در این اپیزود از پادکست بیمایآیز، متیو شیفِر، نابینا و آهنگساز جوان، داستان جالبی از چالشها و تجربیات خود در زمینه زبانبدن را به اشتراک میگذارد. او از چگونگی تلاش برای یادگیری حرکات بدنی و ژستهای موثر در ارتباط با دیگران میگوید، حتی زمانی که خود هیچگاه توانایی دیدن این حرکات را نداشته است. اگرچه متیو قادر به استفاده از بسیاری از حرکات صورت نیست، اما او با تکنیکهایی که آموخته، موفق شده زبان بدن را به ابزاری برای برقراری ارتباط موثر تبدیل کند. در این اپیزود، او از نحوهی یادگیری ژستها برای سخنرانیهای عمومی گرفته تا چالشهای فردی خود در استفاده از زبانبدن صحبت میکند و نشان میدهد
Tag: لبخند زدن
گاهی با مواردی به ظاهر کوچک مواجهیم که اگر درشون عمیق بشیم میبینیم که بسیار بزرگن. مثلا یک فرد بینا هرگز با این پرسش مواجه نیست که «لبخند زدن» یعنی چه؟ چه طور اتفاق میافته و چه طور به کسی توضیح بدیم که چه جوری لبخند بزنه. این قبیل موارد در میان افراد بینا به طور خودکار از طریق مشاهده حل میشن و اصلا به حساب نمیان. اما آیا بدون مشاهده هم کار به همین سادگیه؟ تا حالا سعی کردیم برای یک کودک نابینا مفهوم لبخندرو توضیح بدیم؟ مربی یک کودک نابینا این تجربه عجیب و چالشبرانگیزرو داشته و تصمیم گرفته که اونرو با دیگرانی که به مواردی از
انسان موجودی اجتماعیه و تنهایی شاید در برخی موارد دلپذیر باشه، اما در مجموع روش دلچسبی برای ادامه زندگی یک انسان نیست و فرد بدون داشتن ارتباطات اجتماعی به زودی به موجودی افسرده و بیمار مبدل خواهد شد. این حقیقتیه که با وجود نظریات و تجربیات فراوان جای انکاری براش نیست. اما داشتن زندگی اجتماعی موفق شامل دارا بودن شرایطیه که راههای کسبشون شاید برای افراد مبتلا به آسیبهای بینایی کمی متفاوت باشن. اگر مشاهدهرو از لیست این روشها خط بزنیم، این پرسش به وجود میاد که جایگزین این راه موثر چی میتونه باشه و اصولا بدون مشاهده چه طور میشه در آگاهی از شرایط لازم برای داشتن تعاملات