سلامی سبز به تمامی دوستان و دوستداران محله نابینایان. امید که با تمام وجودتون در تب و تاب رسیدن به بهار باشید! این پست در واقع دعوتنامهایه برای تو، یار همیشه همراه ما و محله. بعد از توقفی یک ساله که به دلایل متعدد در مناسبتهای مختلف تداوم پیدا کرد، دوباره برگشتیم تا یک بار دیگه به بهانه رسیدن بهار دور هم جمع بشیم و تولد دوباره طبیعترو در کنار هم جشن بگیریم. درسته. هاتگوشکن محله نابینایان قراره در یک بزم نوروزی دیگه همراه لحظههای عزیزانش باشه. سال 1402 که دیگه چندان ازش باقی نمونده، به دلایلی از قبیل تلاقی مناسبتها با عزاداریهای دینی بدون هاتگوشکن گذشت و
Tag: خنده
دستهها
حس و حال این روزای من!
سلاااام بچه ها! چطورین؟ خوبین؟ اوضاع بر وفق مراده؟ میدونم که هست پس خوشحالم! امروز نه شعر دارم واستون، نه خاطره، نه کلاس زبان و نه سوژه های غمگین از خاطرات سالهای دور! امروز فقط حس واستون دارم. آره! حس! میخوام یه کم از حس و حال این روزام واستون بگم. از دلتنگیهای عجیب غریبم که!!!… آره، این روزا من زیاد دلتنگ میشم. دلتنگیهایی که وقتی میان سراغم، دیگه قدرت هر کاری رو ازم میگیرن. فقط دوست دارم برم توی تختم، همونجا بمونم و چشمامو ببندم و غرق بشم توی افکار خودم. اونقدر غرق بشم که دیگه هیچی از جهان اطرافم نفهمم. اما همیشه اینجور وقتا، یک دفعه یه
سلام به هم محله ای های نازنینم خوبین؟ امیدوارم که چرخ روزگار به کامتون بچرخه، و ایام سرد باقی مونده از فصل هزار رنگ پائیز رو به خوشی و شادکامی بگذرونین بچهها، باز هم من، و باز هم مسابقه قراره ۵ دقیقه بخندین، گل لبخند روی لب دوستانتون بکارین، و در صورت برنده شدن، جایزه بگیرین من و دوست بسیار عزیزم محسن، و تیم مدیریت سایت محبوب گوش کن، با یک مسابقه ی مهیج و شاد، تحت عنوان خندونک خدمت رسیدیم و اما شما دوستای خوبم؟ شما قراره یه پادکست طنز ۵ دقیقه ای بسازین، و تا ساعت ۲۴ روز دوشنبه، ۲۹ آذر ماه، از طریق کانال هایی که
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان داستان سرا! من همان پژوهنده خاطره نویس شیطان هستم که به علت تغییرات در شرکت گوگل ارتباطم با شما قطع شده بود،و اما آلاچیق خرسواری در روستا: تابستان سال 1374 بود که برای همیشه از مرکز نابینایان مرخص شده بودم. در آن زمان برای من خیلی سخت بود بدون دوستان نابینا زندگی کنم به همین علت تصمیم گرفتم با دو نفر از دوستان که چند سال زودتر از بنده از مرکز نابینایان مرخص شده بودند ارتباط برقرار کنم و به تفریح بپردازم. منزل یکی از دوستان دستگرد برخوار اصفهان بود و دیگری در بادرود نطنز اصفهان. سپس ما سه نابینا هر چند
سلام بچه ها. میگم من امروز با بهزیستی تماس گرفتم و برای وسایل کمک آموزشی و توانبخشی اعلام نیاز کردم. مددکارم قول داد واسم پیگیری کنه و در سامانه ثبت کنه. فقط گفت باید کتبی بنویسی درخواستت رو و بیاریش. من این ماجرا رو به صورت میکروفون مخفی ضبط کردم اگه خواستید از اینجا دانلودش کنید. پنج مگ بیشتر نیست. فقط به کسی ندیدش بدبخت میشما! بای بای، ما رفتیم!
