خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

ماهِ من، مهتاب. شماره 18.

قصه کوکو، 12.   بیمارستان. صبح انگار به اون پنجره‌های بسته که می‌رسید، متوقف می‌شد. راهش‌رو کج می‌کرد و از یک مسیر دیگه می‌رفت. شاگرد خیاط بی‌حرکت نشسته بود. نگاه ماتش به روی تختی با جسمی بدون حرکت زیر یک دسته لوله و تجهیزات غم می‌پاشید. صدای بوق‌های منظم و پشت سر هم‌رو انگار نمی‌شنید. فقط تماشا می‌کرد. برای دیدن شب تیره‌ای که رسید سر بلند نکرد. از اطرافش انگار چیزی نمی‌فهمید. نگاه دزدانه پیشخدمت منزل آخر که یواشکی اومد، از پشت شیشه به صحنه خیره شد، چند لحظه همونجا موند و با شنیدن صدای پای دکتر که برای سرکشی شبانه نزدیک می‌شد بی‌صدا و به سرعت فرار کرد
دسته‌ها
انیمیشن

انیمیشن Moana 2016

دوستان، یاران و عزیزان محله سلام. عزاداری‌هاتون قبول درگاه حق تعالی. امید که حالتون همواره بهترین احوال باشه! طبق تقویم آشنای محله نابینایان، امروز برای محله و اعضا و دوستان و دوست‌دارانش روز به شدت خاصیه. روزی که بارها بهانه‌ای شد برای دور هم جمع شدن و شاد بودن. امروز در تقویم محله نابینایان روزیه که بارها به بهانه رسیدنش یک‌دلیمون رو به همدیگه ثابت کردیم، دست در دست هم تلاش کردیم، از نتیجه‌های درخشان تلاش‌های دسته‌جمعیمون لذت بردیم و پیمان‌های ناگفته و نانوشته میان خودمون رو تجدید کردیم. همون طور که اکثرمون، از قدیمی‌های محله گرفته تا جدید‌الورودها، از اعضای محله تا همراهان صمیمی و دوست‌داشتنی مجموعه گوش