خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

زنگ انشا

موضوع انشا: ترحم نعمت خداست آورین جان‌آورین پاک را، آنکه کرد اندر سر ما خاک را. امروز که یک‌شنبه است به روال هر دوشنبه که آخرینش حدود شش ماه پیش بود، یک انشای دیگر از ما ساطع شد که امیدواریم عمرتان به خواندنش کفاف ندهد. امروزه با پیشرفت علم و فناوری، ترحم در حق معلولان و به ویژه نابینایان زیاد شده است. اما متأسفانه هنوز هستند، معلول‌نمایانی که فرهنگ استفاده صحیح از این نعمت خدادادی را ندارند و با کردار و گفتارشان می‌کوشند با طرح مزخرفاتی مانند استقلال، خودباوری، بی‌نیازی از دلسوزی دیگران و موارد مشابه، خود و سایر معلولان را از برکات و حسنات این سنت خجسته محروم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سوالات متداول در خصوص وراجخانه

امروزه با پیشرفت فن‌آوری اتفاقات زیادی افتاده که ما زیاد با آن‌ها کاری نداریم. یکی از این اتفاقات که ما با آن خیلی کار نداریم، همین وراجخانه‌ای است که رییس تیار کرده و ما هر روز در آن حضور به هم می‌رسانیم و خیلی هم خوش می‌گذرد. اما گروهی از کارنبران در گفتگوهای خصوصی یا عمومی پرسش‌هایی را درباره این وراجخانه مطرح کرده‌اند که ما سعی می‌کنیم در اینجا به این پرسش‌ها پاسخ بدهیم. پس این شما، اینم اینا. 1. اسم دقیق این وراجخانه چیست؟ پاسخ: بنابر روایات رسمی، اسم این وراجخانه تیمتاک است که البته بعضی از دوستان آن را به صورت تینتاک هم تلفظ می‌کنند که ظاهرا
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

زنگ انشا

به نام خداوندی که نمی‌دانیم چه بعضی روزها عین بچه آدم از کنار آدم رد می‌شوند و کاری به کار آدم ندارند. بعضی از روزها مستقیما از روی آدم رد می‌شوند و چنان آدم را با خاک خدا یکسان می‌کنند که دیگر بعد از رد شدنشان حافظه‌ای نیست تا آدم بفهمد چه بر سرش آمده است. اما امان از بعضی روزهای دیگر که دقیقا از میان آدم رد می‌شوند و با عبور و گاه عبور و مرورشان، آدم را به دو قسمت کاملا نامساوی تقسیم می‌کنند. این روزها حافظه آدم را از بین نمی‌برند و همین باعث می‌شود جای عبور و مرورشان تا مدت‌ها درد داشته باشد. ما دیروز
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

زنگ انشا: موضوع انشا: چگونه گنده بشویم

دروغش را بخواهید، ما در این یکی دو هفته کلی انشا نوشته بودیم که دلمان می‌خواست آن‌ها را برای شما بخوانیم، اما چون در روزهای دوشنبه نمی‌توانستیم خودمان سر کلاس حاضر بشویم و دلمان هم نمی‌خواست کسی انشایمان را به جایمان بخواند، همه آن‌ها را جویدیم رفت. ضمنا خیلی دلمان می‌خواست درمورد فصل پاییز بنویسیم، اما تا به خودمان آمدیم، خودمان به ما آمد و یک هفته‌ای از پاییز گذشت و موضوع به قول معروف قوزمال شد. با تمام این اوصاف، باز از رو نرفتیم و این بار تصمیم گرفتیم از تجربه‌های ارزان بهای خودمان درمورد راههای مختلف گنده شدن برای شما بنویسیم. قبل از هر چیز بگوییم که
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

زنگ انشا: موضوع انشا: چگونه تأهل خود را جار بزنیم؟

به نام خداوندی که برای ما از جنس خودمان و سایر اجناس همسرانی قرار داد تا ما هیچ وقت روی آرامش را نبینیم. راستش ما این هفته به علت ابتلا به یبوست حاد قریحه، هرچه کردیم و نکردیم انشایمان نیامد. این شد که همین شد و تصمیم گرفتیم برای خالی نبودن عریضه و طویله، بیاییم و یک ترفندی در اینجا آموزش بدهیم که امیدواریم خوشتان بیاید و مهم‌تر از آن، به کار ببندید و از ثمرات و برکاتش بهره‌مند شوید. امروز می‌خواهیم با هم نحوه ارسال پست‌ها و کامنت‌های متأهلی توی محله نابینایان را یاد بگیریم. البته این پست مختص محله نابینایان نیست و شما می‌توانید درصورت نیاز، از
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

زنگ انشا

سلامی چو بویِ خوشِ آشنایی، بدان مردمِ فارغ از روشنایی به نام خالق من و سایر زیبایی‌ها   ما دلمان می‌خواست این هفته درمورد دورویی و ریاکاری در میهن اسلامیمان بنویسیم، اما هرچه پیش خودمان حساب کردیم دیدیم ریاکاری موضوعی نیست که به این سادگی‌ها در جامعه ما کهنه شود و مثلا اگر یک قرن دیگر هم انشا نوشتن درباره این موضوع را به تأخیر بیندازیم، باز هم اتفاق خاصی نمی‌افتد: ریاکارها کار خودشان را می‌کنند و موضوع هم بیات نمی‌شود. این شد که این هفته تصمیم گرفتیم درمورد اردوی جمعه بچه‌های محله در تهران انشا بنویسیم. صبح جمعه به اتفاق مرضیه، کیان و یکی از دوستان از خانه