خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطرات کامبیز، بخش اول

سلام بر ما. آیا برم، آیا نرم؟ رکود فکری اینجا هم خودش رو نشون داده و تصمیم‌گیری را مختل کرده. گرمِ، حسش نیست، شنیدم یکیُ از بیمارستان مرخص کردند و قرارِ دو تا گوسفند بکشند. دوست دارم برم جگر و گوشت بخورم، تب کریمه کنگو هم در انتظارمِ. ماه رمضانِ، همه جا را بستند. برای امثال ما که نمیتوانیم روزه باشیم، خوردن کمی تا اندکی سخت، همراه با دشواریست. آیا بروم یا نروم؟ دوستان عزیز، شما تا فردا میتوانید نظراتتان را ارسال کنید تا به جمعبندی کلی برسم که آیا برم، آیا نرم؟ از محلی که مستقر هستیم، کندن، بریدن و پای در راه نهادن عذابیست غیر قابل انکار.