شما شنونده پادکست رودررو هستید! پادکستی که قراره به طرح و حل مسائل و مواردی بپردازه که میتونن نقش بزرگی در چگونگی ارتباط بهتر نابینایان با اجتماع اطراف، دستیابی به موفقیت بیشتر، احساس بهتر در زندگی فردی و اجتماعی این افراد، و همچنین آگاهیبخشی به جامعه در نوع ارتباطگیری با نابینایان ایفا کنن. در رودرروی این بار هم مثل همیشه همراه ما باشید! مشخصات پادکست: موضوع پادکست شماره 9: توصیههایی به والدین کودکان نابینا راوی: بهجت صفاری مترجم و نویسنده متن پادکست: ساقی نخعی زاده تدوین: بهنام نصیری منبع: dbsv.org انتشار از وب سایت محله نابینایان Gooshkon.ir باکس دانلود پادکست رودررو شماره 9 همراه با پخش
Tag: خانه
در شماره پیشین چگونگی سازگار شدن با اجتماع و میزان اهمیت این امر برای معلولین از جمله نابینایان رو بررسی کردیم. در مورد اینکه در هر مرحله از زندگی، کودکستان، مدرسه، و محیط کار و زندگی چطور باید در جهت پذیرش هرچه بیشتر گام برداریم صحبت کردیم و گفتیم که این تلاش تنها مخصوص معلولین نیست و افراد بینای اجتماع هم باید در دستیابی به این امر تلاش کنن. امروز در ادامه این مطلب کمی بیشتر گفتگو میکنیم و ابعاد متعدد این مهم رو بیش از پیش مورد بررسی قرار میدیم. مشخصات نشریه: نام مقاله: FITTING IN SOCIALLY تناسب و سازگاری اجتماعی: بخش دوم نویسنده: دوریس ام.
درود. انجمن نبینستان، یه انجمن نابینایان هست که آقای مسئول که هم اسمش مسئوله و هم رسمش، اونجا به نوعی همه کاره ی این انجمنه. من تا حالا هشت بار رفتم اونجا که هفت بار قبلی رو براتون تعریف کردم که چی شد و چه اتفاقاتی افتاد. حالا اومدم تا براتون تعریف کنم در هشتمین حضورم در این انجمن، چی بین من و آقای مسئول گذشت. راستش ماجرا از اونجایی شروع شد که من به فکرم رسید که برم انجمن و از آقای مسئول بخوام تا توی این انجمن شرایطی رو ایجاد کنه که بچه های نابینا بتونن صاحب خونه بشن. این شد که شال و کلاه کردم و
سلام رفقا. چطورین؟ خوش میگذره؟ اگه اجازه بدین درس 18 رو کلید میزنیم. خب، قبل از هر چیزی بزن تو سرش تا ببینیم دنیا دست کیه؟ حالا بریم ببینیم چه دسته گلی تو این درس به آب دادیم: مثل همیشه رفتیم سراغ تاپناچ و چند تا تمرینو کار کردیم. یه نمه با طرز آدرس دهی در زبان انگلیسی آشنا شدیم. ای! یه چند تا لغتم یاد گرفتیم. بعدش رفتیم سراغ اینترچنج با انواع محلهای زندگی آشنا شدیم. یه نمه فرق بین خونه و آپارتمانو فهمیدیم. چند تا لغتم یاد گرفتیم. با یه اصطلاح مامان آمریکاییم آشنا شدیم که بیشتر به درد خانمایی که بچۀ کوچیک دارن میخوره. یه نمه