روابط اجتماعی چه از نظر کاری و چه در موقعیتهای تفریحی یکی از مهمترین و اساسیترین ارکان زندگی اجتماعیه که نقشی انکارناپذیر در موفقیتهای کوچک و بزرگ ما در جامعه ایفا میکنه. و آشنایی کافی با آداب معاشرت لازمه شروع این ارتباطاته. یکی از اصولی که شاید در ظاهر چندان پراهمیت به نظر نرسه آداب غذا خوردن و رفتارهای ما در کنار سفره و میز غذاست که برخلاف نظر خیلیها، باید در ردیف اولویتها قرار بگیره و بهش توجه بشه. حقیقت اینه که ما نابینایان در محافل عمومی بیش از دیگر اعضای جمع زیر نظریم و در نتیجه ایرادهامون بیشتر از خطاها یا سهلگیلیهای دیگران دیده میشه. اینکه افراد
Tag: جهتیابی
به نام بینای دانا به اطلاع میرساند انجمن علمی-فرهنگی موج نور اصفهان در نظر دارد دورههای جهتیابی، کار با تلفنهای همراه لمسی با سیستم عامل اندروید، بریلآموزی و کارگاه هوش مصنوعی برای نابینایان را به صورت رایگان برگزارکند. زمان برگزاری با هماهنگی ثبتنامکنندگان، مدرس و انجمن موج نور تعیین خواهدشد. مکان برگزاری در محل انجمن به نشانی اصفهان، خیابان سعادتآباد، رو به روی مقبره بانو امین، جنب ورزشگاه امین، خانه ریاضیات اصفهان، بخش نابینایان خواهدبود. نابینایان و کمبینایانی که موفق به گذراندن این دورهها بشوند؛ میتوانند؛ در دورههای تکمیلی که در آینده برگزار میشود شرکت کنند و گواهی شرکت در هر دوره را از انجمن دریافت کنند. برای ثبت
سلامی رنگارنگ به همراهان ما و محله نابینایان! امیدواریم که تابلوی زندگیتون همواره پر از شادترین رنگها باشه! سوال: دوست نابینا و کمبینای من! نظرت در مورد استفاده از عصای سفید چیه؟ بعضی از ما با این همسفر ساکت و موثرمون چندان رفیق نیستیم و به دلایل مختلف ترجیح میدیم که هرچی کمتر ازش استفاده کنیم. اما اگر بدونیم که این وسیله چه قدر میتونه دنیای اطرافمونرو تغییر بده قطعا با این موضوع برخورد بهتری خواهیم داشت! امروز قراره به دیدن کسی بریم که عاشق عصای سفیدشه و هرچند در گذشته نگاهی متفاوت داشته، در حال حاضر عمیقا معتقده که عصای سفید زندگیرو براش روشنتر کرده. بیایید بریم
سلامی به تابندگی خورشید مرداد به یاران محله نابینایان! امید که خورشید عمرتون همواره در اوج کامیابی بتابه! زندگی در هر مرحله و هر مکان و موقعیتش که باشیم درسهای ارزشمندی واسمون داره که به یاد گرفتنشون حسابی میارزن. مهم نیست در چه سن و سال و در کجای زندگی هستیم. هر جا که باشیم، در هر سن، در هر موقعیت، کلاس درس زندگی ما همونجاست. حتی میشه در دل تاریک یک شب بیستاره و توفانی ساختن فانوسرو یاد گرفت و به صبح رسید. این حقیقت به ظاهر ناممکنرو افرادی از جنس خودمون تجربه کردن و قراره که امروز به ما هم یادش بدن. افرادی که موفق شدن
سلام بر یاران محله نابینایان. امید که کامیابی همواره یارتون باشه! تابستون هم رسید. گرم و تابان. ای کاش شروع، امتداد و ادامه این فصل جدید برای همگی ما پربارتر از همیشه باشه! سوال! برای درک حسی که یک نفر از یک تجربه داره چیکار میشه کنیم؟ یک راه اینه که خودمونرو تا حد امکان جای طرف بذاریم تا احساسمون به حس و حالش نزدیک بشه. مثلا تو دوست بینای من! در مقام مادر، پدر، یا مربی یک نابینا، برای درک حس و حال فرزند یا دانشآموز نابینای خودت در موقعیتهای متفاوت، یا واسه دونستن اینکه یک نابینا فعالیتهای مختلفرو چه جوری یاد میگیره و انجامشون میده چیکار میکنی؟