به نام کسی که خودش میدونه کی هست سلام دوستای خوبم خوبین خوشین سلامتین کاش صداتون رو میشنیدم که از اعماق وجود میگید به تو چه ربطی داره دختر مگه فضولی خخخ کسی نیست بگه خوب اگر فضول نبودم نمیپرسیدم خوب داداشای گل و آبجیهای عزیزم امروز تصمیم گرفتم دور هم جمع بشیم یک کم بخندیم تا شاید محض رضای خدا یکی بهمون حسادت کنه کیف میده به خدا الکی مثلا من شادم خخخ خخخخ خخخ یک خاطره تعریف میکنم براتون که واقعا بخندین تا بقیه بهتون حسادت کنن یک سال با دختر خالم رفته بودم مشهد ما رفتیم عطر بخریم من زیاد عطر بو کرده بودم بنابر این
سلام درست اومدی دوست گرامی اینجا بانک خنده هست اینجا غم نداریم فقط خنده حالا بریم سراغ اصل مطلب الان مشتری میپره وقتی دخترا تو خیابون به هم میرسن میدونی چی میگن فرانسوی خوشحال شدم تو خیابون دیدمت امریکایی وای دوست من چقدر زیبا شدی آلمانی واقعا دلم برات تنگ شده بود حالا یکی بگه ایرانی چی میگه خوب معلوم میگه هنوز عروس نشدی مورد داشتیم دختره میر پمپ بنزین پمپ چی میگه آزاد یا دولتی دختره فکر میکن میخواهد بیاد خواستگاری میگه به خدا زیاد درس خواندم اما نمیدونم چرا پیام نور قبول شدم مادر بزرگم رو بردم دکتر میگه آقای دکتر یک دارویی بنویس دردم ساکت بشه
دانشمندان دریافتند قطعی 3 بار اینترنت در هفته به همراه خوردن دوبار ماهی برای سلامتی و جلوگیری از ابتلا به زخم بستر مفید است.. دوست دخترم میگه هر پسری وارد زندگیم میشه اونی نیست که میخام! بهش میگم درد تو خوبه، من هر دختری تو خیابونم میبینم همونیه که میخام لامصب!! دوستم میگفت : یه دوستی دارم خیلی آدم کثیف و غیربهداشتیه، الان داره با سوییچ ماشینم سنگای ته کفششو درمیاره. انگار نه انگار که این سوییچو من میکنم تو گوشم 😐 بالاخره دیشب .. . . مچ هنسفیریمو در حال گره زدن خودش گرفتم دقت کردین بیسکویت مادرای قدیم بهتر بود! دیروز یکی خریدم مزه عمه میداد! دختره
درود گوش کنی ها امیدوارم که خوب بودید بهتر شده باشید. مشکلم با موتورهای صوتی بود گفتم ی تفریحی بزنیم دور همی ی حالی بکنیم این شد که تصمیم گرفتم ی کمی پاهای خودمو به همراه پاهای شما بگیرم بکنم توی کفش متن خوان ها و توی کفش خارجکی ها و توی کفش عروسک ها و دامادک ها که ی کمی با هم بخندیم و انگلیسی هم یاد بگیریم و به ی چیز هایی هم پی ببریم و ببینیم بشر دو پا الان این کار ها را میکنه اگه چهار تا پا داشت پس چی کار میکرد؟ خوب برای کسایی که دوس دارید ببینید این ماجرای تفریحی از کجا
با تشکر از دوست بسیار عزیزم سلمان قربانی با این گرونی گوشت تا چند وقت دیگه جلو پای عروس و دوماد مجبورن تن ماهی باز کنن. . روس ها به سیب زمینی میگن سیب زمینی البته به زبونه خودشون ولی مطمئنم ترجمه ش همین میشه! . اخرش ما نفهمیدیم تو رو بوسی کردن باید دوتا بوس کنیم یا سه تا لامصب خیلی شرایط سختیه یهو میخوای سه تا بوس کنی طرفو اون دو تا بوس میکنه جا خالی میده وسط جمع ضایع میشی . در جوابِ کسی که بهت میگه: آدم باش حیوون ! باید بگی : من آدم باشم تو تنها می مونی!!. . اسکل پرنده نیست !
دستهها
فانتزی. فانتزی.
من که خوشم آمد شما امتحانش کنید. اگه دیوید بکام اسم پسرش را می ذاشت ایام، صداش می کردند ایام بکام، او هم حال می کرد! طرف می گفت دوست دارم بچه ام پسر باشه که نسل بابام باقی بمونه! انگار باباش ببر مازندرانه… اولین بار که تو عمرم تقلب کردم ؛ سال اول ابتدایی بود؛ سر جلسه امتحان ریاضی خطاب به جلوییم: پیس پیس ,گردی عدد 9 سمت چپشه یا راستش؟ جلوییم: چپ! من : چپ کدوم طرفه؟!… همچین یه بار با بابام دعوام شد ولی چون امکانات نداشتم نتونستم خواننده بشم بی خیال شدم باهاش آشتی کردم! بزرگ ترین اشتباهی که ما آدما در رابطه هامون می
نخودی راست می گفت من باور نمی کردم سر امتحانات زده به سرم من بدتر از مجتبی شدم این متن را دوست عزیزم سلمان قربانی برایم فرستاد. قشنگه محض خنده یه اخلاق خوبی که پشه ها دارن تک خوریه، شما فکر کن مثل مورچه ها رفیق باز بودن… یه سوژه که پیدا میکردن 800تا از رفیقاشونو میکشوندن اونجا… از همینجا از این اخلاق پسندیده¬اشون تشکر میکنم. ***** اولین سوال یک شیرازی از یک مخترع: کاکو چیطو حوصلت شد؟ ***** چن روز پیش تا تو تاکسی نشستم دیدم دوست پدرم عقب تاکسی نشسته، به روی خودم نیاوردم که دیدمش. 5 دقیقه بعد اومد کرایه رو حساب کنه و گفت: آقا
دستهها
آقا شما دیب دارین؟
یارو زبونش میگرفته، میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟ کارمند داروخونه می گه: دیب دیگه چیه؟ یارو جواب می ده: دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره. کارمنده می گه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟ یارو می گه: بابا دیب، دیب! طرف میبینه نمی فهمه، می ره به رئیس داروخونه می گه. اون میآد می پرسه: چی میخوای عزیزم؟ یارو می گه: دیب! رئیس می پرسه: دیب دیگه چیه؟ یارو می گه: بابا دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره. رئیس داروخونه می گه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟ یارو می گه: آره بابا. خودم دائم مصرف
دستهها
یکم بخندیم
با کلی شوق و ذوق رفتم خونه، می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها من بالاترین نمره رو گرفتم. میگه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن.. پدر به دختر: دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی؟دختر: دارم ماهو میبینم بابایی!پدر: پس بی زحمت به ماهت بگو خبر مرگش اون ماشینشو خاموش کنه، صداش نمیذاره بخوابیم!!! میگن هر نخ سیگار 3 دقیقه از عمر آدم کم می کنه! همچنین ثابت شده اگه از چیزی لذت ببری 5 دقیقه به عمر آدم اضافه میشه! نتیجه : سیگارتون رو با لذت بکشید تا 2 دقیقه به ازای هر نخ سیگار به عمرتون اضافه بشه……..!!!!!!! اینروزا دختر و پسرها
دستهها