هجدهمین قسمت هاتگوشکن که 14، 15 و 16 مرداد در تیمتاک محله نابینایان و رادیو گوشکن تقدیم شما عزیزان شد را در این مطلب نیز میتوانید دنبال کنید. در ابتدا مقدمه ای شاید از جنس وصف می خوانید از پریسا جهانشاهی، سپس فایل کامل هر شب را میتوانید دانلود کنید و در نهایت آیتمهایی که میخواهید به صورت جداگانه بشنوید یا به عنوان یادگاری داشته باشید را تقدیم حضور شما گرامیان میکنیم. یادداشتی با حال و هوای هات گوش کن هجدهم: یک سال دیگه هم گذشت. حس میکنم سوار یک قطارم که روی یک جاده مارپیچ رو به پیش میره. هر بار یک دور کامل میزنه، یک پله
Tag: سعید پناهی
به نام خدای دل و عشق و بهار! همون خدایی که در لحظه تحویل سال، بهترین حال رو برای دلهامون ازش خواستاریم! باز هم قصهای از قصههای زرین محله! قصهای به رنگ سبز بهار و به درخشش خورشید اردیبهشت. چه روزی از چه ماهی بود که حرف برنامهی عید پیش اومد؟ خاطرم نیست. فقط میدونم همون زمان هم یکی از صحبتها این بود که هر کاری میخواییم کنیم بجنبیم دیر شده. دیر شده بود! اگر درست خاطرم باشه خیلی هم زیاد!. هر کسی از زیر آوار فشارهایی که امسال شونه ها و روحش رو له میکرد، سرش رو آورد بیرون و. -برنامه؟ عید؟ مگه امروز چندمه؟