خب از کجا شروع کنم که درست شروع کرده باشم؟ از هیچ جا. مهم شروع کردنه. جاش مهم نیست. اولاً که حواسم به کامنتهای پست خوشبختی نابینایان هست و هرچی کامنت بیاد آروم آروم جواب میدم چون خعلی مشغله دارم ولی دلم نیومد به دلیل مشغله داشتنم اون پست رو نزنم. در ادامه باید برم سراغ محسن و سعید و کل کادری که بیش از چهار سال هست با وجود تغییر دادن خط مشی سایت، به شدت روی همین خط مشی که خودشون پایهریزی کردند پایبند هستند. یکی از اتفاقاتی که حین انتقال مدیریت سایت افتاد، حضور سوینا بود؛ گروهی که قرار بود برای ما باشه ولی ظریفکاریهایی رو
Tag: قدردانی
سلام به همراهان و همسفران و تمامی یاران محله نابینایان. امید که قلبهاتون همواره سرشار از امید باشن! بسیار پیش اومده و پیش خواهد اومد که ما خواهان انجام کاری باشیم که با توجه به معلولیتمون ناممکن به نظر میاد. در بسیاری از این موارد، خیلی از ما ناممکن بودن تحقق این آرزورو میپذیریم و ازش دست میکشیم. اما هستن افرادی که نظر دیگهای دارن. از نظر اونها، اگرچه تمام دیوارها با سلاح خواستن شکستنی نیستن، اما قدرت اراده ما قادر به شکستن تعداد بیشماری از سدهاییه که در مقابل خواستنها و توانستنهامون قد الم کردن. میزبان امروز سفر ما به جهان آزاد یکی از اون افرادیه که
و خدایی که در این نزدیکیست: صبح دیر از خواب بیدار شده بود و صبحانه خورده نخورده از خونه زده بود بیرون هیچ وقت زمان زیادی رو صرف آماده شدن و لباس پوشیدن نمی کرد ولی اون روز از بس عجله کرده بود تردید داشت که سر و وضعش مرتب هست یا نه کسی هم خونه نبود… باید عجله می کرد امتحان پایان ترم داشت و توی اون اوضاع مجبور بود برای بینایی سنجی بره ستاد… از زمانی که بینایی سنجی رفته بود چهار پنج سالی می گذشت و علاوه بر میزان بیناییش که تحلیل رفته و رو به انقضا بود! گواهی قبلی بینایی سنجیش هم منقضی شده بود!
درودی گرم و صمیمی از ما به شما دوستان همراه و همدل در هر کجا که هستید. امیدواریم در زیر چتر لطف و مهر پروردگار، دل و جانتون از غبار حوادث در امان باشه. غرض از این حضور کمی حرف دل با شما عزیزان هست و بسیاری تشکر. و بعد از این مقدمه, پیش به سوی اصل مطلب: با توجه به زحماتی که همه عزیزان در خصوص تولید و تنظیم و تدوین کتب صوتی ویژه دانش آموزان نابینا و برنامه رادیویی زنگ مدرسه و همچنین دوستانی که در تهیه نشریه جهان آزاد کشیده و میکِشَند، و همچنین آقای اقیل رحمتزاده ی عزیز که پروژه ی آموزشِ کامپیوتر از
به نامِ خداوندِ بخشنده ی مهربان. سبحان الله. هرچه که میشناختم آن نبود و هر چه که بود من نشناختم. سلام و درود به یکایک شما هممحله ای های با صفای گرامی. حال و احوالتون چطوره؟ امیدوارم که سلامتی نسبی جسمی و روحی بر همگی برقرار و مستدام باشه. اگر جویای احوال من هم باشید, ضمن سپاس از لطف و احوالپرسیتون, الحمدُلِالله, تلاش دارم که معیشتی مرتفع داشته باشم. ناتوانترین مردم : کسی است ، که در دوستیابی ناتوان است و ناتوانتر از او آن که دوستانش را از دست بدهد. حکمتی از امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام. متفاوت از پستهای منتشر شده قبلیم, اینبار فایل