خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اندر احوالات ما

بر خواننده‌ی خوش‌ذوق، خوشتیپ و خلاصه هرکی مثل خودمه سلامتلاشی از جنس دست و پا زدن، آن هم مذبوحانه بلکه بتوان یخ انگشتان را آب کرد تا قلم دست گرفته بار دیگر بنویسم.چی؟ چی؟ هرچی آید خوش آید. دروغ میگی مثل سگ، مگه میتونه دروغ بگه؟پر‌واضح است که نمیتونی بنویسی آنچه دلت می‌خواهد.به محله و ساکنینش کاری ندارم چون اونها هم با من کاری ندارند و حس میکنم سالهای نوری فاصله انداخته میان من و شما.به باور من ننوشتن و نگفتن خاطرات، احساسات، تجربیات، نقدی بر فلان و بهمان و هرچی فکر میکنی و نمیکنی، همانند آن است که دشنه ای برداری و محکم بر کشکک زانویت بکوبی و
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

عصرنامه.

عصر یکشنبه. فردا مدرسه و کلاس کانون و درس های ضربتی پس فردا و کتاب کانون روی این ریدینگه پر از اشتباهه و کاش ازم نپرسه و, هی! بیخیال! سالاد و شلغم بدون نمک دوست ندارم. کاش جواب بده وگرنه لازم میشه1فکر دیگه کنم! می کنم. قطعا به جسمم بیشتر سخت خواهم گرفت. اونقدر که به راه بیاد! باید بیاد. باید! روابطم با بالشی که دفعه ی پیش کم مونده بود نصفم کنه میلیمتری داره بهتر میشه. تصور نمی کردم به این زودی با هم به نتیجه برسیم. البته این بهتر شدن اونقدر نامحسوسه که فقط خودم می فهممش چون تفاوتها رو هنوز حس می کنم. ولی همین کم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دلم گرفته

 سلام خداجونم. خوبی? میخوام باهات یکم درد دل بکنم تا شاید این دل لعنتی,این بغض یکم سبک شه .   خدایا دلم گرفته از همه آدما از بنده هات از خودم حتی از خودت خدایا دلم گرفته از اونایی که میدونن و قضاوتم میکنن  و حتی اونایی که نمیدونن و باز قضاوت میکنن خدایا چرا هیچکی درکم نمیکنه? خدایا خسته شدم از اونایی که بدون اینکه موقعیتم رو درک کنن ازم انتظار دارن انتظار دارن مثل یه آدم عادی رفتار کنم. مگه اونا خودشون مثل یه انسان عادی باهام برخورد میکنن? هه! فکر کردن چون خوب نمیبینم متوجه نمیشم تموم مهربونیاشون از روی ترحمه. خدایا من حاضرم کل دنیا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

گفتگویی دوستانه یا درددلی مشترک

بسم الله الرحمن الرحیم سلام به همه دوستان بزرگوار. امیدوارم همگی خوب و هدفمند باشید. می خواهم کمی سرتان را با حرفهایم درد بیاورم. مدتهاست پراکنده گویی نکرده ام و حالا شروع می کنیم: اواسط بهمن ماه سال گذشته بود که بحث تمدید قراردادها در شرکتی که کار می کنم داغ شد. این موقع از سال همیشه این بحث داغ میشد اما امسال کمی متفاوت بود. شرکت ما 80 کارمند دارد و بخاطر مشکلات اقتصادی که بخش های دولتی و خصوصی با آن درگیر هستند, با ده نفر از همکارانم قرارداد بسته نشد. در این اوضاع و مشکلات جامعه, خیلی برایشان ناراحت شدم. همه شان زن و بچه داشتند
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اولین پست من, معرفی خودم و کمی حرف

سلام دوستان. امیدوارم هرجایی که هستین همیشه سلامت و سرحال باشین. من امین سیف هستم متولد سی ام اردیبهشت 76 زاده ی لرستان شهر دورود, نابینای مطلق. به کامپیوتر و موسیقی علاقه ی زیادی دارم و در حال یادگیری ساز کمانچه و ویولن و نی هستم. توی مدرسه ی شهید محبی درس خوندم, تا کنکور پیش رفتم. راستش من خیلی وقت بود که  به اینجا سر می زدم, ولی بی صدا, خخ. یادمه سال نود و دو بود که مسعود اینجارو بهم معرفی کرد دمشم گرم. اون موقع من تازه کار بودم و فکر کنم گوشکن تازه شروع به کار کرده بود. خلاصه از اون موقع نشد یکبار اینترنت
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اینایی که میگم یهویی به ذهنم رسید شما بگید خوبه یا بده کمه یا زیاده

درود بر دوستان و نازنینان با صفای خودم. عرضم به حضور انور و مبارک شما که این اولین پست نوشتاری من پس از نقل و انتقالات و تغییر و تحولات در محله هست پس کلمه‌سنجها خود کلمات این پست را در ترازو گذاشته کشیده و تعیین نموده که دارای حد نصاب 250 بوده یا نبوده حقیقتش من شیوه کشیدن کلمات را ندانسته چنان چه نازنینی آن را به حقیر آموخته نهایت سپاس و تشکر را بعمل آورده خود را بنده و عبید وی دانسته پس از مدیران و ویرایشگران و آرایشکاران درخواست نموده این یکی را به دیده اغماض نگریسته از آن درگذشته تا سبب تلطیف خاطر و دل
دسته‌ها
موسیقی

بعد از مدتی چراغ خاموش یهویی.

سلااام و هزاران سلام خدمت هم محلی ها و دوستان گرامی. حال و احوالتون چطوره؟ چه کارا می کنید؟ مدتی هست که چراغ خاموش توی محله می چرخم. امروز یهویی تصمیم گرفتم یه پستی بزنم تا یاد گذشته ها که فعالیت می کردم زنده بشه. بازم میگم همه چی یهویی شد. براتون بگم که این روزا مشغول خوندن کنکور، موسیقی و کارای روزمره هستم. چیز خاصی برای گفتن ندارم. ولی براتون یکی از کارای خودم رو می ذارم. حتما دانلود کنید، گوش بدید، نظر هم بدید. . . . . . . اسم این کار شب های مسکو هست. امیدوارم خوشتون بیاد. می تونید با تموم قدرت ضربه بزنید
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

این اولین پست منه بیا ببین توش چیچیه

سلام به رفقای خودم در محله ی باصفای نابینایان خدمت سروران خودم عرض کنم که من هادی ندیمی متولد 16 اردیبهشت‍ماه 1370 هستم از استان چهارمحال و بختیاری و ساکن شهر کیان هستم من در حال حاضر در مقطع کارشناسی و در رشته ی راهنمایی و مشاوره در دانشگاه پیام نور مشغول به تحصیل هستم از علاقه مندی‍‍های من توی این دنیا میشه به این موارد اشاره کرد محله نابینایان کامپیوتر موبایل اینترنت و موسیقی البته من به فوتبال هم علاقه ی زیادی داشتم ولی الآن دیگه حسابی زده شدم من همیشه دنبال جذابیت فوتبال بودم و به تیم و رنگ خاصی تعصب نداشتم به همین خاطر مدام طرفدار
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

به بیستمین شبنشینی محلۀ نابینایان خوش آمدید. ادامه یکشنبه شب از کامنت 265

سلام به همگی. چه خبرا؟ روز پدر رو چه کار کردید؟ کجاها رفتید؟ امیدوارم به همتون خوش گذشته باشه. خب امشب با بیستمین شب نشینی در خدمتتون هستیم. اول از خوردنیها بگم که اینجا همه چی هست، بفرمایید نوش جان کنید. فقط در خوردن شیرینی و تنقلات و همینا زیاده روی نکنید! عه چرا ناراحت میشید خب؟ نگران سلامتیتون شدم خب! خخخخ. و اما موضوع پیشنهادی من: نظرتون راجع به استقلال فکری چیه؟ خودتون فکر میکنید تا چه حد در این زمینه مستقل هستید؟ چه تفاوتی بین مشورت کردن و عدم استقلال فکری وجود داره؟ میتونیم در مورد این موضوع هم بحرفیم که: نظرتون در مورد موفقیت چیه؟ کلا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

شما که این همه برای هر متنی یا نوشته ای وقت میذارید، یکم به منم وقت میدید؟

سلام. یادمه وقتی درد و دلهام رو نوشتم یک سال پیش تو روز تولدم بود توی face book نوشتم. شما که این همه پست و متنهای سنگین میخونین یه چند دقیقه هم به حرفهام گوش کنید. حرف که نمیشه گفت شاید درد و دل. من هومنم. هومن لطفعلی. بعضی وقتها میگن زندگیت رو هیچوقت بلند بازگو نکن آدمهای روی زمین دنبال سوژه کردنن برای تفریح کردنشون. اما من مینویسم. شاید کسانی باشن که واقعا درک کنن شرایطت رو. انقدر دلم پر هست که حتی نمیدونم دارم کلمه هام رو درست میگم یا غلط. دارم درست تایپ میکنم یا نه. بذارید به پای اینکه حالش خوش نیست. دلش بدجور پره.
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

بیاین به من خوش آمد بگین.

سلام سلام سلااااااام من عضو جدید این محله هستم. اسمم محمد حسینه. توی شهر مینودشت در استان گلستان زندگی میکنم. از مدیر های محله هم متشکرم که من را برگزیدن. حالا کمی از خودم براتون میگم. 1 2 3: من همین امروز که دارم براتون پست میذارم 13 سالو 4 ماه و 10 روزمه. دروغ نمیگم. آخه من خودم در سال 1381 و در ماه فروردین و در روز هفدهم به دنیا اومدم. حالا خودتون حساب کنید: امروز سه شنبه بیستو هفت مرداد 1394. خوب 1381 را از 1394 کم کنید. در میاد: 13 سال. حالا 1 رو از 5 کم کنید. میشه 4. حالا هفده رو از بیستو
دسته‌ها
کتاب صوتی

دانلود مستقیم کتاب علوم اجتماعی پیشدانشگاهی چاپ 91

سلام دوستای عزیزم. حالتون خوبه؟ همونطوری که میدونین امسال یعنی سال 91 خیلی از کتاب های درسی توی مقطع پیشدانشگاهی تغییر کرد. و متاسفانه تا همین الآن که دارم براتون می نویسم از سازمان خدمتگذار آموزش و پرورش استثنایی کشور هیچ کدوم از کتاب های تغییر یافته به دست من نرسیده و همون کتاب های قدیمیرو به من دادن که البته هیچ فایده ای هم نداشت. جز حرص خوردن و مرتب عذرخواهی کردن از معلم ها و جواب های بعضی معلمها که به ما ربطی نداره تو باید امتحان بدی و من که برای خوندن خیلی از مطالب درسی هیچ کسیرو نداشتم. خوشبختانه خواهر یکی از دوستای عزیزم لطف