خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

نکاتی پیرامون دفاع نابینایان از خودشون در درگیریهای فیزیکی

سااام علیکم خخخ. چه طورید یا بهترید؟ خوب بودید بهتر شدید؟ خب راستش اتفاقی که برای مجتبی و حسین بلوردی تو دور همیمون افتاد و اون شب اون دزد نامرد خواسته بود جیباشون رو خالی کنه باعث شد که جرقه ی این پست تو ذهنم بخوره و به فکر انتشارش بیفتم. کاملاً مشخص و واضحه که دعوا و کتککاری و درگیری فیزیکی به هر دلیلی درست نیست و محکومه. ولی مواقعی پیش میاد که ما مجبوریم برای دفاع از خودمون یا خانوادمون و حتی دفاع از جان و مالمون درگیر بشیم. این در حالیه که افراد بینا میتونن در این مواقع به اشکال مختلف از خودشون دفاع کنن. حتی
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

واقعیت تلخ از درددل یک دوست, قسمت دوم, دوستان بخوانید و راهنمایی کنید

سلام و عرض ادب خدمت همه هم محله ای های عزیز امیدوارم همیشه خوب , شاد , سربلند و پیروز باشید ببخشید قسمت دوم ماجرای دوستم شهاب رو اینقدر دیر گذاشتم. هم خودم درگیر بودم و هم می خواستم از فضای او کمی دور شوم تا با واقع بینی بهتری بتونم بقیش رو بنویسم و تحت احساسات دچار اشتباه نشوم و خدایی نکرده موجب قضاوت اشتباه دیگران شود. حالا ادامه ماجرا : نمی گویم طلاق ضربه ای به من نزد. چرا خیلی ناراحت بودم ولی مثل کسانی که افسرده بشوند و گوشه ای کز کنند و چه کنم چه کنم راه بیندازند نبودم. از نظر مالی خیلی ضربه خوردم.
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یکی از شما کجاست؟

سلااام بچهها! چطورید؟ خوبید؟ ما رو نمیبینید خوشید؟ این مدت من نبودم چه خبرا شد؟ من فقط میدونم که امیر و تبسم عروسی کردن و رفتن زیر یه سقف. که همینجا بهشون تکبیییر میگم. آها! راستی یادم رفت بگم چرا این مدت نبودم. راستش اولش یه خرده با خودم دعوام شد و نذاشتم خیلی به سایت سر بزنم. هی میگفتم برم فلان پستو بخونم هی نمیذاشتم. هی میگفتم بذار کامنتهای این پستو بخونم هی نمیذاشتم. نه میذاشتم کامنت بذارم نه میذاشتم کامنت بخونم. تازه اجازه نداشتم همه پستا رو هم بخونم. یَک دعوایی بود که بیا و ببین! البته دلیلم داشت. دلیلش اعتیاد به گوشکن بود که حالا کمتر