در شماره پیشین چگونگی سازگار شدن با اجتماع و میزان اهمیت این امر برای معلولین از جمله نابینایان رو بررسی کردیم. در مورد اینکه در هر مرحله از زندگی، کودکستان، مدرسه، و محیط کار و زندگی چطور باید در جهت پذیرش هرچه بیشتر گام برداریم صحبت کردیم و گفتیم که این تلاش تنها مخصوص معلولین نیست و افراد بینای اجتماع هم باید در دستیابی به این امر تلاش کنن. امروز در ادامه این مطلب کمی بیشتر گفتگو میکنیم و ابعاد متعدد این مهم رو بیش از پیش مورد بررسی قرار میدیم. مشخصات نشریه: نام مقاله: FITTING IN SOCIALLY تناسب و سازگاری اجتماعی: بخش دوم نویسنده: دوریس ام.
Tag: مدیریت
زیبایی و آراستگی در هر گروه سنی و هر موقعیتی که باشیم، یکی از مواردیه که به بالا بردن اعتماد به نفسمون و داشتن حس مثبت به خصوص در اجتماعات کمک میکنه. آرایش کردن یکی از عوامل شناخته شده در جهت زیبایی و آراستگیه که بسیار مورد توجه بانوانه. از اونجایی که تمایل به زیباتر دیده شدن و آراستگی چیزی نیست که فرد یا گروهی ازش مستثنا باشن، میل به آرایش کردن در بانوان آسیبدیده بینایی اگر بیشتر از دیگران نباشه کمتر هم نیست. اما آرایش کردن نیاز بسیار زیادی به بهره گیری از بینایی داره و در نتیجه باید در جستجوی راههایی در جهت تسهیل این امر برای
سلامی به صمیمیت باران به تمامی حاضران و عابران محله نابینایان. امید که روحی سرشار از آرامش داشته باشید! در سفری دیگه به جهان آزاد با شما هستیم تا در امتداد یک داستان دیگه از جنس حقیقت پیش بریم و تجربه جمع کنیم. چندتا سوال: استقلال دقیقا یعنی چی؟ آیا مفهوم استقلال برای معلولین با معنای این واژه برای افراد بدون معلولیت متفاوته؟ آیا فقط کسی که قادر به انجام تمامی مواردی که در زندگیش پیش میاد، بدون خطا و بدون دریافت هیچ کمکی باشه آدم مستقلیه؟ اگر داشتن معلولیتی از قبیل معلولیت بینایی فرد رو نیازمند دریافت کمکهایی از اطرافش کنه، بدین معناست که اون فرد به واسطه
یه سلامِ صمیمی به شما خواننده گرامی, شاید باور نکنید, ولی هیاهوی عجیبی بود, می خوام کمی براتون توصیفِش کنم, شاید بتونید خودتون رو تو اون حال و هوا بِذارید و از اون هیاهو لذت ببرید و حسابی کیف کنید, القصه, چند روز هست که تو یکی از بِهزیستیایِ یکی از استانها بِهزیستیِ, بِهزیستیِ, حالا دیگه, اِدامَشُ بشنوید, تو یکی از ادارات کل بهزیستی به مناسبتِ هفته جهانی عصای سپید آنچنون هیاهویی به پا هست که نگو و نپرس, صدای دلنشینِ اره برقی و آواز گرمِ دِرِیل, تاق تاقِ میخ و چکش رو که دیگه نگو آدم رو از خود بیخود می کُنِه, آقای نردِبون هم که از سر
درود دیر شدن این پست، به دلیل مشغلههای من بود که بابت تأخیر، از همه پوزش میخوام. با توجه به اینکه انتخاب مدیر آیندهی محله رو به عهده نگرفتید، و با توجه به اینکه این انتخاب رو به من سپردید، و با توجه به اینکه تعهد دادید انتخابم هرچی باشه، درست یا غلط از نظر شما، مدیر آیندهای که من انتخاب کنم رو میپذیرید، اجبار نیست ولی اخلاقا انتظار میره با مدیری که من انتخاب کردم، برای پیشبرد اهداف سایت همکاری کنید، و با توجه به اینکه ما همگی یک شخص نیستیم و یک تیم هستیم، انتظار میره نه به عنوان یک شخصی که تک میپره، بلکه به عنوان
