هممحلیها و رهگذران و خلاصه آشناهای محله از هر گروه و در هر جایی که هستید، سلام! امیدواریم که حال و هواتون هر روز بهتر از دیروز باشه! درسته که مخصوصا این روزها گاهی این چندان ساده نیست اما خاطرمون باشه که هیچ امر مشکلی محال نیست فقط مشکله. باز هم رسیدیم به نیمه مرداد و دیگه در لیست آشناهای محله کسی نیست که ندونه15مرداد در تقویم گوش کن چه روز خاصیه. اما واسه خاطر جمعی میگیم تا اگر کسی یادش رفته دوباره یادش بیاد. 15مرداد سالروز تولد گوش کنه. محلهای که فضاش، صفاش و هواش همه ما رو از هر جایی که بودیم و هستیم دور هم
Tag: فعالیت
سلام همراه! امید که هوای دلت بهاریترین باشه! در تصور من ما انگار سوار یک جاده مارپیچ هستیم. جاده ای پر از منظره و اتفاق و تجربه. همراه زمان به سرعت باد از لا به لای لحظه ها عبور میکنیم و از پیچ و خم تجربه ها میگذریم و هر بار با تکمیل دورهای یک ساله کمی بالاتر میریم و، … این تصویر رو دوست دارم. تمامش رو. مخصوصا اونجایی که یک دور کامل میشه و میبینم که نسبت به دور قبل و سال قبل حالا دارم از بالاتر اطراف رو، منظره ها رو، و سالی که گذشت رو تماشا میکنم و انگار دیدنی ها از بالاتر دیدنیتر، بیشتر
خودمم باورم نمیشه. شاید در آینده هم نشه. دیشب خواب بودم. خواب دیدم مجتبی خادمی داره باهام حرف می زنه. ما دو تا مجتبی خادمی از یک جنس و یک شکل بودیم. اونم دقیقا قد خودم بود. صداشم کاملا شبیه به خودم. فقط رویکردش بام متفاوت بود. گفت این همه سال تو حرف زدی من شنیدم. حالا پایه ای یه کم من حرف بزنم تو بشنوی؟ گفتم آره. این شد که میکروفون رو به دست گرفت و شروع کرد: “از سر کار رفتن متنفرم. خیال می کنی خیلی خوشم میاد که شاغلم و سر کار میرم؟ نه. اصلا هم اینطور نیست. متنفرم. تنفری که من از کار دارم، تو
یاران نوبت به شانزدهمین مقاله رسید، گمان میکنم این یکی از مهمترین مقالات ارائه شده باشد هرچند که همگی در نوع خود مهم و کاربردی هستند ولی موضوع این مقاله، بحث تعادل بدنی و اهمیت ورزش در زندگی نابینایان و کمبینایان است، که امیدوارم به اهمیت ورزش در زندگی خود پی برده آن را نه تنها لازم بلکه واجب و بسیار ضروری برای خود تلقی کنیم. لینک دانلود متن با حجم800ک از اینجا بررسی تاثیر فعالیت بدنی مبتنی بر عملکرد ثبات مرکزی و تکلیف دوگانه بر تعادل نابینایان محمد ابراهیم بهرام[1]، محمد جواد پوروقار[2] چکیده تعادل، یک فاکتور ضروری برای نابینایان است که به ایجاد
دستهها
املای ضعیف و غیره
حالا که خوب فکرشو می کنم می بینم واقعا چقدر ضعیف بودن املا گاهی جا ها اهمیت داشته و من بی تفاوت بودم. کاری که عصر ها انجام میدم اینه که روزانه به بیش از صد تماس جواب میدم و توی هر تماس باید مشخصات فرد تماس گیرنده رو برای تشکیل پرونده به سرعت با کامپیوتر ثبت کنم. کافیه توی یکی از پرونده هایی که دارم واسه ی نفر تشکیل میدم ی غلط املایی باشه، کلا آبروی من و شرکتی که توشم باهم میره به نا کجا آباد. آخه مشخصات هر پرونده ای که من برای تشکیل هر پرونده به سرعت تایپ می کنم، بعد از اینکه دکمه ی