خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

تجسم یک رویای دوردست، قسمت دوازدهم.

امروز روزِ توست جهانِ کوچکِ من. روزِ میلادِ شانه های معصومت که خوب پناه دادن را میدانند. روزِ میلادِ آغوشت، که همیشگی و مهربان است. امروز، روزِ دست های توست. دست هایی که راه نمای قله های دورِ رویا میشوند. دست هایی که عشق می دهند، حالِ خوب می بخشند و گرمای خاطراتِ خوش را یادآور می شوند. امروز روزِ میلادِ دست های توست، جهانِ کوچکِ من. امروز روز من است. روز منی که خوب پرواز کردن با بال های شکسته را آموخته است. منی که حالِ بدِ همیشگیش، تنها با لبخند همراهان تو و دیدنِ بالندگی های هر روزت، به اشتیاق زیستن بدل می گردد! جهانِ کوچکِ من!