خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

سیاه قهرمان

درود به تمامی دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه. هفته گذشته نمایشی را از رادیو گوش دادم که جرقه نوشتن را برای من روشن کرد. این نمایش با نام فراتر از فریاد از رادیو نمایش در هفت قسمت پخش شد و انصافا هنرپیشگان این نمایش آن را به خوبی اجرا کرده بودند, هنرپیشگانی که واقعا در این زمانه کمتر از آنها می توان هنر خوب را مشاهده کرد. انسانی در سال 1925 میلادی در آمریکا به دنیا آمد که بعدها با اعتراض و مبارزه ای که علیه دولت آمریکا انجام داد توانست تا حدودی برابری را برای هم نژادهای خودش به ارمغان بیاورد و تا پایان عمر یعنی در سال
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

واقعا از دست این مردم چی بگم!

اصلا سلام نمیکنم چون دیگه احساب سلام کردن ندارم! بابا چه قدر باید این مردمو تحمل کرد! چه قدر باید به عنوان یه فردی که یه کم میبینه یا نمیبینه یا چه میدونم میبینه یا یه ذره نمیبینه تحقیر بشیم؟ بابا ما مشکل بینایی داریم دیگه آخه چه مونه! بابا خواهشا یکی به حق قضاوت کنه! تو این سالای زندگیم دهنم به یکیشون باز نشده یه چیز ناجور بهشون بگم! حالا بگید من چه قدر باید پیش کسی که داره حتی دستمو گرفته راهنماییم میکنه تحقیر بشم؟ چرا یه احمق باید یه جوری با حالت اخم نیگاهم کنه بعدشم نیشخند بزنه؟ چه قدر باید از دست این آشغالا بکشم؟