ورود به محله
تغییر اندازه ی متن
جستجوی قدرتمند محله
-
نوشتههای تازه
- صدای ما را از رادیو گوش کن میشنوید! پنجشنبه ها، از ساعت 22، همراه ما باشید! در فصل سوم از بازی صوتی مافیا!
- سریال بازی مرکب، Squid Game, به صورت توضیح دار، اختصاصی محله نابینایان: قسمت سوم اضافه شد!
- انتشار کتاب خودآموز Reaper برای نابینایان جلد سوم
- ماهِ من، مهتاب. شماره 10.
- سریال جیران، به صورت توضیح دار، اختصاصی محله نابینایان: قسمت ششم اضافه شد.
بایگانی برچسب: s
دخترها فریاد میزنند
هشدار: تمامی اسامی، شخصیتها، و رخدادهایی که در این داستان آورده شدهاند، ساختهی ذهن نویسنده هستند و واقعیت ندارند. هرگونه تشابه عناصر این داستان با عناصر موجود در دنیای واقعی، کاملاً ناخواسته بوده و از کنترل نویسنده خارج است. شما … ادامهی خواندن
چندتا نکته در باره آراستگی ظاهر. امیدوارم به دردتون بخوره.
خب و خب و خب سلامٌ علیکم یا اهل محله نابینایان. چطورید دوستان عزیزم؟خوبید؟چه خبرا؟ چیکارا می کنید؟ خانواده خوبن؟ بچه داراش, بچه ها خوبن؟ خب بریم سر اصل مطلب که باقی روده درازیم همون جا بهتون تحمیل خواهد شد. … ادامهی خواندن
منتشرشده در اجتماعی, صحبت های خودمونی
برچسبشده آراستگی _ظاهر, خوشپوش_بودن, خوشلباس_بودن, عطر, کت و شلوار, کفش, لباس
40 دیدگاه
با اعصاب خط خطی، یه کتاب آوردم!
سلام به همگی! خوبین؟ من شدید اعصابم خطخطیه! آقا چیکار کنم خب رو وسایلم شدیدا حساسم، از اونایی هستم که هر چیزی رو برمیدارم باز دقیقا باید همون جای قبلیش بذارم و از جا به جا شدن و عوض شدن … ادامهی خواندن
منتشرشده در English stuff, خاطره, صحبت های خودمونی, صوتی, کتاب, کتاب صوتی
برچسبشده آموزش زبان انگلیسی, ادکلن, انگشتر, انگشتر عقیق, انگشتر نقره, انگلیسی, اینستاگرام, تلگرام, دیویدی, زبان, سنگ عقیق, عطر, کتاب, کتاب صوتی, کتاب صوتی انگلیسی, کیف, گوشی, مبایل, نقره, واتساپ, یادگاری
60 دیدگاه
نکاتی پیرامون آرایش و پیرایش نابینایان این بار از پریسیما
سلام بر دوستان عزیز گوش کنی. امروز با پستی متفاوت خدمت رسیدم پستی که هیچ وقت فکر نمیکردم بتونم بنویسمش چون حس میکردم مسائل مربوط به آرایش و رسیدگی به تیپ و مُد روو بیناها باید بنویسن و ماها به … ادامهی خواندن
زيارت مهربان ترين قاتل آشفتگيهايم در خوابگاهي كه از دود، خفه شده
وقتي حالم آشفته است، وقتي حتي از صداي خودم نفرت دارم، تو، سرزده، با عطر هميشگيت ميآيي. عطري كه ضد افسردگيست، عطري كه هر بار به مشامم ميخورد، هزار انگيزه ي زندگي را در من زنده ميكند. اين تو و … ادامهی خواندن
منتشرشده در خاطره, صحبت های خودمونی
برچسبشده احساس, تشنگي, دود, عطر, لذت, مجتبي نوشت, يادداشت
14 دیدگاه