خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطره ی شمال 91!

خب دوستان من دوباره اومدم با کپی یه خاطره ی دیگر که قبلا با موبایل نوشته ام… همانطور که همه میدانید من غیر از خاطره نویسی کار دیگری بلد نیستم… حالا هم این شما و این هم خاطره ای دیگر از من که حالشو ندارم دستکاریش کنم و همانطور که قبلا نوشته ام اینجا میگذارمش… با عرض سلام خدمت آلاچیق نشینان ایستگاه سرگرمی! دوستان عزیز خاطره ای که برایتان تعریف میکنم از عصر سه شنبه هفتم شهریور نودو یک شروع شده و صبح یکشنبه دوازدهم پایان یافته است، گروهی از نابینایان اصفهان با خانواده برای یک اردوی تفریحی روز سه شنبه ساعت سه بعد از ظهر به سمت اردوگاهی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

برگی دیگر از دفتر خاطرات 93

ضمن درود فراوان و عرض ادب!، این هم یکی دیگر از شیطنتهای اردویی بنده که قبلا در گروهی گذاشته بودم برای دوستانی که نخوانده اند بخوانند! دوستان عزیز من دوباره آمدم با یک خاطره که برای خودم هم باور نکردنی بود و هنوز مات و مبهوت دارم به اتفاقاتی که روز پنج شنبه و جمعه افتاده فکر میکنم، واقعا من اینقدر پررو هستم، خوب بگذریم، بریم ببینیم این دو روز بر من و اعضای اردو چه گذشت! من چند سال است که در اردوهای کوتاه نابینایان اروپای ایران مجردی شرکت میکنم، سه شنبه ی گذشته برای سؤالی با معلم قدیمیم که دوستم و مسئول گروه است تماس گرفتم، وی