبحی روشن غنیمت شمرده و میشماریم. روز عصای سفیدرو تبریک نمیگیم ولی آرزو داریم که این روز برای تمامی اونهایی که نقص بینایی سبب شده راههای متفاوت از بقیهرو برای دستیابی به کامیابیهاشون در پیش بگیرن روزی شاد و روشن باشه! باز هم نوبت یکی دیگه از سفرهای
دستهها
سخنی با نویسندگان
همیشه این سوال برایمان مطرح بوده که چطور میتوانیم محله بهتری داشته باشیم. در این میان هرکس به فراخور دانش و سلیقه خود در این باره سخن گفته یا مطلب نوشته است. برخی با لحنی نوستالژیک چاره کار را در بازگشت به دیروزهای طلایی دیدهاند، برخی زدن پستهای فراوان و شلوغ شدن کامنتها را علاج کار دانستهاند، و برخی دیگر هم اصولا معتقدند درد محله دوا ندارد و محله به زودی خواهد مرد و بهتر است خودمان را برای حلوا و قیمه آماده کنیم. اما من در این یادداشت، قصد پرداختن به هیچ یک از این دیدگاهها و درست یا نادرست بودن آنها را ندارم. هدف من از نگارش