خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

لبه ی پرتگاه

آدم خودش نمیدونه چرا این تیپیه، شایدم چرا این تیریپیه. همین درسته که میگن ی روز شادی، ی روز غم. ی روز زیاد و ی روز کم. انگار که این دنیا، این زندگی، همیشه باید بالا پایین داشته باشه تا بتونه بچرخه. همینه که از این دنیا هم خعلی خوشم مییاد و هم خعلی متنفرم. دیگه باید به پارادوکسیکال بودن نوشته های من عادت کرده باشید. از کی و از چی بگم. نمیدونم. قاتم. شاد و غمگین. سرگردون و کثیف و دیوونه. اولندش که اینقدر کار سرم ریخته که پنج روز میشه حمام نرفتم، صورتمو اصلاح نکردم و مو های بد مسبم که هر روزه چرب میشن رو شامپو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

حسی شبیه… آخر اسفند

سلام به تک تک دوستای عزیزم در محله گوش کن. امیدوارم که حالتون خوب خوب خوب باشه و ایام به کام. سال نو رو پیشاپیش بهتون تبریک می گم و امیدوارم امسال سال “رسیدن به آرزوهای قلبی” تک تکتون باشه ! بازم ی حسی شبیه آخر اسفند هر سال. حسی شبیه نو شدن, حسی شبیه گرفتن تصمیمای جدید و بزرگ, حسی شبیه زندگی … که با تولد زمین و پادشاهی خورشید همراهم شده. این احساس , هر سال این موقع ها سراغم میاد. احساس می کنم با این انرژی فوق العاده ای که دارم, می تونم دنیا رو زیر و رو کنم!درست نمی دونم از چی سرچشمه می گیره.
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

آخه اینم زندگیِ که من دارم؟

سلام! بعضی وقتا اونقد غمگینم که دلم میخواد اصلا زنده نباشم! بعضی وقتا اینقد روز خوبیو گذروندم که دلم میخواد اصلا تموم نشه! بعضی وقتا واسه اینکه مدرسه نمیرم غمگینم! بعضی وقتا غرق در شادیم! بعضی وقتا میترسم! بعضی وقتا احساس تنهایی میکنم! واسه همینه که میام تو اینترنتو دلم میخواد پیش همنوعام باشم! بعضی وقتا عصبی میشمو میخوام یارو رو لتو پار کنم! آخه اینم زندگیه که من دارم؟ نه! شما بگید! به اینم میگن زندگی مثلا؟ بگید چی کار کنم؟ که نترسم! تنها نباشم! عصبی نشم! احساس تنهایی نکنم! شاد باشید!
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

نقش گوش کن در زندگی شما

سلامی گرم به شما جانانم خوبین؟؟؟ امیدوارم که حال دلتون خوب باشه خب بریم سر اصل مطلب همینجور که از عنوان پست خوندید میخواییم بشینیم فکر کنیم ببینیم که گوش کن در زندگی ما چه نقشی داره و الآن کجای زندگیمون قرار داره و بعد بیاییم اینجا نتیجه افکارمون رو بنویسیم خب اول خودم میگم گوش کن در زندگی من یه انقلاب جدید ایجاد کرد اول بهم یاد داد که با گوشه نشینی به هیچ جا نمیرسم و اگه بخوام از زندگی لذت ببرم باید به استقلال کامل برسم بعد بهم یاد داد که چطوری میتونم پا به پای جامعه از امکانات نوین استفاده کنم و کلی چیز دیگه
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

مهارت هائی واقعی برای زندگی بهتر، قسمت پنجم

.. یه برنامه واسه ی خانومایی خوب خانه دار و یه برنامه غذایی برنامه ی هفتگی خانمای نمونه شنبه ها…مرتب کردن کشوها و سروسامان دادن کمدها یکشنبه ها….روز یخچال و کابینت ها(هر هفته یک کابینت) دوشنبه ها… تمیز کردن مایکروفر و گاز و هود و سرخ کن سه شنبه ها….روز یه گردگیری دبش! + تمیز کردن کلید پریزها چهارشنبه ها….نظافت سرویس های بهداشتی پنجشنبه ها(روز اصلی نظافت و بازیابی خونه هامون پنجشنبه هاست)…جاروبرقی حسابی و T کشیدن+ تمیز کردن راه پله های ورودی خونه و یا تراس+ (شیشه ها هرماه یکبار جمعه ها….استراحت، البته لباس ها و ملحفه ها و به خصوص روتختی رو صبح جمعه یا عصرش بریزید
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

