خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یه شعر دیگه از خودم بنام آخره خط

با سلام خدمت دوستان عزیزم دوستان باز اومدم خدمتتون با یه شعر فارسی کرمانشاهی بنام آخره خط یه کم لاتیه ولی خب چیکار کنم من بچه ی تخسی هستم زیاد حرف زدم بریم سراغ شعر تو عشقمو دزدیدی سوسوله بی معرفت سر به سرم نزار تو رسیدم آخره خط کمتر برو تو چشام بهم بگو جاهلی اینو بدان برای من تو یه بچه خوشگلی خدا چه رسمی شده تو این دورو زمانه هرکی خطی رو دستشه فکر کرده آخره خطه من زندگیم فنا شد به پایه عشقه نازم هرکی جلو دارم شه زندگیشو میبازه سره کوچه با ماشین تو سره رامو نگیر تو کی ماله این حرف های برو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

آخر خط

چقدر در این روز ها خسته و درمانده ام. نای نفس کشیدنم نیست. انگار در هیاهوی همهمه ها گم شده و فراموش شده ام. چه کسی سراغ مرا میگیرد؟ چه کسی گاهی یادی از من می کند؟ چه کسی مرا می فهمد؟ من در این گوشه ی دنیا چه تنها و غریب افتاده ام! در سکوتی هولناک فرو رفته ام سکوتی ابدی. چه کسی سکوت مرا خواهد شکست؟ هیچکس!!! چه زود از خاطرها رفتم و چه زود فراموش شدم. یعنی دیگر به هیچ کاری نمی آیم؟! ببین انسان ها چگونه بی معرفتی و سنگدلی خود را نشان می دهند! برایشان مهمی تا زمانی که به تو نیاز دارند! تمام