سلااام سلااام سلااام به گمانم دیر زمانیست برایتان ننوشته ام و خب الآن هم نمی دونم چطوری باید از اولش براتون تعریف کنم که زیاد آسمون ریسمون نبافم و اوقات شریف رو هم مصدع نشم…. البته بگمااااا من از بدو تولد که نه … از قبلش تا بعد از مرگمم نه …. بعد از بعدش …. مرااااحممم … خب کمربند های ایمنی رو ببندید که اولش سوار بر اتوبوس بودیم و بله دیگه همگی با هم یاور و یار هم داشتیم میرفتیم اردو… در اینجا از تک تک دوستان که دلشون اردو می خواد و شرایط بحرانی کرونا اجازه یه بستنی خوردن ساده توی خیابون هم به آدم نمیده
Tag: ابابصیر
این نوشته زاییده تخیل نویسنده میباشد و شباهت رخدادها, اسامی و شخصیتهای نوشته با موارد موجود در واقعیت کاملا تصادفیست.