خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
کتاب متنی

سایه های مرگ، پسران نشاندار: فصل ششم و آخر

«بخش آبتین» منطقه زمانی یازدهم: برده ـ ایران ـ تهران ـ ساعت به وقت محلی پنچ صبح روز شنبه هوا سرد بود. از سوز باد سردی که به بدنش می‌خورد، دست هایش را در سینه اش گره کرده بود و سرش را در میان دو شانه اش به پائین انداخته بود. این سرما برایش غریب بود. امروز ششمین روز از اوّلین ماه فصل پائیز بود و آبتین نمی توانست این سرما ناشناخته را درک کند. گاهی چنان سردش می‌شد که فکر می‌کرد چند ثانیه دیگر همچون آدمیانی که هنگام جنگ دیو و پری ها یخ زده و منجمد شده بودند، او هم یخ می‌زد و منجمد می‌شد امّا از