ورود به محله
تغییر اندازه ی متن
جستجوی قدرتمند محله
-
نوشتههای تازه
- سریال جیران، به صورت توضیح دار، اختصاصی محله نابینایان: قسمت سیزدهم اضافه شد.
- تقدیم پنجمین بازی از فصل سوم! پنجشنبه ها، از ساعت 22، همراه ما باشید! در فصل سوم از بازی صوتی مافیا!
- سریال بازی مرکب، Squid Game, به صورت توضیح دار، اختصاصی محله نابینایان: قسمت نهم و پایانی از فصل اول اضافه شد!
- تجسم یک رویای دوردست، قسمت دهم.
- سریال کرگدن، به صورت توضیح دار، اختصاصی محله نابینایان: قسمت بیستم اضافه شد.
بایگانی برچسب: s
ماهِ من، مهتاب. شماره 5.
شکلِ نور. بچه که بودم، ترینها واسم خیلی جذاب بودن. ترینهای بچگیم رو دوست داشتم. واسم جالب بودن و منشأ کلی تصورات رنگی که عشق میکردم باهاشون. بزرگترین بستنی دنیا. بلندترین ساندویچ دنیا. بزرگترین قوطی کرم دنیا که دوست داشتم. … ادامهی خواندن
منتشرشده در داستان و حکایت, صحبت های خودمونی
برچسبشده از گاه نوشت های پریسا, ترین, خودمونیهای من در محله, شکل نور, شماره 5, صحبت خودمونی در محله نابینایان, کمی از دل, کمی از دیروز, کمی حرف قلم, کمی خاطره, کمی قصه, کمی ناگفته, گفتنیهای ناگفته در محله نابینایان, گوش کن, گوش کن محله ای برای همه, گوش کن محله نابینایان, ماه من, محله, محله نابینایان, محله نابینایان محله من محله ما, من و گوش کن, من و مهتاب, مهتاب, نور, وصفی بیتوصیف, یک داستان کوتاه, یک سوال سخت
2 دیدگاه
هوای باران!
آدم، هوای باران که به سرش بزند، فرقی نمیکند کجا باشد مشغول قدم زدن در خیابان، یا غرق در تنهایی خودش! هر کجای دنیا که باشد باید ببارد!… دیشب، هوای من بارانی بود مثل لحظه به لحظه ی تمام این … ادامهی خواندن
منتشرشده در خاطره, صحبت های خودمونی
برچسبشده باران, بارانی, تاریکی, دلتنگی, روشنایی, فرزانه عظیمی, متن, نور, هوای بارانی, وحشت
48 دیدگاه
شاعر دلباخته
من و این ثانیه های پر درد من و این کوه غم و رنگی زرد تو همآغوش بهار تو همآغوش گل و سبزه و نور منم آن خسته ی از خنده ی پر مهر تو دور… تو پریزاد خیال منی … ادامهی خواندن
یک لحظه باهم بودن!
(بیشتر…)
منتشرشده در صحبت های خودمونی
برچسبشده تن لخت, حال نوشت, زندگی خصوصی, شعر, کودکانه, مجتبی خادمی, مرفین, نور
۱ دیدگاه