سلامی صمیمی به تمامی یاران صمیمی و همراهان عزیز محله نابینایان. امید که شبهاتون روشن، روزهاتون درخشان، و خورشید بر پهنه دلهاتون تا همیشه تابان باشه! باز هم تقویم در چرخش بیتوقفش از مسیر روزها و لحظهها گذشت و به پانزده مردادی دیگه رسیدیم، تاریخی که برای محله نابینایان و دوستانش به شدت آشناست. لازم به گفتن نیست که پانزده مرداد سالروز آغاز مجموعه محله نابینایانه. مجموعهای که از یک وبلاگ شخصی کوچیک شروع شد و بزرگ شد تا چهارده سال بعد به همراهی یارانش در مسیر پرفراز و نشیبی که تا اینجا طی کرده و همچنان در حال طی کردنشه افتخار کنه. سالروز تأسیس محله نابینایان یکی
Tag: شهاب فروزش

از بین اهالی و دوستان محله نابینایان کی سری پادکستهای آشپزباشی و ماجراهای آشپزی محلهرو یادشه؟ داستانهایی که هر کدومشون پر از قصه و خنده و خاطرات خوشمزه بودن. بچهها سفرههاشونرو کنار هم پهن میکردن و هرچی که بود با هم میپختن و میخوردن و طبق معمول جای غایبها خالی، حسابی خوش میگذشت. توضیح دقیقتر واسه اونهایی که شاید این بخش از محله نابینایان به هر دلیلی از دستشون در رفته باشه اینکه پیش از این هر چند وقت یک بار یه دسته از هممحلیها داخل تیمتاک مجموعه محله نابینایان دور هم جمع میشدن و هر بار با کمک و راهنمایی هم یکی از غذاهایی که رأی بیشتری میآوردرو

سلامی به تمام رنگهای شاد هستی، به صمیمیت وجود و به گرمای دلهای صاف شما به تمامی عزیزان محله نابینایان. امید که آغاز این بهار، سرآغاز شادترین کامیابیها برای تکتک شما باشه! بهار 1403 به یاران بهار مبارک! بار دیگه این داستان پرتکرار اما زیبادر تکراره. یک سال دیگه هم گذشت. سال 1402 رفت و تمامی گذشتهرو با تمام تلخ و شیرینش همراه خودش برد. سال کهنه رفت و طبق روال دیرپای همیشه، حالا فقط یک دفتر خاطرات ازش باقی مونده. تمام روزها و لحظههایی که پشت سر گذاشتیم همه در این دفتر جا گرفتن و در قالب کلی تجربههای رنگارنگ در خاطراتمون موندگار شدن، تا از مرور خوبهاش