دستهها
دف
توضیح: با تاکید! این نوشته فقط، فقط، و فقط یک داستان کوتاهه. کلاس مثل همیشه شلوغه. یک دسته نوجوون شبیه یک موج کبوتر اطرافم بغ بغو کنان از مدرسه و امتحان و درس و جشن تولد جمعه شب و فلان رفاقت یواشکی و خدا می دونه چی ها توی گوش هم حرف می زنن و یک سری عکس و کلیپ به هم نشون میدن و می خندن. سبک و آزاد و بیخیال. دقیقا حال و هوای دبیرستان و نوجوونی. کلاس های کانون زبان شبیه دبیرستانه. تمام فضا پره از عطر تازگی و هوای نوجوونی. و من بی صدا و دلواپس یک گوشه سرم به کتابمه و سعی