سلامی بهاری به تمامی عزیزان سبز محله نابینایان. امید که در قلب بهار، تمام لحظههاتون سبز و عطرآگین باشن. با یکی دیگه از شمارههای نشریه تنآوا در کنار شما هستیم تا به ادامه شناختمون از دنیای بیکلام، جهان حرکت و اشاره و رفتارهای بیآوا بپردازیم. در مورد زبان بدن پیش از این صحبت کردیم. زبانی که شاید اسمشرو زیاد شنیده باشیم اما کاربردش در زندگی بسیاری ما که نمیتونیم برای دیدن از چشمهامون استفاده کنیم، شاید بحثی نوپا و قدری ناآشنا باشه. حالا آگاهیم که دونستن این زبان ساکت اما گویا برای ما هم مثل افراد بینای اجتماع لازم و ضروریه و هرچند شاید از نظر خیلیهامون عجیب
Tag: سگ راهنما
شادترین سلامها به شما یاران محله نابینایان! امید که وجودتون همواره در شادی و آرامشی عمیق شناور باشه! یک پرسش بیمقدمه: آیا ما قادریم جهانرو تغییر بدیم؟ بدون اینکه خودمون متوجه باشیم بارها و بارها این سوال از ذهنمون گذشته و هر بار در هر مرحله از زندگی، شاید جوابی متفاوت براش داشتیم. اما واقعیت چیه؟ آیا تغییر جهان به دست ما امکانپذیره؟ اگر جواب مثبت باشه جهانی که هر یک از ما در آرزوی ساختنش هستیم چه جوریه؟ اگر قادر به تغییر جهان باشیم، چه دنیایی خواهیم ساخت؟ به تعداد مردمی که روی زمین در تکاپوی رسیدن به زندگی بهتر در دنیایی بهتر هستن جواب
سلامی گرم، شفاف و صمیمی به یاران همیشه همراه محله نابینایان. امید که در هر لحظه از عمر عزیزتون تماشاگر بهترینها باشید! باز هم عازم سفری از سری سفرهای محله نابینایان به جهان آزاد هستیم. سفر شماره 60 محله کمی شاید متفاوت باشه. گاهی در جادههای پردستانداز و هزارمنظره زندگی شاهد مواردی هستیم که از هر طرف نگاه کنیم سیاه و تاریکن. فجایع، بلایا، حوادث، مخصوصا در مقیاس بزرگ و همهگیر که سراسر ویرانی و مصیبتن و بس. اگر کسی بهمون بگه حتی در اون قیامتهای سیاه هم میشه سوار بر توفان مسیری به سوی روشنایی پیدا کرد، شاید در قدم اول چندتا بد و بیراه هم نثارش کنیم.
سلام به همسفران سفرهای آزاد محله نابینایان. امید که گامهاتون همیشه استوار، شادیهاتون همواره پایدار و کامیابیهاتون تا همیشه برقرار باشه! در مورد شکستن سدهای به ظاهر ناممکن پیش از این زیاد گفتیم. به دیدن افرادی رفتیم که ثابت کردن بدون دیدن میشه زندگی کرد، درس خوند، جودوکار شد، رقصید، و بر بسیاری از موانع پیروز شد. امروز هم قراره مهمون یکی دیگه از این سد شکنها باشیم و گذر از یکی دیگه از موانع به ظاهر ناگذررو به تماشا بشینیم. پیش از سفر امروز محله به جهان آزاد، اگر کسی بهم میگفت بدون دیدن میشه سوارکاری کرد باورم نمیشد. اما حالا باورم میشه. حالا دیگه باورم میشه
عزیزان همراه و همقدم با محله نابینایان، سلام و عرض ادب. به همین زودی به هجدهمین شماره از نشریه جهان آزاد رسیدیم. این شما و این هم نشریه جهان آزاد در ایستگاه هجدهم: مشخصات مقاله نام مقاله: Kid Talk A Conversation with Mark Riccobono: سخنی با کودکان، گفتگویی با مارک ریکوبونو نویسنده: Carlton Anne Cook Walker منبع: Future Reflection مترجم: داوود چوبینی سخنی با کودکان، گفتگویی با مارک ریکوبونو هر ساله در کنفرانس “سازمان ملی والدین دارای فرزند نابینا” “NOPBC”, رئیس فدراسیون ملی نابینایان آمریکا “NFB” با وجود مشغله کاری، برای صحبت کردن رو در رو با فرزندانمان وقت می گذارد. ما کودکان را به جلوی اتاق فرا می
سلام به دوستان. این فایل صوتی مصاحبه با خانم ستاره بی نور از نابیناهای موفق که چند سالی هست رفتند بریتانیا. ایشون مقایسه ای کرده تفاوت نابیناهای ایرانی با اون کشور رو در مورد امکانات و دسترس پذیری شهر به معلولان که خالی از لطف نیست دوست داشتید بگوشید موفق باشید.
درود به همه. امیدوارم حالتون خوب باشه. مستندی که براتون آماده ی دانلود شده، درباره ی یه مدرسه ی پرورش سگهای راهنما برای افراد نابینا و کمبینا در لندن هست. این مرکز، با حمایت خیرین و بدون حمایت دولتی فعالیت میکند و سگهای راهنما رو پرورش میده و به رایگان در اختیار نابینایان و کمبینایان قرار میده. حتی تغذیه ی سگهایی که به نابینایان واگذار میشن هم رایگان هست و مدرسه، غذای رایگان برای سگ در اختیار صاحبش قرار میده. خدمات پزشکی برای سگهای راهنما نیز در این مرکز، رایگان هست و حتی فرد نابینایی که از سگ راهنما استفاده بکنه، بیمه میشه که اگر به دلیل اشتباه سگ،
به نام خدا روایت 48 از فرودگاه تهران تا شیراز قبلاً گفتم که وقتی خانواده ام به سفر می روند من در خانه می مانم. ولی این بار لازم بود در شیراز حضور یابم. به آنها گفتم که شما بروید و من خودم می آیم. ابتدا برایشان تعجب آور بود که چطور می خواهم تنهایی از تهران به شیراز بروم ولی چون قبلاً تواناییم به آنها ثابت شده بود، مخالفت نکردند. بلیط رفت و برگشت را از هواپیمایی ایران ایر گرفتیم و آنها رفتند. اکنون خاطره ی سفر از تهران تا شیراز را می نویسم. در روز پرواز، قبل از این که به سمت فرودگاه راه بیفتم، به ایران