خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

سایه های مرگ، پسران نشاندار: فصل پنجم

سلام بچه ها، امروز براتون فصل پنجم این رمان رو آوردم. بخونید و لذت ببرید. *** «بخش آبتین، منطقه زمانی نهم: سایه‌های مرگ ـ ایران ـ تهران ـ شهر ری ـ ساعت به وقت محلّی هشت صبح روز جمعه شعله‌های آتش که نشأت گرفته از تکّه چوب‌های درون حلبی روغن هفده کیلوگرمی بود، زبانه می‌کشیدند و تا آنجا که می‌توانستند محیط اطرافشان را در برابر سرما حفظ می‌کردند امّا گویا چندان هم در این کار موفق نبودند. زیرا آبتین درست در فاصله یک متری از آتش درون حلبی نشسته و پتو گل داری را دور خودش پیچانده بود. سردش بود و از سرما می‌لرزید. گرمای آتش را حس می‌کرد