مهارت هائی واقعی برای زندگی بهتر، قسمت چهارم

هفتاد نکته ازتجربه های زندگی که با صرف وقت و زمان و هزینه به آن می رسید بدانید اگه کل زندگیتان رو مرور کنید به این 70 جمله می رسید: 1- روز تولد دیگران را به خاطر داشته باش. 2- حداقل سالی یکبار طلوع آفتاب را تماشا کن. 3- برای فردایت برنامه ریزی کن. 4- از عبارت«متشکرم»زیاد استفاده کن. 5- بدان در چه وقت باید سکوت کنی. 6- زیر دوش آب برای خودت آواز بخوان. 7- احمقانه رفتار مکن. 8- برای هر مناسبت کوچکی جشن بگیر. 9- اجناسی که بچه ها می فروشند را بخر. 10- همیشه در حال آموختن باش. 11-آنچه می دانی به دیگران بیاموز. 12- روز
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

مهارت هائی واقعی برای زندگی بهتر، قسمت سوم

یک چوب کبریت” سر” دارد ولی مغز “ندارد. در نتیجه هر وقت کمی اصطکاک وجود داشته باشد، “”فورا مشتعل”” می شود. اثرات این اشتعال می تواند ویرانگر “””باشد. همه ما سر داریم و بر خلاف چوب کبریت “”مغز”” هم داریم. عاقلانه آن است که بلافاصله “”واکنش نشان ندهیم که این عادتی گرانقدر است. بهترین جوابها ….. بهترین جواب بدگویی:سکوت بهترین جواب خشم :صبر بهترین جواب درد:تحمل بهترین جواب تنهایی:تلاش بهترین جواب سختی:توکل بهترین جواب خوبی:تشکر بهترین جواب زندگی:قناعت بهترین جواب شکست:امیدواری…. تقدیم به بهترین ها…. برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی.. سلام به ویرایش کننده این متن با پارس آوا کجکی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اقلام مورد نیاز برای ی زندگی معمولی

هه اوایل که مستقل شده بودم، فکر می کردم زندگی یعنی اینکه بری بشینی توی ی خونه واسه خودت حال کنی ولی بعدش دیدم نع. اینطوری ها یا شایدم اونطوری هام که من فکر می کردم نبوده و نخواهد هم بود. نشستم سر انگشتی وسایلی که باید می خریدم رو واسه خودم لیست کردم و جلوی هر وسیله نوشتم که آیا اون رو خریدم و در خونه ی من موجود هست یا نیست. فعلا 13 قلم جنس هست که من باید بخرم و 33 قلم هم خریدم که روی هم رفته میشه 46 قلم جنس. این بحث رو اینجا مطرح کردم که هم ی کمکی از با تجربه ها
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

آرزوهای ساده و برآورده نشده عباس یگانه

سلام به همه گوشکنیهای عزیز. خوبید؟ بهتون خوش میگذره؟ امروز میخوام باهاتون درد دل کنم و از آرزوهای برآورده نشدم بگم. من این شجاعتو از شما یاد گرفتم، وگرنه هیچوقت این جرأت رو نداشتم. که آرزوهامو به کسی بگم. یکی از آرزوهای من اینه که چنتا دوست داشته باشم. دوستایی که منو درک کنن و نگاه منو بفهمن. دردای منو رو حساب حماقت یا ضعف یا یا خامی نذارن. آرزو دارم که چنتا دوست داشته باشم که بتونم هر چند وقت یه بار ببینمشون و دور هم جمع بشیم و یه قدمی با هم بزنیم و با هم گپ بزنیم. هم بحثهای جدی اجتماعی و عقیدتی بکنیم، هم بگو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

طوفان ذهنی کش‌لقمه ای، ده مرداد

درود خوب دوس دارم از همه چی و همه جا بنویسم. چیه مگه؟! میخوام خودمو رو کنم. چیه مگه؟ نگا داره؟! این کاری که اینجا میکنم شاید بشه اسمشو گذاشت طوفان ذهنی از نوع کش‌لقمه. یعنی طوفانی که علیرغم اینکه باید کوتاه باشه، بلنده! اولش بریم تو کار آمار شب روشن که معلوم نیست چطوری اینقدر زیاد نشون میده. بالاخره آدمه دیگه. کنجکاو میشه. منم گاهی عادت دارم ی کمی بلند بلند فکر میکنم. یکی از فکرامم اینه که چطوری اینقدر آمار سایت‌شون زده بالا. نه که بحث حسادت باشه ها، میدونید کمترین چیزی که من اصن بهش اهمیت نمیدم همین آماره. تا جایی که آمار‌گیر اصلی محله که
دسته‌ها
روانشناسی

زندگی یک آزمون است

سلام به همه ی هم محله ای های خوب و مهربون مدت طولانی بود که توی این محله فعالیت نکرده بودم امروز که داشتم کمی در خلوت خودم به زندگی و فراز و نشیبهایش فکر میکردم مطلبی به ذهنم رسید که گفتم شما را هم از آن بی بهره نسازم و تجربه خودم را در برابر مشکلات زندگی در اختیارتان بگذارم هرگاه به زندگی و فراز و نشیب های فراوانش به عنوان یک آزمون, یا رشته ای از آزمونها نگاه می کنیم, کم کم به هر مسئله ای که با آنها رو به رو میشویم آن را فرصتی برای رشد و کمال، امکانی برای جلو خزیدن تلقی میکنیم. هرگاه
دسته‌ها
روانشناسی

