خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

زنگ انشا

موضوع انشا: ترحم نعمت خداست آورین جان‌آورین پاک را، آنکه کرد اندر سر ما خاک را. امروز که یک‌شنبه است به روال هر دوشنبه که آخرینش حدود شش ماه پیش بود، یک انشای دیگر از ما ساطع شد که امیدواریم عمرتان به خواندنش کفاف ندهد. امروزه با پیشرفت علم و فناوری، ترحم در حق معلولان و به ویژه نابینایان زیاد شده است. اما متأسفانه هنوز هستند، معلول‌نمایانی که فرهنگ استفاده صحیح از این نعمت خدادادی را ندارند و با کردار و گفتارشان می‌کوشند با طرح مزخرفاتی مانند استقلال، خودباوری، بی‌نیازی از دلسوزی دیگران و موارد مشابه، خود و سایر معلولان را از برکات و حسنات این سنت خجسته محروم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

مذهبیه پستم یه کم حرف های خودمونی راجع به دعا و کلا بفرمایید داخل تا بگم براتون

سلااام بر همه دوستان عزیز هم محله ای و غیر هم محله ای و کلا سلاااام بر تک تک شما گرامیان خوبید که ان شا الله؟ خب ماه مبارک رمضان هست گفتم بیام کمی تا اندکی ریا کنم خدمتتون خخخخ البته باشد که مورد عفو و بخشایش ایزد منان قرار بگیریم بعدش و نهایتا این که رستگار شویم…. بچه ها می دونید بعضی دعا ها هست خیییلی قشنگند یعنی اصلا بذارید از اولش بگم: گاهی اوقات شایدم خییلی وقت ها هست آدم دلش میگیره و نیاز داره دل گرفتگیش رو یه جا و یه طوری و با یه چیزی و پیش یه کسی بگه و باز کنه و حل
دسته‌ها
کتاب صوتی

صحبتی از یک اتفاق شیرین و یک کتاب!

سلام بچه ها! چطورین؟ حال این روزاتون چطوره؟ حال این روزای من 2 جنبه داره! بچه ها خوشحالم، خیلی خیلی خوشحالم، اونقدر که برای توصیف حالم واژه کم میارم! اونقدر که دیگه شبا خواب ندارم و روزا از فکر کردن به اتفاقی که در انتظارمه و در انتظارشم از خوشحالی اشکام سرازیر میشن! یه آرزو که 18 ساله باهامه، حالا داره برآورده میشه! باورش خیلی سخته، انگار خوابم و دارم یه خواب شیرین میبینم که دوست ندارم هرگز کسی بیدارم کنه! دوست دارم همینطور خواب شیرینم ادامه پیدا کنه تا به آرزوم برسم! اتفاقه رو الآن نمیگم چیه، ولی اگر بهش برسم حتما یه فایل صوتی ازش تهیه میکنم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

بچه ها من و مامانم خیلی به دعاتون احتیاج داریم

سلام بچه ها، خوبید؟ بچه ها، همون طور که میدونید، من یکی دو ماهی هست که خیلی نمیتونم بیام تو محله. دلیلشم احتمالاً خیلیهاتون بدونید که مریضی مامانم هست. مامانم از یکی دو ماه پیش حالش یه کم بد شد، مریضی زنانه داشت، رگهای قلبشم بسته شده بود که باعث میشد نتونن عملش کنن، این شد که آنژیو کرد قلبش رو، ولی قندش هم بالا هست، واسه همین باز هم نمیشد عملش کنن، واسه همین حالش هی بدتر و بدتر شد، تا این که شنبه ای که گذشت حالش خیییلی بد شد، طوری که به اورژانس زنگ زدیم و اومدن مامانم رو بردن بیمارستان و در بخش آی سی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

هم محله ایها برام دعا کنید

سلام دوستان. امیدوارم که سلامت و شاد باشید. از شما هم محله ایها میخوام که برام دعا کنید تا رتبه ی کنکورم بد نشه. ممنون.
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

برایم دعا کنید. خواهش می کنم

سلامی از سر دلتنگی سلامی از سر خواهش آره. این بار می خواهم خواهش بکنم با تمام وجودم. شاید بعضی ها تان که مرا از نزدیک بشناسید بدانید که کمتر خواهش می کنم. شاید کمی غرور دارم. ولی این بار خواهش می کنم اگر تا به حال به هیچ خواهشی توجه نکرده اید حتا باز هم از شما خواهش می کنم که این بار به خواهش من توجه کنید با تمام وجود از شما آره از شما خواهش می کنم ازتان خواهش می کنم دعا کنید آره دعا کنید اگر از چشمک خوشتان می آید. دعا کنید. اگر مرا و پستهایم را دوست دارید. اگر این پستها برایتان مفید