خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
آشپزی

من دراوردی, بخورین و لذت ببرین.

درووود بروبچ محله. من چه قد خوبم. همه چی آرومه. خوشحااالم. شما خوبین. با پستهای مسخره ی قبلیم چه کردین خَخ. حالا که پست مسخره خوندین, خب اجازه بدین یه غذای مسخره ای هم بخوریم چی میشه. والا. یه من دراوردی دیگه واسه تون آماده کردم خوشمزهست, خعیییلی هم خوشمزست, دقیقاً مث برد استقلال میچسبه. بریم تو آشپزخونه. آماده ایند. ایول. خب شروع میکنیم. مواد مورد نیاز: یه سیبزمینی متوسط, یه دونه کنسرو ماهی, یه دونه کنسرو لوبیا, و یه دونه هم پیاز البته نه زیاد متوسط. بین کوچیک و متوسط باااشه. خب قدم اول. سیبزمینی رو خوب آبپزش میکنیم. باید واقعاً آبپز آبپز بشه. مثل حریف که آبپزش
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

و اما از نهم مهر

خب. ریکوردر رو خریدم. ازش خیلی راضیم. خدا ازم راضی باشه! بعدشم اینکه با وجود پا دردم، میخوام برم شهر بازی شهر رویا ها. من همینم. اینقدر عشق می کنم توی این دنیا تا بمیرم! خخخ راستی، نوشته ی دیروزم یادم نرفته بود بنویسم ولی وقت نکردم. یعنی ساعت شش صبح دیروز که بیدار شدم از خونه زدم بیرون، ساعت چهار صبح امروز رسیدم خونه خودمون. اولش که باید می رفتم سر کار، بعدشم چون ریشام مثل امیر کبیر شده بود، ظهر با پنج عدد ژیلت نیم بار مصرف، موفق شدم طی یه فرایند ضربدری زخمو زار کردن صورتم، ریشارو از صفحه ی روزگار صورتم، البته بطور موقت، محو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یادداشت 4 دی 93 خوشی کردن های چرک من!

خوب که بهش فکر میکنم، میبینم من چه قدر ازش کار میکشم. درسته مث صابونه و از اونم بدتره و زود زود تموم میشه ولی تا هست، خیلی خوب کارشو انجام میده. اگه دانشمند ها میتونستند ی جوری ارتقاش بدند که هنگ نکنه و از عهده ی ایجاد سلامتی، امنیت، آرامش و محبت هم بر بیاد دیگه کولاک میشد. به هر حال، هرچی باشه و هرکی باشه، خیلی خوبه. لذتبخشه. با ی تلفن، غذات مییاد سر میزی که نشستی داری کار میکنی. با ی تلفن، یکی برات ی کارت هدیه میخره میاره که بتونی امشب کادوش بدی و خودت نخواهی توی خیابون ها و بانک ها با چشای کورت
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

زیارت مهربان ترین قاتل آشفتگیهایم در خوابگاهی که از دود، خفه شده

وقتی حالم آشفته است، وقتی حتی از صدای خودم نفرت دارم، تو، سرزده، با عطر همیشگیت میآیی. عطری که ضد افسردگیست، عطری که هر بار به مشامم میخورد، هزار انگیزه ی زندگی را در من زنده میکند. این تو و این عطرت، کم هستید، گم هستید، راحت از من عبور میکنید و هر ثانیه که میگذرد، کم و کمتر دست یافتنی میشوید. منی که حتی بوی خورش سبزی به آن تند و تیزی را حس نمیکنم، چه هستی که عطرت از خواب، میپراندم؟ چه هستی که از چند شهر آن طرف تر، نزدیکی حضورت را حس میکنم؟ این آشفتگی مخلوط با تبی که از بیماری بر من تحمیل شده،
دسته‌ها
کامپیوتر

آموزش کامپایل کردن در Gtk

سلام خوب گفته بودم که تو پست بعدیم نحوه ی کامپایل رو یاد میدم خوب با فایلایی که دانلودیدیم چی کار کنیم؟ خوب همینطور که میدونین فایل زیپه پس باید از حالت فشرده خارج بشه تا یه جون تازه بگیره خوب نوبتیم باشه نوبت خارج کردن کامپایلر از حالت فشردست تو همون فولدری که Gtk رو توش ریختین بریزین تمام فولدراشو خوب Extention ها رو هم تو همون فولدر Gtk بریزین خوب حالا اینکه Gtk رو چه جوری راهش بندازیم؟ خوب بعد از دی کامپرس بریزینش تو یه فولدر مثل C:\php-Gtk2 بعدش ببینید دوتا فایل dll باید حتما باشه php5.dll و iconv.dll خوب Gtk نصبه حالا سورس رو بنویسین