اون بچه ی ده ساله، در حین اینکه به شدت ازم می ترسید و پرهیز می کرد، قبل از اینکه لواشک ازم بگیره، قبل از اینکه تا الان که بیست سالشه یکی از دوست های صمیمیش باشم، از همون اولش به ترسناک بودنم و به ناتوانیم مطمئن بود. یه کلیشه که بیشتر از شش ساله اینجا گفتم و نوشتم و خوندید. روشندل؟ نع. نابینا؟ نع. کور؟ آره! کور! کوووووور! خودشه. همون که آدمو میخوره. همون که جادوگره. فرهنگی که دیگه یواش یواش ایرانی جماعت داره ازش فاصله میگیره. البته هنوزم این فرهنگ بعضی از جا های ایران هست. حتی توی افغان ها هم که به نوعی هموطن ما به