خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یک قرار عاشقانه!

سلااام بچه هاا! میدونم همگی مثل من عالی هستین پس نمیپرسم خوبین. همین اول کار یه اعتراضی بکنم. این اصلا عادلانه نیست که عمو رضای من الآن توی سالن رودکی مشغول اجرای کنسرت باشه و من اینجا مشغول پست نوشتن. به هر حال چه میشه کرد! اما بذارین یه خاطره واستون بگم. من یه دوستی داشتم که از سال 89 تا 92 با هم بودیم. خیلی هم با هم صمیمی بودیم، اونقدر که نمیشه اینجا گفت و نوشت. فقط بدونین که همه به رابطه ی ما حسادت میکردن، این رو بارها از زبون خیلی از دوستام شنیده بودم: (فلانی خیلی با همه سرد و با غرور خاصی رفتار میکنه
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

ببار ای بارون، ببار!

امروزم مثل چند روز اخیر، یکی از روزای بارونی خداست. وای که من چقدر عاشق بارونم، عاشق قدم زدن زیر بارون، اونم بدون چتر و ساختن لحظات رمانتیک. اما این بار انگار نمیشه. طبق پیشبینی پریسا، سرما خوردگی بهم غلبه کرد و الآن از داخل رخت خواب با شما صحبت میکنم! وای، چقدر هم بد و موزیه این ویروسه. مجبورم بمونم تو رختخواب و از صدای برخورد بارون به پنجره اتاقم بهره مند بشم و تصنیف ببار ای بارون استاد شجریان رو گوش بدم و سوپ و شیر گرم و از این قبیل چیزایی که واسه سرما خوردگی خوبه بخورم. اما عشق من به بارون به حدی هست که