درود. از اونجایی که این برنامه مهمیه حد اقل از نظر خودم, واس همینم مشکلی که تو کامنتا گفته بودید حلش کردم. پس بدون ترس و لرز و با خیال راحت دانلود کنید. شرمندم که این مشکل پیش اومده بود. درود, درود, درود, و باز هم درود. درود کتاب دارا. درود مدیر کتابخونه ها. درود همسنگرا. درود هم محلیا. حالو احوالتون بچه ها. میگید چی کار کنیم آخه. خَخ خب رئیس دستور داده کمتر از 250 کلمه ننویسیم. پس من وِر میزنم, و شما هم بخونید. حالا هر چی میگیم هر 250 کلمه ای که الزاماً 250 کلمه نیست, فایده نداره که نداره. تو کَفَش نمیره که نمیره. متوجه
آره. دقیقا از اتفاقاتی که توی فضای مجازی نابینایان افتاد، یاد بهار عربی، بیداری عربی یا جنجال عربی افتادم! یکی میگه عربا خودشون بیدار شدند، یکی میگه دست استعمار توشه. هرچی که هست، بدجوری همه چیز و همه جا رو به آشوب کشونده. سایتای مام همینجور شد. تا حالا توی این چند سال، چندین اختلاف و درگیری پیش اومده که دوست ندارم خاله زنک بازی در بیارم، دونه دونه اون رخداد های تلخ رو واکاوی کنم و بشینیم توی کامنت ها هزار ساعت راجع بهشون بحث کنیم و بعدم دعوا بشه من کامنتا رو پاک کنم یا ویرایش کنم یا تهش ببندم. بیشتر دوست دارم به علت اتفاقی که
درودی دگربار بر تو ای نازنین اهل مطالعه و تحقیق و پژوهش ابتدا لینک دانلود متن مقاله با حجم کمتر از یک مگ از اینجا.دوستت دارم زمینه ها و عوامل موثر بر بهبود کیفیت مدیریت شهری برای افراد نابینا و کمبینا ملیحه پیشوایی[1]، زینب افسری 2، آیت اله بختیاری فر 1-گروه توسعه و سلامت اجتماعی، مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقای سلامت، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد ، ایران نشانی: خراسان رضوی- گناباد- حاشیه جاده آسیایی- مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقای سلامت- دانشگاه علوم پزشکی گناباد- صندوق پستی 397 ایمیل: pismaster70@yahoo.com 2-کارشناس پژوهشگری اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نور ، واحد فیض
دستهها
ببخش!
که قرار شد فقط کمکم سایتو اداره کنی ولی کلا فعلا بیخیالت شدم. حتی کمکت هم نیستم. خودت تهنایی. که هرکی وقتی میخواد به تو فحش بده اول از من تعریف میکنه بعد به تو فحش میده. که فحش های ملت رو تحمل میکنی و هیچی نمیگی. که وقتی من به دفاع از تو هیچی نمیگم به روم نمیاری. که مظلوم واقع شدی و من هیچی نگفتم و خودتم هیچی نگفتی. که همه ی زحمت های مدیریتی رو دوشته ولی سرم منت نمیذاری. که همیشه خودتی و هیچ کودوم از ما قدر این استقلال رأی تو رو نمیدونیم. که هر کاری بتونی میکنی اینجا پر محتوا بشه، بازم بهت
سلام به همه ی هم محله ایهای عزیزم. حالتون خوبه؟ بچه ها چندتا نکته تو اردو راجع به مدیریتش دیدم واقعا حیفم اومد اینجا ننویسم شون. اما نوشتن با این زبان برام سخته پس میرم سراغ مقدمه و نوشته های اتو کشیده. از زمانی با اینجا آشنا شدم که هنوز یک وبلاگ کوچک و خودمانی بود و تنها مدیر اجازه ی انتشار پست را داشت. آن روزها دسترسی به اینترنت زیاد در میان نابینایان فراگیر نشده بود, و بسیاری از نکات ریز و تجربه ها به سختی به دیگران انتقال می یافت. آن وقت بود که همین مجتبی خادمی خودمان بازیهای نابینایی را منتشر کرد و عده ای از