خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
کتاب متنی

دانلود3فصل آخر از جلد چهارم کتاب آن شرلی

سلام به همگی. برید کنار دستم پره. این آنی رو کجا بذارم از کت و کول سقوط کردم بابا! طولش ندم. هرچند هر دفعه این رو گفتم بیشتر طولش دادم. به جان خودم سعی می کنم طولش ندم. بچه ها خلاصه مطلب اینکه سارا همچنان با اینترنتش و همچنین با قفسهش مشکل داره و مذاکراتشون هنوز جواب مثبت نداده و بله رو نگفته. چیزه اینترنت که بله نمیده خراب شد کجا بودم چی شد هیچ چی ولش کن بر می گردیم سر مسیر مستقیم. سارا اینترنتش گیر داره و قفسهش هم نمی دونم چی شد. بنا بر این3فصل آخر از جلد4آن شرلی رو داد من واستون بیارم محله. سارا
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

فصل های40و41از جلد4آن شرلی. به جان خودم فقط کتابه هیچ چی دیگه نیست با خیال راحت بیا!

سلام سلام سلام. بین بعد از ظهر و عصر جمعه همگی به خیر. به جان خودم نه قصه میگم نه خاطره میگم نه شعر میگم نه حرف می زنم. وقتش رو ندارم. واقعیتش1فصل22قسمتی از1سریال خارجی رو دانلود کردم دارم گوشش میدم. الان هم فقط تخت گاز اومدم آنی رو اینجا پیاده کنم و بعد فشنگی برم باقیه سریالم رو گوش کنم و گل ببافم و آب زرشک بخورم و خلاصه عصر جمعه دیگه! سارا اینترنتش پنچر شد آنی رو سپرد دست من برسونمش محله خودش موند وسط راه میادش حالا. پس این هم از فصل های40و41آنی جلد چهارم. با هم حسابی خوش باشید من هم رفتم با سریالم و
دسته‌ها
کتاب متنی

باز هم براتون آنه آوردم!دانلود فصل های 35 تا 39 از جلد 4

سلام سلاااام خوبین؟ خوشین؟ چه خبرا؟ من با آنه شرلی اومدم. سارا جان هنوز مشکل اینترنتش حل نشده این شد که من  آنه رو براتون آوردم خب حالا یه کم خودم بحرفم حال من خوبه. خدارو شکر همه چی رو به راهه. گیتار هم میرم. دارم کم کم پیشرفت می کنم. فکر نمی کردم انقد زود با استادم هماهنگ شم و رو روال بیفتم. خیلی برای یادگیریش عجله دارم. دوست دارم زودتر حرفه ای شم. فقط تنها چیزی که نگرانم کرده اینه که از اول مهر باید برم بابلسر و باید استادم رو عوض کنم. خدا کنه اونجا استاد خوبی گیرم بیاد مشهدم خیلی عاااااالی بود. برای همه ی
دسته‌ها
کتاب متنی

فصل های23و24از جلد4کتاب آن شرلی

سلام به همگی. به جان خودم تقصیر من نیست تکراری شدم من الان2تام یعنی2نفرم یکیش خودمم یکیش سارام. یعنی چیزه. ای بابا چی شد الان رسما نوشته دادم که به بیماریه چند شخصیتی مبتلا هستم آیا؟ عه بابا ول کن بذار حرف بزنم دیگه نمی ذاری بگم که! عجب گیری کردم ها! بیخیال واقعیتش امشب حس مسخره بازی ندارم خیلی زور زدم1خورده چیز باشم ولی امشب حسش نیست برید حالش رو ببرید. این هم بیخیال. بچه ها سارا فصل های23و24از کتاب آن شرلی رو آماده کرده ولی به همون دلایل دفعه پیش خودش نتونست بیاد من جاش اومدم فصل ها رو آوردم لینکش هم اون پایینه آنی خون هاش
دسته‌ها
کتاب متنی

برید کنار آن شرلی تخت گاز اومد! فصل های17تا22از جلد4آن شرلی!

سلام به همگی! ای بابا چیه هوارت در اومد خوب تکراری اومدم که اومده باشم خیلی هم خوبه پریسا اینجا پریسا اونجا پریسا همه جا! عه! بابا بذار من بگم بعد جیغ بکش! عجب داستانیه! بچه ها این دفعه جای خودم نیومدم! اولا برید کنار1میز خالی نشونم بدید دستم افتاد! شکلک هرچی روی این میز خوشگله بود با پشت آرنج زدم کنار بیخیال افتضاحی که بالا آوردم1بغل کتاب که روی دستم مونده بود رو ولو کردم روی میز شکلک همه چیز ها ریخت پایین جای آرامش طلب ها خالی1صدای جرنگ جیرینگ ترنگ تارونگی بلند شد که صد رحمت به تشت مسی اوخ عجب افتضاحی شد الان تمام محله رو