به نام خدا به اطلاع میرساند انجمن موج نور در نظر دارد در تابستان ۱۴۰۲ دورهها و کارگاههای صفحهکلید، ویندوز ۱۰ مقدماتی و پیشرفته، اینترنت، جهتیابی، کار با نرمافزارهای اندرویدی و استفاده از تلفنهای همراه با سیستم عامل اندروید برای نابینایان به ویژه دانشآموزان و دانشجویان را به صورت رایگان برگزار کند. زمان برگزاری با هماهنگی ثبتنامکنندگان، مدرس و انجمن موج نور تعیین خواهدشد. مکان برگزاری در محل انجمن به نشانی اصفهان، خیابان سعادتآباد، رو به روی مقبره بانو امین، جنب ورزشگاه امین، خانه ریاضیات اصفهان، بخش نابینایان خواهدبود. نابینایان و کمبینایانی که موفق به گذراندن این کارگاهها و دورهها بشوند؛ میتوانند؛ در دورههای تکمیلی که در آینده برگزار
یک سلام سبز و شکوفهباران از جنس عید به عزیزان محله نابینایان. امید که سال جدید برای تکتک شما پیک شادیها و پیامآور زیباترین شروعها بوده باشه! در نخستین سفر محله نابینایان در سال جدید و سفر شماره 67 محله به جهان آزاد، داستان آلیسا و مشکلاتشرو پی میگیریم و در آخرین بخش این راه با قهرمانان این قصه واقعی همراه میشیم تا ببینیم ماجرا عاقبت به کجا ختم میشه. پیش از این گفتیم که آلیسا برای دسترسی به موارد موردنیاز آموزشی و تحصیلی با مسائلی مواجه شد که متأسفانه مدرسه و اداره ناحیه بهدلایلی کمتر تونستن در رفع این موارد بهش کمک کنن. دردسرهای آلیسا برای پیش رفتن
سلامی به تراوت عطر نفسهای بهاری که در آستانه ورودیش ایستادیم به دوستان و آشنایان محله نابینایان. امید که هوای دل و وجودتون هوای سبز عطر و عید باشه! امروز عازم آخرین سفرمون به جهان آزاد در سال 1401 هستیم. سفر شصت و ششم محله نابینایان، ادامه گشت و گذار دفعه پیش و در امتداد داستان آلیسا و مشکلاتشه. این قهرمان ناشناسرو تا وسط ماجراها و مشکلات و نبردش با موانع سر راهش دنبال کردیم و دیدیم که آلیسا برای هماهنگ شدن با مدرسه و کلاسش و پیش رفتن با همکلاسیهای بینای خودش به مشکلات گوناگونی برخورد کرد و متأسفانه راههای حل و رفع این موارد هم چندان براش
سلامی بلورین به درخشندگی بلورهای یخ انتهای زمستون به عزیزان محله نابینایان. امید که برندههای خوشبخت مسابقه دوستانه زندگی باشید! برای شصت و چهارمین بار از طرف محله نابینایان عازم سفر به جهان آزاد هستیم. موضوع این سفر هم احتمالا واسه بسیاری از ما ناآشنا نیست. چه قدر پیش اومده که به نقش صدا در زندگیمون فکر کنیم؟ این عامل کارآمد که همه جای زندگی با ماست. مخصوصا واسه اون دسته از ما که نمیتونیم دنیای اطرافمونرو با نگاه درک و کشف کنیم، صدا نقشی تعیینکننده و مهم در تمامی ابعاد زندگی ایفا میکنه. در تمام بخشهای کوچک و بزرگ روزمرگیهای ما هست و کمک میکنه تفریح کنیم، موارد
سلامی از جنس آشنای نسیم به تویی که با لطافت باران آشنایی. امید که این سرمای تاریک هرچه زودتر از دلهای همگیمون برای همیشه سفر کنه! در سفری دیگه از سری سفرهای محله نابینایان به جهان آزاد همراه و همسفر ما باشید!. در بسیاری از گشتهای پیشین با غافلگیریهای خوشآیندی مواجه شدیم که نشونمون دادن بسیاری از اموری که به ظاهر برای ما ناممکن جلوه میکردن، فقط سختتر پیش میرن اما نه تنها دسترسپذیرن، بلکه ورود بهشون کلی هم واسمون لذتبخشه. دیدیم و شنیدیم و خوندیم که با وجود نقص بینایی میشه رقصید، سوارکاری کرد، جودوکار شد، در بسیاری از میدونها پابهپای افراد بدون معلولیت پیش رفت و