پنجاه دستور العمل ویژه برای زندگی بهینه:

سلام بچه محلاهای خوب و نازنین. این اولین پست من در محله میباشد، بنا بر این هنوز از شما و آقا مجتبی یک کمی خجالت میکشم و میترسم اول کاری گند بزنم،حالا اگه زدم یواشکی بهم بگین. خب دیگه لوس شدن و ناز کردن دیگه بسه و بهتره که بپردازیم به اصل موضوع. برای شروع یه موضوع براتون انتخاب کردم که فکر میکنم برای آغاز مطلب مناسبی باشه.، امیدوارم بدردتون بخوره: پنجاه راهکار برای زندگی بهتر: 1. همیشه به مردم بیش از انتظاراتشان ببخشید و اینکار را با روی خوش انجام دهید. 2. شعر مورد علاقه تان را از بر کنید. 3. هر آنچه که می شنوید را باور
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

من از زندگی خود اصلن لذت نمیبرم

با سلام به شما دوستان عزیز دوستان خوب من اگر شما به خاطر داشته باشید مطالب من بیشتر در حوزه رایانه بوده است ولی اینبار اینگونه نیست البته من قصد ندارم شما را ناراحت و پریشان کنم ولی خوب این سایت پایگاهیست برای درد و دل کردنها دوستان خوب من بر خلاف داش مجتبی و دیگر دوستان که از زندگی خود لذت میبرند من اصلن لذت نمیبرم به چند دلیل چون من فردی هستم که همیشه یک جا نشسته ام و اگر این رایانه و اینترنت و نوشتن در محله نبود گوشه گیر که هستم هیچ فوق گوشه گیر میشدم من نه تحصیلات درست و حسابی دارم و نه
دسته‌ها
روانشناسی

زندگی چیست؟

هر کس در این مورد نظری دارد و آن را از دیدگاهی که معرف بینش و نگر هویت و جهان بینی خود اوست تعریف می کند. گروهی زندگی را ” خون دل خوردن و پشت دیوار آرزو مردن می دانند و گروهی می گویند: ” زندگی چیست؟ : عشق ورزیدن , زندگی را به عشق بخشیدن”. زندگی , بازتاب هویت یک انسان در دنیای بیرون اوست. زندگی , کتابی است که تو , نویسنده آن هستی. زندگی جمله ای است که فعل آن به تو باز می گردد , دیوان شعری است که شاه بیت غزلش , تو هستی . زندگی  ,نوازنده ای است که موسقی دل انگیز هستی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

تشنمه, تشنمه!

امروز طبق معمول روزای دیگه دیدم نمیشه همش مث کوکومه, چمباتمه بزنم گوشه اتاقم, کز کنم ی جا و بیکار بشینم. این شد که بعد از حدود های ساعت پنج و شش بعد از ظهر, زدم از خونه بیرون ولی زدنم بیرون همان و برگشتنم به خونه هم همان. آخه من با شلوار کردی و یک مشت ریش بد مسب رفته بودم بیرون اونم بی جوراب و با دمپایی! اومدم ی کمی با کامپیوتر ور رفتم, ی کمی با خواهرم فیلم دیدم و بعدشم رفتم تو دوش. خیلی خوف بود, جاتون حساااابی خالی. من که کلی کیف کردم خصوصا اون موقعه که ریشهای سگی را از روی صورتم میروندم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

آن سوی خستگی

احساس خستگی و خرد و خمیر بودن ناشی از کوفتگی مبهوتی که اتوبوس واحد در طول پنجاه دقیقه طی مسیری طولانی تا زاینده رود در بدنم تزریق کرده موج وار از تک تک سلول های بدنم از تمامی رشته های دی ان ای من انتقام می گیرد. درد خفیف میگرن ناکی که در طول و عرض و ارتفاع کله کرویم به پرواز درآمده جولان می دهد. بی فایده و بی استفاده بی این که هی چ یک از اعضای بدنم یارای مقاومت در برابر غول خستگی را داشته باشند به خواب فکر می کنم و به ریش های بلندی که باید با ژیلت که نه دیگر دیر شده باید
دسته‌ها
روانشناسی

ببوسیدش حتی اگه…

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

زندگی به روایت شعر

درود دوستان.

درود به هوادار ها و زمیندار های این محله!

چندی پیش رفتم نمایشگاه اتوکام که یک گزارش صوتی ناب هم ازش تهیه کردم با توضیحات و صدای شخص شخیص خودم.

البته فعلاً درگیر امتحانام واسه همین این شعر رو علی الحساب داشته باشید تا اون گزارش رو هم در آینده ای نزدیک تقدیم کنم.

زندگی به روایت شعر: