خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

حکایت نابینا و ماست

در همایشی که اخیراً حضور داشتم، بهروز رضوی – مجری توانای برنامه – در لا به لای سخنرانی ها از آشنایی دیرینه خود با نابینایان سخن می گفت. در این بین حکایتی هم تعریف کرد که خواندنش خالی از لطف نیست. ایشان می گفت یکی از مشکلات نابینایان نحوه راهنمایی راهنمایان بینا است. روزی روزگاری شخص بینایی به دوست نابینایش گفت ماست میخوری؟ فرد نابینا با تعجب گفت: ماست دیگر چیست؟ دوست گفت: ماست مایعی غلیظ و سفید رنگ و بسیار خوش مزه است. نابینا بعد از کمی مکث گفت: سفید؟ سفید دیگر چیست؟ دوست گفت: سفید، چیزیست شبیه گردن قو. نابینا بیشتر به فکر فرو رفت. پرسید: گردن