سلام به همسفران سفرهای آزاد محله نابینایان. امید که گامهاتون همیشه استوار، شادیهاتون همواره پایدار و کامیابیهاتون تا همیشه برقرار باشه! در مورد شکستن سدهای به ظاهر ناممکن پیش از این زیاد گفتیم. به دیدن افرادی رفتیم که ثابت کردن بدون دیدن میشه زندگی کرد، درس خوند، جودوکار شد، رقصید، و بر بسیاری از موانع پیروز شد. امروز هم قراره مهمون یکی دیگه از این سد شکنها باشیم و گذر از یکی دیگه از موانع به ظاهر ناگذررو به تماشا بشینیم. پیش از سفر امروز محله به جهان آزاد، اگر کسی بهم میگفت بدون دیدن میشه سوارکاری کرد باورم نمیشد. اما حالا باورم میشه. حالا دیگه باورم میشه
سلام به همراهان و همسفران و تمامی یاران محله نابینایان. امید که قلبهاتون همواره سرشار از امید باشن! بسیار پیش اومده و پیش خواهد اومد که ما خواهان انجام کاری باشیم که با توجه به معلولیتمون ناممکن به نظر میاد. در بسیاری از این موارد، خیلی از ما ناممکن بودن تحقق این آرزورو میپذیریم و ازش دست میکشیم. اما هستن افرادی که نظر دیگهای دارن. از نظر اونها، اگرچه تمام دیوارها با سلاح خواستن شکستنی نیستن، اما قدرت اراده ما قادر به شکستن تعداد بیشماری از سدهاییه که در مقابل خواستنها و توانستنهامون قد الم کردن. میزبان امروز سفر ما به جهان آزاد یکی از اون افرادیه که
یاران محله و همراهان سفر سلام. امید که در آستانه بهار، لحظه هایی سراسر عطر و نور رو سپری کنید. با آخرین سفر از سفرهای محله نابینایان به جهان آزاد در سال 1400 همراه شما هستیم. والدین عزیزی که دارای فرزند نابینا هستید! زمانی که برای اولین بار با حقیقت معلولیت فرزندتون مواجه شدید، اولین پرسشی که به ذهنتون رسید چی بود؟ احتمالا چیزی شبیه به اینکه برای ساختن امروز و فرداهای فرزندم باید چه کار کنم! در آخرین سفر امسالمون قراره با والدینی همراه بشیم که این تجربه رو پشت سر گذاشتن و در جهت رسیدن به روزهای درخشان زندگی، فرزند نابیناشون رو همراهی کردن. در این راه
سلام به همسفران همیشگی محله نابینایان و نشریه جهان آزاد. در ماه آخر از زمستان 99 با چهاردهمین شماره از جهان آزاد در خدمت شما گرامیان هستیم. مشخصات مقاله نام مقاله: Fourteen: It’s a Magical Age سن 14 سالگی، سن طلایی نویسنده: Maurice Peret منبع: Future Reflection مترجم: داوود چوبینی یادداشت سردبیر موریس پِرِت یک مربی تحرک و جهتیابی می باشد. او مدرک خود در این حوزه را از سازمان ملی تحرک و جهتیابی آمریکا اخذ نموده است. آقای پِرِت مسئول برنامه های مشاوره ای به جوانان در فدراسیون ملی نابینایان آمریکا نیز هستند. در این سخنرانی، ایشان از برنامهریزیها و تحولی صحبت می کنند که رسماً
سلام سلاااام بچه ها چطورین؟ باورتون میشه دو هفتست میخوام پست بزنم اما هی امروز و فردا میکنم و جالب اینه که هر چه قدر بیشتر امروز و فردا میکنم میزان مطالبی که میخوام دربارشون بنویسم بیشتر میشه پریشب نشسته بودم داشتم مینوشتم دیدم انقدر موضوعات زیاده نمیشه تو یه پست درستش کرد الآن من سر کلاس سیستم نشستم و دارم اینو مینویسم نمیدونم یادتون مونده یا نه حدود دو سال پیش شرایطم یه طوری شد که مجبور شدم از دانشگاه علامه انتقالی بگیرم و برم همدان تو دانشگاه بوعلی به ادامه درس و بحث بپردازم. اونجا که بودم مشکلات زیاد بود الان چند تا از مشکلاتی که باهاش
