خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

حرف دل

آرزو دارم که روزی من شوم شاغل به کاری، خسته ام از خنده های تلخ خلق روزگاری. تا خورم من بر زمین از بهر نابینایی خود، بشنوم نیش و کنایه تعنه های نیش داری. دستهای پر ترحم میدهند آزار این دل، سطح آگاهی من را میشمارد پست و نازل. آرزو دارم که روزی پشت ماشینی بشینم، خود کفا دور از کمک ها من رَوَم بر کار و منزل. حق من جدی بگیرد آن مقام و شخص مسوول، بهر امضایی و مُهری کار من را نادهد طول. کاش میشد بعد عمری درس و مشق و درس و تحصیل، زجر بیکاری نباشد بر دل یک فرد معلول. جامعِه افکار من را