خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطره ای از تابستان 74!

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان داستان سرا! من همان پژوهنده خاطره نویس شیطان هستم که به علت تغییرات در شرکت گوگل ارتباطم با شما قطع شده بود،و اما آلاچیق خرسواری در روستا: تابستان سال 1374 بود که برای همیشه از مرکز نابینایان مرخص شده بودم. در آن زمان برای من خیلی سخت بود بدون دوستان نابینا زندگی کنم به همین علت تصمیم گرفتم با دو نفر از دوستان که چند سال زودتر از بنده از مرکز نابینایان مرخص شده بودند ارتباط برقرار کنم و به تفریح بپردازم. منزل یکی از دوستان دستگرد برخوار اصفهان بود و دیگری در بادرود نطنز اصفهان. سپس ما سه نابینا هر چند