خوب. باید بگم که تا بیست دقیقه ی دیگه از زمانی که این نوشته رو شروع کردم، باید راه بیفتم به سمت محل کارم. یکی از ویژگی های شیفت کار در عصر و شب اینه که از خوش گذرانی هایم با رفقا، شب نشینی های محله، گپ و گفت در اسکایپ، قدم زدن هام در جلفا و میدان انقلاب و شام خوردن هام در رامانوس و هرمس و شاندرمن خبری نیست. دیگر از خلاقیت ها و پادکست های صوتی شاد و طنزم کمتر می توانم تولید منتشر کنم و کلا حس بودن و در ارتباط بودن در من کم می شود. شب ها اما که از سر کار بر
به نام خدای خوب و مهربون سلاااااام سلاااااااااااام به همه ی دوستان محترم حال و احوال که خوبه انشا الله؟ الوعده وفاااا. من برای اولین بار زود اومدم یوهووووووووووووووووووووو ایییییییووووووووووولللللل. خخخخ میبینم که شماها هم تعجب کردین. از اینجا دارم میبینمتون. بعله خب. انشا الله که دیگه تعجب تونو نبینم. خخخخ خب حالا بریم سراغ بحث امروز مون: دوستان نه، نه، نریم سراغ بحث بعدی. صبر کنین میخوام یه چیزی که فراموش کردم در پست قبلی بگم رو مطرح کنم در مورد موانع باید بگم که تو هر خیابونی که قدم میذاریم ملت هی دارن ساختمون سازی میکنن. برای کارشون هم تو پیاده رو ها داربست نصب میکنن. این
به نام خدایی که همیشه مواظب نابیناها هست. سلااااام به همه ی دوستان خوب و محترم و صبور خودم خوب و خوش و سلامتین انشا الله؟ چه خبرااااااا؟ من اومدم جلسه ی ششم جهتیابی رو با حضور شماها برگزار کنم. چیه اینطوری نگام میکنین؟ چییییییی؟ بلند تر بگین خب؟ آهااااان! دیر میام. همه چی رو فراموش کردین؟ خب عیبی نداره که روی اسمم که اینتر بزنین همه ی نوشته های من براتون لیست میشه. چییییی؟ من چرا زود زود نمیام؟ خب راستشو بخواین من توی نوشتن یه خورده زیادی تنبلم. اصلا و ابدا اهل نوشتن نیستم. برای همین همش تنبلیم میشه تا کلاسهای جهتیابی رو بنویسم. میدونم بابا! میدونم
سلام سلاااااااام سلاااااـاااام دوستان. خوبین خوشین سلامتین؟ حتما که خوبین. شک ندارم. راستی سال نو مبارک!. امیدوارم که سالی پر از دل خوش، شادی و سلامتی و پول داشته باشین. چه عالی این روزها رو من خیلی دوست دارم چون فصلش قشنگه. همه جا پر از طراوت و تازگی هست. واقعا فصل قشنگیه. خب دیگه بگذریم ببینم توی جلسه ی پیش که بچه ها کمتر حضور داشتن. میخوام بدونم این بار چی کار میکنن. دوستان بیاین دیگه کلاسو همینطوری رها نکنین. ما همه مون به تجربیات همدیگه نیاز داریم. بیاین و از هرچی که میترسین از هرچی که تجربهش کردیم حرف بزنین. البته مربوط باشه با بحثمون. اینطوری کلی
به نام خالق زیباییها. سلااااااااام سلااااااااام سلااااااام دوستان. من اومدم تا با هم دیگه جلسه ی چهارم جهتیابی رو شروع کنیم. اول از همه بگم که شرمندم که بین کلاسهای من خیلی فاصله هست. خب هر کاری میکنم نمیشه. باید ببخشین. مطالب قبلی رو فراموش کردین؟ این که مشکلی نیست. برای اونم فکر کردم. شما میتونین هر کدوم از جلسات قبلی رو از لینک های زیر دوباره بخونید. منم پیشنهاد میکنم قبل این که برین سراغ مطالب این پست، حتما یه بار مطالب قبلی رو مطالعه کنین تا یادآوری بشه. به همین سادگی. جلسه ی اول جلسه ی دوم جلسه ی سوم خب اینم از لینکها. حالا بریم سراغ