درود! درود به طرفدار های سرسخت پادکست! درود به طرفدار های سرسخت پادکست های شاد! درود به طرفدار های سرسخت پادکست های شاد موزیکال! و نهایتا؟ درود! درود به طرفدار های سرسخت پادکست های شاد و موزیکال یه آدم دیوونه! اونم از نوع شهر بازی! قبل از هر چیز امیدوارم شادی و نشاط به قلوب مؤمنین در محله باز گشته باشه و از پادکست های تولیدی اینجا تهیه شده توسط هر شخصی که باشه حمایت کنید! نمونه اش پادکست های شاد محسن و محمد! نمونه اش سریال های قشنگ مهدی ها و محمد حسین ها! نمونه اش آموزش های صوتی میر قاسمی ها و خویی ها و درفشیان ها
Tag: عشقو حال
از دهو نیم تا دوازده شب یادش بخیر. ربنا های شجریان خرما هایی که دلشون واسه ما و دلمون واسه اونا قنج می رفت آبجوش که توی مدرسه ی شبانه روزی فقط سهم روزه دار ها بود و چقدر اگه با پارتی یکی از اون آبجوشا سهم ما می شد ذوق مرگ می شدیم سحر ها که من دهنم به غذا خوردن باز نمی شد کلا خصوصیت فیزیکی و مزاجیم بود نصف شب ها ماه رمضان بود یا نبود هیچی نمیتونستم بخورم بعدشم که روزه ی بی سحری کله گنجشکی که ی روحانی مسجد ما داشت به این روزه می گفت کله هندی روزه ای که ی بچه ی
دستهها
2 دی 91
به لفت و لیس های پمپ بنزینی از ما ها و ماشین های دیگه قسم که امشب حالم خیلی خوبه. راننده میپرسه کجا ببرمت؟ رفیقش میگه هرجا. منم منتظرم. هر وخ هر طور شد ماهم هستیم. پایه ایم تا صبح. تا شب ولی نه تا صبح بعدی که میسنجنمون. دربدری و مسخره بازی و گشت و گردش و امیدواری به زندگی بدجور منو تو بغل گرفته. داره فشارم میده. خوشبختی دوستم داره. اگر نداشت همچین که وحشیانه میزنه رو ترمز من با لبتاپ با کله رفته بودیم تو شیشه. بچه ها مثل من روزای تعطیل بزنید بیرون. حال کنید با رفیق. بی رفیق. امروز و این روزا حال خوشی
سلام. چی بگم از چی بگم غم دل که نه شادیاما با کی بگم. با خودتون میگم. یه دو روزی شاید خونه نباشم ولی سعی می کنم آپ کنم. فعلا ژل مالی دارم میرم با دوستان یه عشقو حالی بکنیم. یه گردشی توی اصفهان و از اینجور قرتی بازیا. راجع به مناسب سازی مدرسه الکترونیکی که من به عنوان کارشناس و صاحب نظرش انتخاب شدم هم بعد واستون میگم. برم تا دیر نشده. نظری هم داشتین بگین در خدمتم دربست.
دستهها