بایگانی برچسب: s



سرد ولی مهربون

سلام. علیک سلام عزیزم. آقا شهروز شما با من دیده بوسی نکردیها. نه داداش نوکرتم بیخیال من شو. نه. امکان نداره. بیا بغلم ببینم. نه. جان من. مامااااان یخ کردم. کمک. کمک. بابا آخه آدم برفی هم مگه کسی رو … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان و حکایت, صحبت های خودمونی, طنز | برچسب‌شده | 45 دیدگاه